پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : یکی از بهترین سنت هایی که در جمهوری اسلامی ایران احیاء شد و پیش از انقلاب، در مناطقی به فراموشی سپرده شده بود و در برخی اماکن به طور مخفیانه برگزار می شد، هیات های عزاداری به همراه سخنرانی های سیاسی بود، اما پس از انقلاب، هیات به عنوان یک فضای سکیولاریستی که در آن فقط آه و گریه سر دهند و هیچ انتقادی از مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در آن مطرح نشود، دیگر شناخته نمی شد و اتفاقا مساجد، هیئات مذهبی و حسینیه ها، مامن حزب اللهی ها بود تا در آن جا علاوه بر انجام واجبات و مستحبات، در معرض تحلیل ها و اطلاعات روز هم قرار بگیرند. ای از برکات انقلاب اسلامی بود که سخنرانان و روحانیون، به راحتی حق اظهار نظر و هدایت گری خود را بازیافتند و دیگر لازم نبود جهت سخنرانی هایی که در آن اشارات انتقادی وجود داشت، یک روحانی مانند آقای هادی غفاری، پنهانی و با اسم مستعار ناگهان در یک مسجد حاضر شود و به انتقاد از شاه بپردازد و سپس سریعا از در پشتی مسجد خارج شده و به مسجد دیگری بگریزد.
اما دغدغه ی نگارنده از این یادداشت، مشکلی است که حداقل دو دهه است که گریبان گیر زندگی اجتماعی مردم ما شده و در ابعاد فرهنگی و سیاسی هم به وضوح تاثیر آن را شاهدیم و آن بحث کنش گری های درست و غلط مداحان است. در این باره، ذکر نکات ذیل مفید به نظر می رسند:
۱- لا اقل دو دهه است که مداحان در کشور ما جایگاه ویژه ای یافته اند که این یعنی تکریم کسانی که با صدایشان دل های مردم را به معصومین علیهم السلام نزدیک تر می کنند اما آفاتی هم از جانب مداحان متوجه جامعه ی فرهنگی و مذهبی کشور شده است. برای نمونه می توان به این نکته اشاره کرد که سخنرانان و روحانیت در بسیاری از مناسبت ها و مراسم های مختلف، به حاشیه می روند و بسیاری از جوانان، مراسم ها را صرفا برای آن مداح خاص و به هدف همان بخش سینه زنی و عزاداری انتهای مراسم مکان مورد نظرشان را انتخاب می کنند. این که شور حسینی لازمه ی زنده نگاه داشتن دین خداست و این که مداحی خوب می تواند موجب صفای جان شود، از بدیهیات است، اما این که مداح بشود اصل و روحانی به فرع برود، این یعنی اجحاف در حق روحانیت. یعنی متن که وعظ، نصیحت و منبر روحانی و سخنران است و بناست تا کژی های افکار مردم را بتراشد کم اهمیت انگاشته شود و سینه زنی و عزاداری هدف اصلی در نظر گرفته شود.
همگی شاهد این منظره بوده ایم و بسیاری از روحانیون و دلسوزان هم به آن انتقاد کرده اند؛ صحنه ای که روی بنر و پرده، نام مداح را سه برابر نام سخنران می نویسند و بخش قابل توجهی از مردم به سخنران وقعی نمی نهند و صرف برقراری مراسم روزه خوانی و سینه زنی فلان مداح، محل رجوعشان را در آن مناسبت مشخص می کنند.
در چنین شرایطی طبیعی است اگر وقتی به یک مداح، توجهی در خور شان یک عالم دینی می شود، او هم وسوسه شده تا بر جایگاه عالم دینی جلوس کرده و در مقولات که یک عالم مجتهد باید اظهار نظر کند، او فتوا صادر نماید. بعضی مواقع این جنس اظهار نظرهای فراتر از تخصص مداحان فراتر رفته و یک مداح در مورد مسائل سینمایی، ورزشی، سیاسی، بین المللی و هر موضوع ممکنی اظهار نظر می کند. یک مداح می تواند در فضای رسانه ای، با هر رسانه ای در مورد هر موضوعی اظهار نظر کند و تشخیص موضوعیت و مرتبط بودن موضوع با مصاحبه شونده به عهده ی آن رسانه می باشد، ولی وقتی یک مداح از موقعیتی که اعتماد عمومی و صدای خوش او برایش ایجاد کرده، در راستای موضع گیری های سیاسی شخصی استفاده می کند، دیگر آن مداح در حال مدح گفتن معصومین علیهم السلام نیست، بلکه در حال مداحی خود و توانمندی تحلیل خود در همه ی زمینه ها و عرصه هاست؛ یعنی به جای این که مداح شورآفرینی کند و مثلا دغدغه ی چگونگی بیان داستان ضربت خوردن امام علی (ع) را داشته باشد، دغدغه ی این را دارد که در لا به لای اشک گرفتن از مردم، موضع گیری های سیاسی اش را هم در صحبت هایش بگنجاند.
۲- در وانفسایی که همه ی مردم ما مفسر فوتبالند، همه کارشناس سینمایی اند، همه سیاست شناس و سیاست مدارند و همه ی ما همه چیز دانیم، طبیعی است که قشر محترم مداحان نیز وارد میدان موضع گیری شده و هر از چند گاهی خودی نشان دهند. اگرچه بسیاری از مداحان با مراقبت، فقط در همان حیطه ی تخصصشان فعالیت و اظهار نظر می کنند، اما محل بحث، برخی چهره های شاخص و شناخت شده اند؛ چهره هایی که با امکانات بیت المال و پوشش های گسترده ی صدا و سیما به جایگاه منحصر به فردی که دارند رسیدند و با همین شهرت، به برخورداری مالی قابل توجهی دست یافته اند، به جای این که عرصه ی موضع گیری و وعظ و نصیحت را به وعاظ و روحانیت واگذار کنند، خودشان اظهار نظرهای کارشناسی ارائه می کنند.
خیلی به جاست که که رسانه های مختلف، از رسانه ی ملی گرفته تا رسانه های مکتوب و مجازی، با رویکردی واحد، چهره هایی که در مورد موضوعات غیر تحصصی شان اظهار نظر می کنند را بایکوت کنند؛ این هم می تواند شامل حال فلان خواننده ای شود که خودش را با یک سیاست مدار اشتباه می گیرد و موضع گیری سیاسی می کند و هم می تواند شامل حال یک مداح ولو مشهور ولو انقلابی شود که طوری در مورد موضوعات مختلف اظهار فضل می کند که گویی وی یکی از مراجع عظام تقلید است.
۳- رهبر انقلاب در دیدار با مداحان در ۲۰ فروردین ۹۴، نکاتی را فرمودند که می تواند بسیار گره گشا باشد:
« و نکتهی آخر؛ پرهیز از انحراف، پرهیز از خرافهگرایی، پرهیز از مشکلتراشی در عقاید جوانها؛ گاهی ما یک کلمهای می گوییم که یک گرهی در ذهن جوانِ مخاطب ما به وجود میآید؛ این گره را چه کسی میخواهد باز کند؟ این گرهی را که ما با بیان ناقص خودمان یا بیان غلط خودمان یا بیتوجّهی و بیمسئولیّتی خودمان در ذهن این جوان بهوجود میآوریم و عقیدهی او را دچار مشکل میکنیم، این گره چگونه باز خواهد شد؟ اینها مسئولیّت است. اینکه ما مجلس عزاداری و مدح سیّدالشهدا را ــ که عظمت او بهخاطر شهادت است، عظمت او بهخاطر فداکاری در راه خدا است، عظمت او بهخاطر گذشت است؛ گذشت از همه چیز، از همهی خواستهها، از همهی مطلوبها ــ تبدیل کنیم به یک نقطهی سبک، به یک جایی که یک تعدادی جوان لخت بشوند، بپرند هوا، بپرند پایین و ندانند چه میگویند، درست است؟ این شکر این نعمت است که خدا به شما داده؟ این صدای خوش نعمت است؛ این توانایی ادارهی مجلس نعمت است؛ اینها چیزهایی است که خدا به همه نداده است، به شما داده؛ باید این نعمتها را شکر بگزارید. بنابراین من جامعهی مدّاح را از ته دل دوست میدارم؛ برایتان دعا میکنم؛ خداوند انشاءالله به شماها توفیق بدهد، به شماها کمک کند؛ امّا این را هم عرض میکنم که انتظارات از جامعهی مدّاح، امروز در جامعهی ایرانی و در کلّ نگاه منطقهای، انتظار بالایی است.»
هرگاه یک روحانی دلسوز در مورد کم و کیف عزاداری های مختلف و مخصوصا ایام محرم اظهار نظر می کند - که روا هم هست - بعضی از مداحان معروف در جلساتشان آن روحانیون محترم را این طور مورد نوازش قرار می دهند که «مجلس امام حسینه! مجلس ایشون نیست که واسه ما تعیین تکلیف کنن!» یا «اینا نمی فهمن شور حسینی چیه! فکر کردن ملت واسه خاطر دیدن اینا می آن هیات! نه حاج آقا! ملت می آن پای منبر ما می شینن نه شما!» و اظهار نظراتی مشابه، نقد مصلحانه و مشفقانه ی یک روحانی را این طور منکوب می کنند. چند سال پیش وقتی توهین وقیحانه و زننده ی یک مداح معروف را به حاج آقای قرائتی شنیدم، یقین حاصل کردم که مشکل بعضی از مداحان فقط با برخی از روحانیون منتسب به جناحی خاص نیست بلکه مربوط به هر جناح و جریانی می تواند باشد و فقط کافی است آن روحانی محترم، نقدی حتی ملایم را به این قشر عنوان کند و بعد باید منتظر حملات پی در پی آن قشر باشد.
یکی از مسائلی که هیچ جایگاهی در تعالیم اسلامی نداشته، حواشی بی اهمیتی و زایدی مانند لخت شدن است که در این مورد اولین بار فتوای ۴ سال پیش آیت الله مکارم شیرازی بود که رسانه ای شد؛ اگرچه کما فی السابق بسیاری از مداحان با لج بازی بیشتر، حرمت نگاه نمی داشتند و کار خود را می کردند، اما وقتی در سال ۹۲ استفتائی از رهبر انقلاب در مورد برهنه سینه زدن منتشر شد، دیگر جایی برای توجیه و مقاومت باقی نماند، اگرچه معدود مداحانی با لجاجت غیرقابل درکی باز هم به همان سنت غلط ادامه می دادند.
اما بدون شک دیدار ۲۰ فروردین امسال رهبری با مداحان، نقطه ی عطفی بود در تبیین نگاه ایشان به مراسم عزاداری؛ شوربختانه یکی از مشکلاتی که هنگام نقد به بعضی از رفتارهای غلط در عزاداری ها همواره تجربه می شود، مقاومت شماری از مداحان در برابر هر نقد و استدلال ولو فقهی و عقلانی است. تا استدلال فقهی مطرح شود باید منتظر جوابی بود مانند این که «این جا هیات امام حسینه، حوزه علمیه نیست» یا «پای استدلالیون چوبین بود، پای چوبین سخت بی تمکین بود»! ولی تلنگری که رهبری در این دیدار به مداحان زدند دیگر قابل ماله کشی نبود و نمی توانست توسط مداحان مورد کم توجهی قرار بگیرد.
در این بیانات مشخص شد که منظر رهبری در مورد عزاداری، دقیقا همان سبکی است که خودشان در حسینیه ی امام خمینی برگزار می کنند و لا غیر؛ سخنرانی از مهم ترین قسمت های برنامه شان است، احدی حق لخت شدن ندارد و آن قدر معانی و مفاهیم مورد پردازش در این مناسبات عمیقند که ایشان اجازه نمی دهند که مداحی با رفتار غیر عقلانی و با توجیه شور دادن به جوانان، عقل آنان را زایل کند و به سمت رفتارهای سخیفی مانند لخت شدن و بالا و پایین سوق دهد.
مداح باید سیاسی باشد.
دین از ساست جدا نیست ولی آیا مداح تخصص لازم جهت اظهار نظز در مورد مسایل دینی و یا سیاسی را دارد.
نظر هر شخص برای خودش مهم است ولی تنها افراد متخصص و مسئولین مرتبط حق دارند در این رابطه سخنرانی کرده و به صورت عمومی اعلام نظر کنند.
اما این معناش این نیست که درباره چیزی که سوادش و صلاحیتش رو ندارند نظر بدند
و بعضا مداحان دایره ی دیدشون باید فراتر از این تعاریف برود...
ولی متاسفانه ی بغض های شخصی و غرور ناشی از جهان بینی مغرورانه ی ناشی از احترامات اطرافیان بنا به جایگاه دینی بعضی از مداحان باعث تنگ نظری حتی نسبت به جناح سیاسی موافق می شود.
زنده نگه داشتن عاشورا ، یک مسأله بسیار مهم سیاسی _ عبادی است.
ما باید برای یك شهیدی كه از دستمان میرود علم (پرچم) به پا كنیم، نوحهخوانی كنیم، گریه كنیم، فریاد كنیم...این یك میتینگ و فریادی است برای احیاء (زنده نگاه داشتن) مكتب سیدالشهدا... این روضه خوانیها و مصیبت و گریه است كه كشور شما را حفظ كرده ... با این هیاهو، با این گریه، با این نوحه خوانی، با این شعر خوانی، با این نثر خوانی، ما میخواهیم مكتب را حفظ كنیم، چنانچه تا حالا هم حفظ شده است.
متاسفانه باب بسیار بدی در کشور در زمینه امر به معروف و نهی از منکر و همچنین واژه احساس تکلیف باز شده است که چنانچه ضمن برخورد و شفاف سازی از سوی مسئولین و به خصوص مراجع محترم تقلید انجام نپذیرد عواقب ناگواری در پی خواهد داشت .
امر به معروف و نهی از منکر سلسله مراتب و شرایط و آدابی دارد که می توان به شرایط امر به معروف و نهی از منکر و همچنین شرایط شخص مربوطه از دیدگاه امیر مومنان علی (ع) اشاره نمود که چنانچه همکان به آن اشراف پیدا نمایند درخواهند یافت که تریبون مداحی و مداح نه شرایط امر به معروف و نهی از منکر را دارد و نه آن جایگاه این جایگاه می باشد که بعضا با بی حرمتی و حتک حرمت همراه بوده و به شدت توسط بزرگان دین نکوهش شده است.
اما در باب احساس ، احساس بعد عقل و تعقل است نه قبل از آن.
فردی که نمیداند آیا کاری را انجام بدهد یا نه آیا باید به احساس مراجعه کند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
موضوع بسیار روشن است و ادامه سخت یاوه.
در پناه حق
البته مداحان میتوانند سطح و عمق درک خود را از دین ارتقاء دهند ولی نه در خصوص مردم.
خيلي به ندرت هيئت ميرم و بعضي هيئت ها كه اين كارا ها توش نباشه كه خيلي متاسفانه كم هستند.بيشتر ترجيح ميدهم از توي منزل عزاداري كنم.
مظلوميت فرزند فاطمه (س)تا ابد ادامه داره،سوءاستفاده از مجالس سالار شهيدان حضرت حسين ابن علي (ع) ظلم است .قربان سر به نيزه زده ات يا حسين.
الان حقوق و پولا میلیونی شده دیگه فکر میکنن باید حتی خطوط قرمز هم تعیین کنند!!
با توجه به تخصصی بودن موضوعات در دنیای فعلی لذا شایسته است هر کسی در زمینه تخصصی خود قدم بردارد.مداح بودن .مهندس بودن .پزشک بودن .و.... ضرورت دخالت بی مهابا رادر مسایل سیاسی را ایجاب نمی کند.
اینها هم درباره چگونه مذاکره کردن و چی گفتن نظر ندادند اما درباره اینکه توافق یا بیانیه یا تفاهم حاصل شده چه داده ها و چه آورده هایی داره همه باید توجه داشته باشند که چون گره خورده با مسایل اعتقادی است و قابل تفکیک نیست
اگه کسی به این مداحان پول نده اونها هم مثل سایر مردم میرن دنبال کسب روزی حتی شده با عملگی.
نمیشه که عاشق امام حسین باشی و بابت هر ساعت مرثیه خونی میلیونها پول بگیری خوبیت نداره!!!!