پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : دونالد ترامپ، یکی از نامزدهای ریاست جمهوری از حزب جمهوریخواه آمریکا، گفت «اگر من رییس جمهور آمریکا بودم، زندانیان آمریکایی در ایران را ظرف فقط دو دقیقه آزاد میکردم.»
به گزارش «انتخاب»، دونالد ترامپ در روز لینکلن در شهر بیرچ ران در ایالت میشیگان، در ادامه سخنرانی تبلیغات انتخاباتیِ خود گفت: ما به طرق مختلف در حال شکست خوردن هستیم. ما دیگر هیچ پیروزیی نداریم. لذا بیایید به یک مسئلهِ دیگر نظر افکنیم. بیاید به این توافق «بسیار بد» که ما در حال انجام آن با ایران هستیم، نگاهی بیندازیم.
وی افزود: به عقیدهِ من، چاک شومر، سناتور دموکرات از ایالت نیویورک، ضمن هماهنگی با مقامات حزب دموکرات، با توافق هستهای ایران اعلام مخالفت کرد، تا از زیر فشارهایی که در حوزه انتخابیهاش با آن مواجه بود، رها شود، زیرا به احتمال زیاد (به رغم مخالفت شومر)، این توافق در کنگره تأیید خواهد شد. شومر نماینده حوزه انتخابیه ای است که دارای احتمالاً بزرگترین جمعیت یهودیان آمریکایی است. البته من به اسرائیل بسیار نزدیک هستم و روابطی عالی با اسرائیل دارم که بهمراتب بهتر از روابط رئیس جمهورِ ما با اسرائیل است. البته چه کسی است که روابطش با اسرائیل از رئیس جمهور (اوباما) بهتر نباشد؟ (خنده حضار). وانگهی این احتمال نیز وجود دارد که شومر این کار را خودش مستقلاً انجام داده باشد که در این صورت، آنان (مقامات حزب دموکرات) تمام قدرتهای وی را از او سلب خواهند کرد، اما من تصور میکنم که همان فرضیهی اول، که شومر این کار را با هماهنگی حزب دموکرات انجام داده باشد، درست است. این روشی سیاسی است که کار میکند، که شاید خیلی هم زیبا نباشد، اما واقعیت، همین است.
ترامپ اضافه کرد: حال اگر به توافق ایران نگاه کنیم، به نظر من، این توافق، یکی از ناکارآمدترین چیزهایی است که من تا بهحال دیدهام. این توافق منجر به اشاعه (سلاحهای) هستهای خواهد شد. کشورهایی که قبلاً به هیچوجه به فکر مسائل هستهای نبودند، هستهای خواهند شد. این کشورها پولهای بسیار زیادی در اختیار دارند و از این رو، شما سلاحهای هسته ای را در جاهایی خواهید دید، که هرگز تصورش را نیز نمیکردید.
این نامزد جمهوریخواه گفت: یکی از مسائلِ بسیار بدی که من چند روز پیش شنیدم ولی باورم نشد، این بود که آن 150 میلیارد دلار و میلیاردها دلارِ دیگری که به ایران میرود، حتی اگر این توافق مورد تأیید (کنگره) قرار نگیرد، آنان (ایرانیان) باز هم این پول را خواهند گرفت. آیا شما تاکنون چنین چیزی را شینده بودید؟ ببینید این توافق چقدر بد است. ما از همه چیز دست شستیم؛ آنهم برای چه؟
این در حالی است که ما باید، تحریمها را دو برابر و سه برابر میکردیم و برای دستیابی به توافقی «حقیقی» مذاکره میکردیم (دست زدن حضار).
وی افزود: درباره فاجعهِ 24 روزه، آنچه که مردم درک نمیکنند، این است که حتی قبل از آن که ساعتِ شمارش معکوس، آغاز به کار کند، شما باید از یک فرایندِ شبیه به میانجیگری عبور کنید. این ممکن است تا ابد طول بکشد. من میتوانم این مسئله را به خوبی تصور کنم که آنان (ایرانیان) در حال انجام فعالیتهای هستهای در همهجا هستند و هنگامی که اخطاریه (بازرسی) را دریافت کنند، در برابر آن نبرد (کارشکنی) خواهند کرد و پس از آن، روند انتظار 24 روزه آغاز خواهد شد. تا موقعی که شما وارد آنجا شوید، با فضایی بسیار خوب و زیبا که هیچ چیز هستهای در آن نیست روبرو خواهید شد که به رنگ خاکستریِ درخشان (مشابه رنگِ کشتی های جنگی) که انبارها را با آن رنگ میکنند، مزین شده است. این واقعاً احمقانه است.
وی گفت: من کتاب «هنرِ معامله» را نوشتهام، که پس از انجیل، محبوبترین کتاب، نزد من است. هیچکس، از جمله خودِ من، این مسئله را درک نمیکند که چرا ما قبل از انجام این معامله با ایران، چهار زندانیِ خود را از آن کشور آزاد نکردیم. حقیقت این است که قبل از آغاز این مذاکراتِ طولانی، ما سه زندانی در ایران داشتیم، ولی در خلال این مذاکرات، یکی دیگر نیز به آنها اضافه شد و اکنون آنان چهار نفر هستند. آیا شما تا به حال مذاکراتی به این طولانی دیده بودهاید؟
ترامپ سپس خطاب به مقامات دولت آمریکا گفت: شما باید تحریمها را برضد ایران افزایش میدادید. آنان (مقامات آمریکایی) میگویند: سایر کشورهای این کار (افزایش تحریمها) را انجام نخواهند داد. شما باید آنان را وادار به انجام آن کنید و این همان چیزی است که به آن «رهبری» میگویند. شما باید آنان را به این کار وادار میکردید، زیرا این توافق، احمقانه است. آن کشورها برای بسیاری از امور، به ما نیازمند هستند. ما قدرت بسیار زیادی بر آن کشورها داریم. اگر شما به آنان (درباره افزایش تحریمها) بگویید و آنان جواب منفی دهند، دیگر چه کسی خواهان این توافق است؟ این توافق، یک فاجعه است.
وی افزود: لذا باید تحریمها را افزایش دهید و سپس به آنان بگویید که ما پول (150 میلیارد دلار) را هرگز به شما پس نخواهیم داد. ما این پول را برای خودمان نگه خواهیم داشت. مردم، یعنی سیاستمدارانِ بهشدت مبادیِ آداب، درباره من میگویند - دقیقاً همانطور که درباره احداث دیوار در مرز مکزیک گفتهاند - این بسیار بد است که ترامپ میگوید ما پول را به آنان نمیدهیم. آیا این (نوع اظهارنظرهای آنان) احمقانه نیست؟
این نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اضافه کرد: اکنون آنان (مقامات آمریکایی) میگویند که ما نمیخواستیم درباره (آزادی) زندانیان درخواست کنیم، زیرا به عقیدهِ ما، این مسئله، بیش از حد پیچیده بود و مذاکرات را پیچیدهتر میکرد. البته نباید چنین درخواستی را در پایان مذاکرات میکردند، بلکه باید حتی پیش از آغاز مذاکرات، خواهان آزادی زندانیان میشدند. اگر شما بخواهید این درخواست را در پایان مذاکرات کنید، کاری احمقانه خواهد بود.
وی تصریح کرد: شما میدانید که پارسیها (ایرانیان) مذاکرهکنندگانی عالی هستند. باور کنید، مسائل بدِ بسیاری زیادی در خلال این دو سال اتفاق افتاد و چیزهای بسیاری بدی در آنجا در حال کشف شدن است و همهی اینها با مسائل هستهای مرتبط است. ایرانیان استاد ضربه زدن (معطل کردنِ طرف مقابل) هستند و من نیز که تاجر هستم در معاملاتم چنین میکنم، یعنی به طرفِ مقابلِ خود میگویم: من نمیدانم این را میخواهم یا نمیخواهم (او را بلاتکلیف می گذارم تا به اهدافم برسم). من این افرادِ بینوا را همچنان با این ضربههای آرام، به جلو هدایت میکنم و مثلاً به آنان میگویم: اکنون بازار، خیلی خوب نیست و من شاید نخواهم با شما معامله کنم. آنان (ایرانیان) نیز با همین روشِ ضربه زدنِ آرام، ما را هدایت میکنند (تا به اهداف خود برسند).
وی گفت: اما من به خودم درباره زندانیان میگویم که (اگر رئیس جمهور بودم) میتوانستم، به معنای واقعی کلمه، در «دو دقیقه» آنان را آزاد کنم (دست زدن حضار). ترامپ سپس با حالت ریشخند افزود: ما شخصی به نام (جان) کری داریم که احتمالاً آدم خوبی است، اما او 73 سال سن دارد و در مسابقهی دوچرخه سواری شرکت میکند و پای خود را میشکند (خنده حضار).
ترامپ با حالتی شوخطبعانه دستِ راست خود را مانند کسی که در دادگاه سوگند یاد میکند بلند کرد و خطاب به جمعیت حاضران گفت: من به شما قول میدهم که در خلال یک مذاکرات مهم، هرگز وارد مسابقهِ دوچرخه سواری نشوم (خنده و کف زدن حضار).
از این افراطی ها خیلی زیادن
ریاست جمهوری آمریکا براش سنگینه
ایشان یا نمی دانند که دودقیقه چقدر است یا نمی دانند ایران کجاست یا تاریخ نخوانده اند.
چنان میپیچیدنت که دو دسی پولارو میاوردی تقدیم میکردی ، همچنان که آوردند و تقدیم کردند ...