پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
نقش مسکو در خاورمیانه چند وقتی است که پررنگ شده و از روسیه بییالوکوپال پس از فروپاشی اتحادجماهیرشوروی، خبری نیست.
برخی بر این باورند که «ولادیمیر پوتین» اینروزها با الهامگرفتن از سیاستهای جنگسرد و استفاده از تجربه دیپلماسیاش در دوران اتحادجماهیرشوروی، به خاورمیانه بازگشته و قصد دارد با تحکیم روابط با ایران، سوریه، فلسطین و متحدان سنتی واشنگتن چون عربستان و مصر، نهتنها موقعیت خود را بهعنوان یک ابرقدرت احیا کند، بلکه آمریکا را در موقعیت مذاکرهپذیری قرار داده و نفوذ کاخسفید را در آسیایمرکزی، قفقاز و خاورمیانه محدود کند.
بهجز اعلام خبر تحویل سامانههای اس-٣٠٠ به ایران (که هنوز زمان دقیق آن اعلام نشده)، سفر «سرگئی شویگو»، وزیر دفاع روسیه، به تهران در ژانویه ٢٠١٥، سفر ولادیمیر پوتین به مصر یک ماه پس از آن، ارسال تسلیحات نظامی به مصر و امضای قرارداد همکاری هستهای با این کشور، سفر «محمود عباس»، رئیس دولت خودگردان فلسطین، به مسکو در آوریل ٢٠١٥ بهمنظور گفتوگو بر سر فرایند صلح خاورمیانه، تماس با اردن درباره تأمین رآکتورهای انرژی هستهای این کشور، میانجیگری فعال در سوریه و دعوت اخیر از مقامات ارشد عربستانسعودی برای سفر به مسکو، همگی ازجمله تحرکات روسیه در خاورمیانه در کمتر از یک سال اخیر است. اما پوتین چگونه میخواهد طرح و نقشه راهبردی منطقه را از نو طراحی کند؟
کمک تسلیحاتی به دیپلماسی
ولادیمیر پوتین در قدم نخست برای رسیدن به این هدف، از تواناییهای نظامی روسیه بهویژه در زمینه صادرات اسلحه، استفاده میکند. در راستای همین هدف است که مسکو قراردادی را با سوریه امضا کرده که براساس آن، دمشق میزبان سامانههای دفاعی موشکی
«اس-٣٠٠» خواهد بود. همچنین همزمان با عقد قراردادی با الجزایریها، ارتش این کشور را بازسازی میکند و بهزودی برای نخستینبار در تاریخ دیپلماسی روسیه، قرارداد امنیتی با تلآویو امضا خواهد کرد.
اگرچه برخی مقامهای آمریکایی مانند «جاش ارنست»، سخنگوی کاخ سفید، با اعلام اینکه فروش موشکهای اس-٣٠٠، فقط بهدلیل نیاز شدید به درآمد حاصل از فروش آنهاست، تلاش کرده تا روسیه را تحقیر کند، اما هستند کارشناسانی که معتقدند «این تمام موضوع نیست»، زیرا درآمدی که روسیه از محل فروش این موشکها بهدست میآورد، محدود است و نمیتواند تأثیر شگرفی بر اقتصاد روسیه داشته باشد که ششمین سال رکود خود را پشتسر میگذارد. به اعتقاد کارشناسان، نگاه اجتنابناپذیر روسیه به مناطق پیرامونی خود ناشی از این حقیقت تاریخی است که خاورمیانه در ایجاد توازن و رقابت با دیگر قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای با هدف احیای عنوان «ابرقدرتی شرق»، نقش حیاتی برای این کشور دارد. بر این اساس، از نظر مسکو، چهار قدرت اصلی در منطقه وجود دارد که تنظیم روابط با آنان از اهمیتی حیاتی برخوردار است: ایران، عربستانسعودی، اسرائیل و ترکیه.
ایران: اتحادی پایدار
روسیه اگرچه بهظاهر در قبال خاورمیانه سیاستی خنثی دارد، اما در عمل تمایل دارد از محوری که توسط ایران رهبری میشود، یعنی سوریه و عراق و همینطور یمن، حمایت کند و برهمیناساس، خواهان مداخلهنکردن ارتشهای کشورهای عربی علیه حوثیها در یمن است. پوتین همچنین علاوه بر تلاش برای نزدیکشدن به قدرتهای سنی در منطقه، از طریق حفظ اتحاد خود با تهران و نزدیکشدن به فلسطین، قصد دارد نقش میانجی را در برطرفکردن ناآرامیهای منطقه ایفا کرده و در عین حفظ روابط خود با اسرائیل، به مخالفت با غرب و بهویژه آمریکا ادامه دهد.
«سارا فینبرگ»، از اعضای مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل، دراینباره میگوید: «روسیه تلاش دارد آرایش استراتژیک خاورمیانه را حول ایران، بهعنوان یک ابرقدرت منطقهای، طراحی و از این طریق اختلافات میان اسرائیل و فلسطین و حتی بحرانهای یمن، سوریه و عراق را حلوفصل کند. روسیه میخواهد دراینمیان بازیگر کلیدی باشد و برای رسیدن به این هدف، باید همچنان نخستین متحد ایران باقی بماند».
همچنین شنیده میشود که پوتین قصد دارد تا از توافق هستهای ایران بهعنوان حربهای برای تعمیق شکاف ریاض و واشنگتن و البته نزدیکی بیشتر به عربستان، استفاده کند؛ آنهم در شرایطی که دو موضوع رقابت با ایران و تمایلنداشتن آمریکا برای درگیرشدن بیشتر در امور منطقه، در رأس اولویتهای ریاض برای گسترش روابط با روسیه، بهشمار میروند.
عربستانسعودی: متحدی جدید
در زمان پادشاهی «ملک عبدالله» در عربستان، بهدلیل حمایت روسیه از «بشار اسد»، رئیسجمهوری سوریه، روابط ریاض- مسکو تیره شد. در گذشته نیز شاهزاده «بندر بنسلطان»، رئیس پیشین دستگاه اطلاعاتی عربستان، حداقل دو بار تلاش کرده بود تا در دیدار با پوتین، موضع روسیه را نسبت به حمایت از بشار اسد در سوریه تغییر دهد که موفقیتی در پی نداشت. اکنون بهنظر میرسد شرایط کمی تغییر کرده و پوتین در حال رایزنی با ریاض و عربستان درباره قطعنامهای برای حل بحران سوریه است؛ راهکاری که در آن درباره «سوریه پس از اسد» البته بهصورت مسالمتآمیز، گفتوگو میشود.
جرقه نزدیکی عربستان به روسیه با تشدید اختلافات واشنگتن- ریاض زده شد. بااینحال، روسها در ماههای گذشته گامهایی عملی برای جذب عربستان برداشتهاند. برای مثال، پیش از سفر خردادماه «محمد بنسلمان»، وزیر دفاع عربستان، به روسیه، برای نخستینبار روسها قطعنامه محکومیت بشار اسد در استفاده از بشکههای انفجاری ضد شهروندان سوری را وتو نکردند. همچنین روسیه در ماههای گذشته از تعداد دیپلماتهای شاغل خود در سوریه کاسته و شمار زیادی از کارشناسان خود را همراه با خانوادههایشان از بندر «طرطوس» خارج کرده و جایگزینی برای آنها به سوریه نفرستاده است. برخی گزارشها هم از متوقفشدن محمولههای اسلحه روسی به بندر «لاذقیه» خبر دادند. این تحولات از دید سیاستمداران عربستانی مهم تلقی شد.
اکنون آنچه از گزارشهای منتشرشده در مطبوعات عربی از مفاد مذاکرات وزیر دفاع عربستان و پوتین برمیآید، دو کشور بر سر یک دوره انتقالی در سوریه بدون بشار اسد به توافق رسیدهاند. «ژاک لوسک»، استاد علوم سیاسی و حقوق دانشگاه کبک «مونترال»، معتقد است پوتین با جلوگیری از حمله نظامی آمریکا به سوریه (تکرار سناریو لیبی و سرنگونی معمر قذافی)، موفقیت بزرگی در صحنه بینالمللی بهدست آورده است.
اسرائیل: رابطهای راهبردی
به اعتقاد کارشناسان، مشارکت روسیه در فرایند صلح خاورمیانه و رویکرد اخیر این کشور در برابر مقامهای فلسطینی و اسرائیلی، یکی از مهمترین جلوههای پوستاندازی روسیه در سیاست خاورمیانهای است.
از معدود حوزههایی که روسیه و ایران در مورد آن اختلافاتی جدی دارند، رابطه با اسرائیل است. درحالیکه ایران مخالف سرسخت اسرائیل است، پوتین منافع تلآویو را در نظر گرفته و گاهی حتی سیاستهای خود در قبال فلسطینیها را براساس این منافع تنظیم میکند. همچنین در برخی موارد و بنابر درخواست تلآویو، روسیه با لغو یا کاهش فروش تسلیحات به ایران موافقت کرده است. درهمینحال، حمایتهای زیادی از روسیه در اسرائیل وجود دارد و بیش از یکمیلیون شهروند اسرائیلی از جماهیرشوروی مهاجرت کردهاند. علاوه بر آن، روسیه یک بازار صادراتی مهم برای فناوریهای اسرائیل و محصولات کشاورزی آن بهشمار میرود. بااینحال و با وجود اختلافات زیاد، روسیه توانسته روابط خوبی با ایران و اسرائیل برقرار کند.
میتوان گفت پوتین بر گسترش روابط با تلآویو اصرار دارد، چراکه اقتصاد اسرائیل مبتنی بر استفاده از تکنولوژی پیشرفته است و تجربهای طولانی در زمینه توسعه اقتصادی در شاخههای مختلف دارد؛ تجربیاتی که روسیه گمان میکند میتواند برایش سودمند باشند. امضای نخستین پیمان امنیتی میان مسکو و تلآویو در تاریخ روسیه را میتوان در راستای این اقدامات دید.
روسیه و ترکیه: تنهایی مشترک
رابطه سیاسی مسکو -آنکارا را میتوان در زمره شکنندهترین روابط دیپلماتیک این روزهای کرملین در خاورمیانه بهشمار آورد. جنگ لفظی دو کشور- که از آغاز بحران سوریه یکی حامی تمامقد بشار اسد و دیگری مخالف سرسخت او بود- زمانی بالا گرفت که پوتین در یکصدمین سالروز کشتار ارامنه در ارمنستان، این واقعه را نسلکشی خواند. پوتین در این مراسم گفت توجیهی برای نسلکشی ارامنه در دوره عثمانی وجود ندارد. «رجب طیباردوغان»، رئیسجمهوری ترکیه، در واکنش به این اظهارات پوتین، اعلام کرد روسیه پیش از آنکه از نسلکشی ارامنه سخن گوید، باید به اقدامات خود در اوکراین و منطقه کریمه توجه کند. اکنون نیز در شرایطی که ترکیه به بهانه مقابله با «داعش» مواضع کردهای سوریه را هدف قرار داده و در تلاش است تا موقعیت شورشیها سوری مخالف اسد را تقویت کند، خشم مسکو، بهعنوان حامی بینالمللی او را برانگیخته است تا جایی که رسانههای خبری اخیرا از درگیری لفظی پوتین و سفیر ترکیه در روسیه خبر داده و اعلام کردند رئیسجمهوری روسیه در این دیدار نهچندان دوستانه، گفته است: «میتوانم سوریه را به نبرد «استالینگراد بزرگ» برای اردوغان و همپیمانان او که شرورتر از آدولف هیتلر هستند، تبدیل کنم».
بااینحال، با وجود این اختلافنظر در دنیای سیاست، روسیه و ترکیه در حوزه انرژی و نفت وابستگی متقابلی دارند و روسیه توانسته در ماههای اخیر این وابستگی ترکیه را نیز افزایش دهد. علاوه بر پروژه خط لوله «ترکیش استریم» که خط لوله کنونی میان روسیه و ترکیه به نام «بلو استریم» را گسترش خواهد داد، وزارت محیطزیست و برنامهریزی شهری ترکیه پذیرفته «نیروگاه هستهای آککویو» در شهر «مرسین» توسط شرکت روسی «روساتوم» و به مبلغ تقریبی ٢٠ میلیارد دلار ساخته شود.
پذیرش این طرح از سوی ترکیه با سفر پوتین به این کشور و اعلام پروژه جدید «ترکیش استریم» همزمان شد. «فاروق لوغ اوغلو»، معاون حزب جمهوریخواه خلق ترکیه (CHP)، معتقد است اتحادیه اروپا، هم روسیه و هم ترکیه را بهدلایل مختلف به انزوا کشانده و بنابراین این دو کشور مایلاند تا «از طریق اتحاد با یکدیگر، از اثرات این انزوا و تنهایی بکاهند. برندون فریدمن، معاون پیشین وزیر خارجه آمریکا، میگوید: «نفوذ روسیه در منطقه خاورمیانه، چه از لحاظ جانی و مالی و چه از نظر سرمایه سیاسی، هزینه بالایی برای این کشور نداشته است. اینکه روسیه میتواند به میل خود نقش پیشبرنده یا بازدارندهای در خاورمیانه ایفا کند، بدین معنی است که غرب نمیتواند منافع این کشور را بهآسانی نادیده بگیرد یا آنها را به حاشیه ببرد».
منبع: دنیای اقتصاد