arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۲۲۴۷۹
تاریخ انتشار: ۰۶ : ۱۱ - ۰۳ شهريور ۱۳۹۴

زلزله بازارهای مالی جهان با عطسه «اژدهای زرد»

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

کمتر کارشناس اقتصادی تصور می کرد که پس لرزه افت 8.5 درصد شاخص کل بازار سهام چین به سرعت در بازارهای جهانی اثر گذارد و بورس های سراسر دنیا را به لرزه در آورد.

بسیاری از کارشناسان اقتصادی دیروز را «دوشنبه سیاه» برای بازارهای سهام و بورس دنیا به ویژه بازارهای آسیا، اروپا و آمریکا لقب دادند که یکی پس از دیگری از کاهش شتابان ارزش سهام خود خبر می دادند.

البته زمینه های این اتفاق از چند هفته پیش خودنمایی کرد و روز گذشته - دوشنبه - با باز شدن بازارهای مالی پس از تعطیلات آخر هفته گذشته، به یکبار سرباز کرد و پس لرزهای آن تا دورترین نقاط بازارهای اقتصادی دنیا احساس شد.

اگر چه در بروز این نگرانی، علاوه بر تغییر و تحولات اقتصادی در چین، عوامل دیگری از جمله تنش ها در شبه جزیره کره، موضوع یونان و درگیری این کشور با اتحادیه اروپا و مسائل مربوط به تصمیم احتمالی بانک مرکزی آمریکا در خصوص افزایش نرخ بهره پایه نقش دارند، اما بسیاری از کارشناسان اقتصادی تحولات چین را دلیل اصلی سردرگمی بازارهای اقتصادی جهان می دانند.

در واقع می توان گفت که غول جمعیتی جهان امروز به چنان وزنه نیرومندی در اقتصاد بین المللی تبدیل شد که کمترین نوسان های صنعتی، بازرگانی و مالی آن، اثرات خود را با سرعتی غیرقابل باور به اقصی نقاط دنیا منتقل می کند.

شاخص سهام چین که از هفته های گذشته با نوسانات مکرر همراه بود تا به امروز نه تنها 20 میلیون سرمایه دار کوچک و بزرگ را از این بازار فراری داد، بلکه رکوردهای تازه ای از خود به جای گذاشت و همزمان باعث نابسامانی در بورس های جهانی شد.

با توجه به شرایط پیش آمده، سرمایه گذاران دیگر تمایلی به خرید سهام نشان نمی دهد و به گفته کارشناسان، فروش سهام که پیشتر در اوایل تابستان جاری شروع شده بود، اکنون شتاب بیشتری گرفته است.

به جرات باید گفت که در هشت سال گذشته این نخستین بار است که بورس چین تا این اندازه شرایط بحرانی پیدا می کند و تزریق 120 میلیارد دلار کمک های دولت و میلیاردها دلار سرمایه های شرکت های بزرگ، درد آن را علاج نکرده است.

به نظر می رسد که بازار سهام به شکلی ناگهانی دستخوش بحران شده است، اما بررسی علل و عوامل مختلف نشان می دهد که چین می توانسته در چنین دامی گرفتار شود و این موضوع قابل پیش بینی بود.

از سه سال پیش که مبارزه با فساد در چین آغاز شد بسیاری از روسای کارخانه های بزرگ و موسسات دولتی دستگیر شدند و به دنبال آن کارخانه های زیادی تعطیل و کارکنانشان بیکار شدند.

در همین راستا رشد اقتصادی چین با افت تولید، کاهش پیدا کرد و برای نخستین بار در مدت سه دهه از 10 تا 12 درصد به هفت درصد رسید، اگرچه در سه سال گذشته این رشد هرگز به 10 درصد نرسید.

از سوی دیگر صادرات چین نیز روند نزولی پیدا کرد و این مساله یکی از حیاتی ترین علت های نابسامانی در رشد اقتصادی و تغییرات بازار سهام در چین و در پی آن بازارهای مالی سراسر جهان است.

چین سال ها است که به دو عامل «صادرات» و «سرمایه گذاری مستقیم خارجی» برای رشد اقتصادی وابسته است. حتی تلاش های دولت «شی جین پینگ» برای تعمیق اصلاحات نتوانسته است از اتکای چین برای رشد اقتصادی به این دو عامل بکاهد.

به همین سبب هر زمان که تقاضا برای کالاهای چینی بالا باشد، صادرات شرایط مطلوبی دارد و سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری از خود رغبت نشان می دهند.

نگاهی به گذشته نه چندان دور در پنج سال گذشته نشان می دهد که گرایش به خودداری خارجی ها از سرمایه گذاری مستقیم در چین و انتقال سرمایه ها به کشورهای اطراف چین، از آن زمان آغاز شد.

آمارهای متعدد نشان می دهد که شرکت های بزرگ در حال خارج کردن سرمایه هایشان از چین هستند و سرمایه های خود را روانه کشورهایی چون مالزی، کامبوج و ویتنام کرده اند.

البته فاکتورهای زیادی در چین وجود دارد که می تواند سرمایه گذاران خارجی را به تدریج از این کشور دور کند. این کشور یکی از گرانترین کشورها برای تولید محسوب می شود و هزینه تولید در این کشور دیگر مانند گذشته پایین نیست.

البته مساله تورم موضوعی جهانی است، اما برای چین که زمانی ارزانترین کالاها را تولید می کرد و کارگرانی با پایین ترین دستمزد داشت، شرایط فرق کرده است.

دستمزد کارگران به قدری بالا رفته است که هزاران کارخانه در این کشور می گویند برای یافتن کارگر دچار مشکل هستند.

هزینه مواد اولیه هم در چین به شدت بالا رفته و تولید نیز با هزینه بالایی امکان پذیر شده و نهایتا کالاهای چینی گرانتر شده است.

شاید به همین دلیل بود که تقاضا برای کالاهای چینی رو به کاهش گذاشت و وقتی شاخص تولید افت را نشان داد، صادرات کشور نیز کمتر شد و به دنبال آن، نوسانات، بازار سهام را در بر گرفت و خلاصه یک دور تسلسلی از علت و معلول به یکدیگر آمیختند تا یکی از بدترین شرایط را برای اقتصاد رو به توسعه چین در قرن بیست و یکم رقم بزند.

وقتی که چین با این همه مشکلات ارزش «یوان» را تضعیف کرد تا قدرت پول خود را در برابر «دلار» به شکلی تنظیم کند که کمکی به توسعه صادرات باشد، نخستین کشوری که به این موضوع اعتراض کرد، آمریکا بود.

این کشور به قدری برآشفته شد که اعلام کرد چین با تضعیف «یوان» بعد از یک دهه به شکلی بی سابقه اعلان جنگ تجاری با غرب کرده است.

تصور می شد وضع برای آمریکا به این منوال است، اما به دنبال آن ژاپن اعلام کرد اگر شرایط فرق نکند چین را یک انحصارگر ارزی معرفی کرده و با آن مقابله خواهد کرد و سپس شاخص های سهام هم در آمریکا و هم ژاپن و نهایتا در کره افت کرد.

دیروز اما اعلام شد که یکی از بدترین شرایط در بورس چین از سال 2007 میلادی شکل گرفته و ارزش سهام نزدیک به هفت درصد افت کرده و این بر کل بازارهای جهان تاثیرات منفی داشته است.

به نظر می رسد که کارخانه تولید جهان و موتور محرکه اقتصادی دنیا که همه به آن چشم دوخته بودند، به یک روغن کاری حسابی نیاز دارد.

اگر این وضع ادامه یابد و صادرات روند نزولی داشته و تقاضا در داخل چین و در خارج از این کشور کاهش یابد، این کشور با این همه منازعات نظامی و ارضی درگیر بماند، سرمایه های خارجی راه خروج از سرزمین اژدهای زرد را در پیش بگیرد و مردم نیز بی آنکه امیدی به بورس داشته باشند، سرمایه ها خود را از آن خارج کنند. در این صورت است که بحرانی مانند یک کلاف سردرگم روبروی مقام های این کشور خواهد بود و تبعات جهانی فراوانی نیز خواهد داشت.

تحت تاثیر بورس چین سهام «وال استریت» هفت درصد و «داووجونز» بیش از سه درصد خسارت را تجربه کرد. سهام در هنگ کنگ نزدیک به دو درصد و در «نیکی» ژاپن بیش از شش درصد افت کرد و بازارهای سهام اروپا هم با حدود 5.5 درصد نزول روز دوشنبه - دیروز - را به کار خود پایان داد. دیروز همچنین بازار «فوتسی 100» لندن 4.6 درصد افت کرد. بازارهای عمده فرانسه و آلمان نیز به ترتیب 5.5 درصد و 4.96 درصد سقوط کردند و نهایتا اعلام شد بدترین شرایط برای بورس دنیا رقم خورده است.

همه اینها به نگرانی سرمایه گذاران در سطح جهان در مورد رشد دومین اقتصاد بزرگ جهان مربوط می شود. شرایط اقتصادی چین باعث بروز نگرانی در میان کشورهای دریافت کننده سرمایه گذاری از آن کشور و همچنین صادرکنندگان عمده مواد اولیه، از جمله نفت خام به چین شده است.

دنیا اکنون چشم به سهام و اوراق بهادار در چین دارد. تجار و سرمایه داران می گویند برای برون رفت از بحران تلاش می کنند، اما به نظر می رسد که حلقه های مفقوده این زنجیر فراوان شده است.

بهای نفت در بازار جهان پایین آمده و بورس آمریکا شرایط خوبی ندارد و در چهار ماه گذشته در بدترین وضع بسر برده است. اروپا با بحران های مالی و بحران مهاجرت روبرو است و خاورمیانه درگیر منازعات فراوان است.

رکود در بخش های تولیدی جدیت گرفته و سفارش برای خرید پایین آمده و مردم علاقه کمتری به خرید نشان می دهند.

تناسب بین عرضه و تقاضا از بین رفته و همزمان با خروج سرمایه های خارجی از چین، تولیدکنندگان در حال تغییر کارکردهای کاری هستند و کارگران به دنبال کارهایی می روند که کم کارتر و پردرآمدتر باشد.

از سوی دیگر افت تولید و تضعیف نرخ «یوان» و کاهش رشد اقتصادی تا مرز هفت درصد و همچنین کشیده شدن منازعات ارضی چین با فیلیپین و ژاپن به عرصه تجارت، نگرانی های پی در پی سهامداران و سرمایه گذاران را در پی داشته است.

در همین شرایط بسیاری از سرمایه داران قدرتمند چین در حال انتقال پول های خود به کشورهای دیگر و خرید ملک و املاک در مناطقی چون کره جنوبی، ژاپن و آمریکا هستند.

شاید برای کشوری که پشتوانه ارزی سه هزار و 500 میلیارد دلاری دارد و یک صندوق ارزی برای مواقع اضطراری با 200 میلیارد دلار ایجاد کرده است این همه مخاطرات اقتصادی قابل تحمل باشد، اما طولانی شدن این شرایط برای پرجمعیت ترین کشور جهان نیز می تواند پرمخاطره باشد، زیرا اصولا کشورهایی نظیر چین اگرچه قدرت بالایی برای مقابله با مشکلات دارند، اما به نسبت کشورهای کوچکتر آسیب پذیری بالایی نیز در برابر نوسانات اقتصادی و بحران های منطقه ای و جهانی دارند.
منبع: ایرنا
نظرات بینندگان