پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : چهار روز پس از
فاجعه منا، هنوز سوالات درباره این حادثه بسیار است؛ چرا اینگونه شد؟
بیکفایتی سعودیها چقدر تاثیر داشت؟ و البته هنوز هم روایت های این ماجرا
دست اول است.
عزیز الله محمدی رئیس اتحادیه فوتبال
ایران یکی از هزاران زائر ایرانی بود که در روز رمی جمرات خونین در سرزمین
منا بود. او از آن حادثه تلخ می گوید.
روز خونین عید قربان شما در بین جمعیت بودید ؛ دقیقا چه اتفاقی افتاد؟
راستش ما کمی زودتراز آن اتفاق ، محل حادثه را رد کردیم. آن روز ایرانی
ها از مشعر می آمدند ، می رفتند در خیمه های شان صبحانه می خوردند و می
رفتند برای رمی جمرات.می خواستند قبل از گرمی هوا رمی جمرات را انجام داده
باشند. ما هم مثل خیلی از کاروان ها به راه افتادیم ، البته کارروان های ما
تقریبا از اولین کاروان ها بود و خیلی سریع تر از آن منطقه گذشتیم. با
اینکه ساعت های ابتدایی صبح بود اما گرمی هوا و دم و شرجی بالا حتی نفس
کشیدن را سخت کرده بود. حتما تصاویر مربوط به حادثه را دیدید و الان با
مسیرها آشنا هستید. شاهراه های بزرگ و خیابان های فرعی به هم پیوند می
خورند و مسیر باریک تر می شود. نبود آب و فشردگی جمعیت ، واقعا در آن گرما
کیلومترهای دشواری را پیش روی زوار قرار می دهد. یک مسیر 5 کیلومتری از
مشعر تا منا ، بعد هم 3 کیلومتر تا منا ، خیلی دشوار است. بعد فکر کن که در
آن گلوگاه ، چند مسیر بسته شده بود و جلوی عبور جمعیت را گرفته بودند. این
باعث می شد یک عده از حال بروند ، باید اآ جمعیت پیوسته حرکت کند. وقتی
جلوی مسیر را می گیری، چون از پشت ملت می آیند، اینجا هی تراکم زیاد می شود
و فشار بیشتر. بعد هم آدم دچار کمبود اکسیژن می شود. این اتفاقی بود که
آنجا افتاد.
از کاروان شما کسی دچار حادثه شد؟
نه چون کاروان ما زودتر فکر کنم تقریبا 5 دقیقه قبل از این اتفاق از آن
گلوگاه رد شدیم چون زمانی که ما مشغول انجام رمی بودیم ، صدا آژیر آمبولانس
ها می آمد و در مسیر برگشت که مثلا 50 متر با مسیرهای رفت فاصله دارد و از
زیر پل رد می شود ، فقط آمبولانس ها را می دیدیم که پیش می رفتند. قشنگ
مشخص بود که حادثه ای رخ داده اما باورمان نمی شد چنین فاجعه ای باشد.
اینکه این همه از دوستان و آشنایان مان را که در طول مناسک دیده بودیم را
از دست داده باشیم. همه استرس گرفته بودیم و تا چند ساعت بعد که به خیمه ها
رسیدیم، تازه متوجه شدیم چه مصیبتی رخ داده است.
فضای آن شب چطور بود؟
فاجعه. تمام خیمه های ایرانی کنار هم است. از کاروان بعثه گرفته تا
جانبازان و استان های مختلف. در خیمه ها که بودیم ، همه نگران بودند. همه
غم زده بودند. نگران بنده های خدایی که گم شده بودند و آنهایی که اسامی شان
در بین کشته شدگان بود. فکر کن خیلی از آن قربانیان اگر آن ازدحام جمعیت
نبود ، یا اگر می گذاشتند نیروهای امدادی به منطقه بروند زنده می ماندند.
دو طرف این خیابان ها خیمه بود. اگر مسیر این خیمه ها باز می شد، جمعیت
پراکنده می شدند و نجات پیدا می کردند اما از ترس اینکه اتفاقات بدتری
بیفتد ، این ریسک را نکردند و تلفات خیلی بیشتر شد. این سیاه پوست ها یا
آنهایی که قوای بندی بیشتری داشتند از فنس ها بالا می رفتند و می پریدند
روی چادرهای اطراف تا از مرگ نجات پیدا کنند. راستش به نظرم سوء مدیریتی که
شد، این داغ را به دل زوار گذاشت. اشتباه در بستن مسیر و ...
به چه دلیلی این مسیرها بسته شده بود؟
راستش اینجا شایعه های زیادی به راه افتاد. مهمترینش همان مسئله ای بود
که مهمان های حکومتی شان می خواستند به زیارت بروند و مسیر را به خاطر آنها
بستند. هر دلیلی که داشت ، اشتباه بزرگی بود چون حاصلش این فاجعه بزرگ شد.
الان اینجا این سئوال را خیلی ها می پرسند که چرا این همه تلفات زائران ایرانی زیاد بوده؟
آن ساعت ، زمانی است که شیعیان برای زیارت می روند. اصلا اینکه خیلی ها
می گویند شاید عمدی در کار بوده ، به همین دلیل است. چون آن زمان ، زمان
حضور کاروان های ایران است. البته باز شانس آوردیم که با تدابیر مسئولان حج
، خانم های کاروان ایران ، شبانه برای رمی می رفتند . قطعا اگر خانم های
کاروان ها هم بودند ، این تلفات خیلی بیشتر می شد. اگر به لیست قربانی ها
نگاه کنی ، تعداد خانم های فوت کرده ، خیلی کم است. در زمان حادثه هم اگر
مسئولان سعودی مسیر خیمه ها را باز می کردند ، جمعیت این طور زیر دست و پا
نمی ماندند و فرار می کردند اما مردم در آنجا حبس شده بودند . خیلی از
آفریقایی ها که بنیه قوی تری داشتند از فنس ها بالا رفته بودند تا از مسیر
خیمه ها فرار کنند. ولی مسئولان این خیمه ها را نشکافتند تا راه فراری باز
کنند.
شما که در مسیر بودید بوی گاز در هوا حس می کردید؟
نه، فقط گرما بود و فشار جمعیت. بویی مثل گاز وجود نداشت.