arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۳۷۳۶
تعداد نظرات: ۱۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۱ : ۱۶ - ۲۸ فروردين ۱۳۹۰

حضرت فاطمه (ع) چگونه به شهادت رسیدند؟

از سؤالات اساسی در ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی(ع) آن است که: آیا به ساحت حضرت فاطمه (ع) نیز جسارت شد؟ و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او و فرزندش گردید یا خیر؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
از سؤالات اساسی در ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی(ع) آن است که: آیا به ساحت حضرت فاطمه (ع) نیز جسارت شد؟ و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او و فرزندش گردید یا خیر؟

چنان که ابابصیر از امام صادق علیه‏السلام متن کامل کلام حضرت را به این صورت نقل نموده است:« وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْتَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذاها یَدْخُلُ عَلَیْها، سبب فوت فاطمه علیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ، غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمرزد؛ پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدتبیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگانخویش را راه نداد (که به دیدن او بیایند

از سؤالات اساسی در ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی(علیه السلام) و اهانت به آن بزرگوار این است که: آیا (چنان که شیعیان می‏گویند) به ساحت حضرت فاطمه زهراعلیهاالسلام نیز جسارت کردند؟ و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او وفرزندش گردید یا خیر؟

برخی از دانشمندان اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه ازتاریخ خودداری نموده‏اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می‏گوید: «جساراتی راکه مربوط به فاطمه زهرا علیهاالسلام نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقلکرده است.[1]

البته برخی از دانشمندان و مورخان اهل سنت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانهخالی کرده‏اند؛ چنان که سید مرتضی رحمة ‏الله علیه در این زمینه می‏گوید:


«در آغاز کار، محدثان و تاریخ نویسان از نقل جسارت هایی که به ساحت دختر پیامبرگرامی اسلام(ص) وارد شده امتناع نمی‏کردند. این مطلب در میان آنان مشهور بود که مأمور خلیفهبا فشار، درب را بر فاطمه علیهاالسلام زد و او فرزندی را که در رحم داشت سقط نمود وقنفذ به امر عمر، فاطمه زهرا علیهاالسلام را زیر تازیانه گرفت تا او دست از علی بردارد؛ولی بعدها دیدند که نقل این مطالب با مقام و موقعیت خلفاء سازگاری ندارد؛ لذا از نقلآنها خودداری نمودند.»[2]


مسعودی در قسمتی از کتاب خود آورده است:«فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوابابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْمُحْسِنا؛پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیه السلام رو کرده وهجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛چنان که محسن را سقط نمود.»[3]

اما منابع اهل سنت:

1- عبدالکریم بن احمد شافعی شهرستانی (548 - 479 ق.) نقل کرده: «اِنعُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْاَلْجَنینَ مِنْ بَطْنِها ،به راستی عمر در روز بیعت، ضربتی به فاطمهعلیهاالسلام وارد کرد که بر اثر آن، جنین خویش را سِقط نمود.»[4]

همین قول را اسفرائینی (متوفای 429 ق)، به نظام نسبت داده و گفته است که او قائل بود: «اَن عُمَرَ ضَرَبَ فاطِمَةَ وَ مَنَعَ میراثَالْعِتْرَةِ ،عمر فاطمه علیهاالسلام را زد و از ارث اهل بیتعلیهم السلام جلوگیری کرد.»[5]

2- صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنت می‏گوید:«اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَفاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْبَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود.»[6]


3- مقاتل بن عطیه می‏گوید: ابابکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردمبیعت گرفت، عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهراعلیهماالسلام فرستاد. عمر هیزم را درِ خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتشکشید، هنگامی که فاطمه زهرا علیهاالسلام پشت در آمد، عمر و اصحاب او جمع شدند و عمرآن چنان حضرت فاطمه علیهاالسلام را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ دربه سینه حضرت فرو رفت (و بر اثر آن صدمات) حضرت به (بستر) بیماری افتاد تا آن که ازدنیا رفت.»[7]

4- ابن ابی الحدید نقل نموده است: «ابو العاص، شوهر زینب، دختر پیامبر اکرمصلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم در جنگ از طرف مسلمانان به اسارت گرفته شد؛ ولی بعدا ماننداسیران دیگر آزاد شد.

ابو العاص به پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم وعده داد که پس از مراجعت به مکه،وسائل مسافرت دختر پیامبر(ص) را به مدینه فراهم سازد. پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم بهزید حارثه و گروهی از انصار، مأموریت داد که در هشت مایلی مکه توقف کنند و هر موقعکجاوه زینب به آن جا رسید، او را به مدینه بیاورند. قریش از خروج دختر پیامبر(ص) ازمکه آگاه شدند. گروهی تصمیم گرفتند که او را از نیمه راه باز گردانند. جبار بنالاسود (یا هبار ابن الاسود) با گروهی خود را به کجاوه زینب رساند و نیزه خود رابر کجاوه دختر پیامبر(ص) کوبید. از ترس آن، زینب، کودکی را که در رحم داشت، سقط کرد وبه مکه بازگشت. پپامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم از شنیدن این خبر سخت ناراحت شد و درفتح مکه (با این که همه را بخشید و آزاد نمود) خون قاتل فرزند زینب را مباحشمرد.»

ابن ابی الحدید می‏گوید:

«من این جریان را برای استادم ابو جعفر نقیب خواندم، او گفت: وقتی که پیامبرصلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم خون کسی که دخترش زینب را ترسانید و او سقط جنین کرد را مباحشمرد، قطعا اگر زنده بود خون کسانی را که دخترش فاطمه علیهاالسلام را ترسانیدند کهباعث شد فرزندش (محسن) را سقط کند، حتما مباح می‏شمرد.»

ابن ابی الحدید می‏گوید، به استادم گفتم:

«آیا از شما نقل کنم آن چه را مردم می‏گویند که فاطمه بر اثر ترس (و ضرباتی که براو وارد شد) فرزندش را از دست داد؟

پس گفت: نه! از طرف من نقل نکن! و همین طور رد و بطلان آن را نیز از طرف من نقلنکن! چون اخبار در این زمینه متعارض است.»[8]

این قصه، به خوبی نشانمی‏دهد که اخبار موافق با نظریات شیعه در بین روایات اهل سنت نیز وجود داشته و خودابن ابی الحدید نیز در قسمتی از کلامش اعتراف می‏کند؛ آن جا که می‏گوید: «عَلی اَنجَماعَةً مِنْ اَهْلِ الحَدیثِ قَدْ رَوَوْا نَحوَهُ، گروهی از اهلحدیث (از اهل سنت نیز) مانند آن چه را شیعیان می‏گویند نقل کرده‏اند.[9]

5- سکونی یکی از راویان اهل سنت است[10]او می‏گوید: «نزد امام صادقعلیه‏السلام رفتم؛ در حالی که غمگین و ناراحت بودم. امام صادق علیه‏السلام فرمود:ای سکونی! چرا ناراحتی؟! گفتم: خداوند فرزند دختری به من داده (از این که فرزندم پسرنبوده و دختر است ناراحتم) پس حضرت فرمود: ای سکونی، سنگینی دخترت را زمینبر می‏دارد و روزی او بر خداوند است و بر غیر اجل شما زندگی می‏کند و از رزق شمانمی‏خورد (پس چرا ناراحتی؟).»

سکونی می‏گوید: (با کلمات امام صادق علیه‏السلام ) غمم رفت. آن گاه فرمود:

«ما سَمیْتَها؟ قُلْتُ: فاطِمَةَ. قالَ: آهْ آهْ ثُم وَضَعَ یَدَهُ عَلی جَبْهَتِهِ وَ کَانی بِهِ قَدْ بَکی وَ قالَ: اِذا سَمیْتَها فاطِمَةَ فَلاتَسُبها وَلا تَضْرِبْها وَلاتَلْعَنْها. هذَا الاِْسْمُ مُحْتَرَمٌعِنْدَالله‏ِ عَزوَجَل وَ هُوَ اِسْمٌ اِشْتَق مِنْ اِسْمِهِ لِحَبیبَتِهِالصدیقة» وَ کانَ الاِمامُ لَما سَمِعَ بِاسْمِ فاطِمَةَ ذکر جَدتَهُ وَمَصائبَها وَلَمْ یَزَلْ یَذْکُرُ وَ یَقُولُ: وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَنقُنْفُذَ مَوْلی فُلان[11]چه نامی بر او گذاردی؟ گفتم: فاطمه: فرمود:آه آه. سپس دست خود را بر پیشانی‏اش گذاشت و گویا گریه می‏کرد و فرمود: حال که اورا فاطمه نامیدی به او ناسزا نگو؛ او را (کتک) نزن و نفرینش نکن (چرا که) این نامدر نزد خداوند با عظمت محترم است؛ و آن نامی است که خداوند از اسم خود برای حبیبهخود صدیقه گرفته است. (آن گاه سکونی می‏گوید:) همیشه امام صادق علیه‏السلام اینگونه بود که وقتی نام فاطمه علیهاالسلام را می‏شنید به یاد جده‏اش (فاطمه) ومصیبت های او می‏افتاد و همیشه تذکر می‏داد و می‏گفت: سبب وفات (و شهادت) فاطمهعلیهاالسلام ضربتی بود که قنفذ، غلام فلانی (یعنی عمر) بر او وارد ساخت.

توجه دارید که سکونی با همه وثاقتی که دارد، اینجا تعصب سنی‏گری خویش را نشانداده و ذیل کلام امام صادق علیه‏السلام را حذف و تحریف نموده است. با این حال، مطلبروشن است که سبب شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام همان ضرباتی بود که به دست قنفذ وعمر بر آن حضرت وارد شد.

چنان که ابابصیر از امام صادق علیه‏السلام متن کامل کلام حضرت را به این صورتنقل نموده است:« وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْتَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذاها یَدْخُلُ عَلَیْها، سبب فوت فاطمه علیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ، غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر زد؛ پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدتبیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگانخویش را راه نداد (که به دیدن او بیایند)[12]

ب. منابع شیعه:

نظر دانشمندان شیعه و روایات نقل شده از سوی آنان چنین است:

هنگامی که خواستند علی علیه‏السلام را به مسجد ببرند با مقاومت فاطمهعلیهاالسلام روبرو شدند و فاطمه علیهاالسلام برای جلوگیری از بردن همسر گرامی‏اشصدمه‏های روحی و جسمی فراوانی دید که بیان همه آنها از توان زبان و قلم خارج است؛فقط به گوشه‏ای از آن در یک نقل تاریخی اشاره می‏کنیم؛ وگرنه در این موضوع، نقل هایتاریخی فراوان است.

خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آنچنین می‏نویسد:

«... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه راحجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی اوزدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته‏های بدر واُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته‏تر شد و چنان لگدیبر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد." فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله‏ِ هکَذا کانَ یُفْعَلَبِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ... ؛ در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند." سپسفریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من اورا به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال می‏خواست مانع (بردن علی) شود، مناز روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...»[13]

آن چه بیان شد و قلم با صد شرمساری آن را بر صفحه کاغذ آورد،تنها گوشه‏هایی از ستم هایی است که بر آن بانوی دو جهان رفته است.[14]

1- شرح نهج البلاغه، ج2، ص60.

2- سید مرتضی، تلخیص شافی، ج3، ص76، تلخیص شیخ طوسی.

3- اثبات الوصیة، مسعودی، (چاپ بیروت) ص153 و در برخی چاپها ص 23 ـ 24.

4- الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی، ج1، ص57.

5- اَلفرقُ بین الفرق، عبدالقاهر الاسفرائینی، ص107.

6- الوافی بالوفیات، صفدی، ج5، ص347 ر.ک: سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج2،ص292.

7- الامامة والخلافة، مقاتل بن عطیة، ص160 ـ 161.

8- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج14، ص193/ ر.ک: زندگی علی علیه‏السلام ،ص252.

9- شرح نهج البلاغه، ج2، ص21.

10- سه نفر از راویان اهل سنت، از امامان شیعه علیهم‏السلام روایت نقلنموده‏اند که علمای شیعه آنان را ثقه می‏دانند و به سخن آنان اطمینان دارند وروایات آنها را می‏پذیرند: سَکُونی؛ نَوْفِلی؛ خَلُوقی.

11- شجره طوبی، محمدمهدی حائری، ص417، (منشورات شریف رضی).

12- بحار الانوار، ج43، ص170.

13- بحار الانوار، ج30، ص293، (چاپ جدید)؛ ج8، ص230، (چاپ قدیم) و ریاحینالشریعة، ج1، ص267.

[14]کتاب "الهجوم علی بیت فاطمه"، حسین غیب غلامی، در این باره روایات مربوطه را خوب بررسی کرده است.

منبع: پایگاه حوزه

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۲
در انتظار بررسی: ۴۴
غیر قابل انتشار: ۷
عمر ابن عبدالعزیز
|
Germany
|
۱۶:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۸
44
21
جالب است که ناقلان حدیث فقط 10سال است که چنین ادعایی را برزبان می رانند راستی این گفتار شما اهانت به حضرت علی نیست
آخر کدام ...... باور میکند مگر کسی که حتی از زن خود نتواند دفاع کند می تواند داعیه رهبری حکومتیرا داشته باشد پس آن حیدر کرار آن شیر خدا کجا بودتا بداد زن وفرزندش برسد وبد تراز آن چطور 25سال با تهایت خفت وخواری از بیت المال اهدایی خلفا خود وخانوادهاش را ارتزاق نموده است ح....
جاويد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۸
12
30
اينها ده سال نيست كه نقل مي شود.
براي اين كه بداني چرا حيدر كرار دفاع نكرد بايد بيشتر تعمق كنيد.
در آن روز تمام قبايل عرب غفلت زده شده بودند، اگر علي (ع) كاري مي كرد امروز از دين الهي خبري نبود، اصولا مشكل اهل سنت با علي (ع) نيست، چون قضيه ي امات را ماست مالي مي كنند اما آن كسي كه پدر مادر اين ها رادر آورده حضرا زهراست.
بر تمام مبغضين آل علي لعنت.
محمد
|
United States of America
|
۲۱:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۸
8
23
این آقای عمربن عبدالعزیز ظاهرا نه کتب عالمان مذهب خود را قبول دارد و نه میداند که این کتب صدها سال پیش نوشته شده است و نه 10 سال پیش!
ضمنا حضرت علی (ع) و همه اولیای الهی برای حفظ اسلام از خود و خانواده خود میگذشتند و هیچگاه آنان را ترجیح نمیدادند. اگر استدلال شما درست باشد همین اشکال به اولیای دیگری نظیر امام حسین هم _ نعوذ بالله_ وارد میشود که خانواده خود را در معرض اسارت و اهانت و هتک حرمت _ به زعم شما_ قرار دادند!! مگر این که در حادثه عاشورا هم تردید نمایید. اگر حضرت علی (ع) در مقابل حاکمیت وقت ایستادگی میکردند و یا دست به شمشیر میبردند احتمالا این بنده خدا که با اگر و مگر های خیالی سعی در انکار محتوای کتب مذهب خود را دارد به دین دیگری باور داشت؛ زیرا با شرایط آن روز اسلام و مسلمانان و احتمال حمله ایران و روم و مخالفان جدی داخلی و ظهور پیامبران ساختگی و... دیگر اکنون دینی به نام اسلام وجود خارجی نمیداشت. این حقیقت را خود حضرت در بیانی تصریح کرده اند.
همچنین حضرت امیر (ع) زندگی خود و بسیاری از فقرای معاصر خود را در آن 25 سال _به شهادت کتب تاریخی_ از کشاورزی و پرورش نخلستان تامین کردند، نه هدایای حکومتی! و این ادعای شما علاوه بر تعارض با بسیاری از نقلهای تاریخی، با شیوه حکومتی حضرت نیز که همگان را در بهره مندی از بیت المال برابر قرار میدادند، در تهافت است.
از خداوند میخواهم که پرده تعصب را از مقابل دیدگان برخی بردارد تا برای توجیه خود، مسلمات تاریخی را منکر نشوند.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۹
20
12
برای عرب چه قبل و چه بعد از اسلام حفظ ناموس مهمترین چیزها بوده است. زدن حضرت فاطمه با این خلقیات عرب آن هم با کسی چون امام علی سازگاری ندارد. این همان دخالت تعقل در نقل روایات تاریخی است.
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۹
8
19
نظری که دوستمون گفته سراسر سفسطه ومغلطست ظاهراایشان به فتوای علمای اهل سنت که خوندن تاریخوحرام میدونن خیلی وفادارن.اولا قدمت راویان این احادیث چه شیعه چه سنی بیش از 10سال است ایا منظورتان اینستکه تو این 10سال این مطالب به اونا نسبت داده شده وقبلا تو کتاباشون نبوده؟
دوما از سوالتون معلومه میدونید علی (ع)قدرت شمشیرکشیدن وبقول شمادفاع ازخانوادشو داره ولی اینکه چرااینکارونکردهم جاهای مختلف خودشون توضیح دادن (که یکیش اینه که قاتلین فاطمه نفاقشونو علنی میکردن واز اسلام چیزی باقی نمیذاشتن)وهم خود علمای اهل سنت دلیلشوخیلی جاها گفتن که ایشان اگه به حرام بودن تاریخ اعتنا نکنن وخودشون مراجعه کنن یکمم فکر بکنن بیشتر اگاه میشنو به دلایل سکوت علی پی میبرن .
ثالثاارتزاق از بیت المال هم سفسطه ای بیش نیست که مغلطه بودنش بر هر ادم کم سوادیم معلومه البته برای فهمیدن شیوه ارتزاق علی(ع)بازهم میتونن بتاریخ مراجعه کنن.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۹
7
18
آقای خوش انصاف فقط بگو چرا قبر دختر پیامبر مخفی است انشائ الله که با هم اسمت محشور شوی
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۹
8
22
اللهم العن اول ثم ثانی ثم ثالث
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمدوآخرتابع له علی ذلک
اللهم العن الجبت وطاغوت
با خواندن این مطالب اشک در چشمانم حدقه زد،به یاری خدا در زمان ظهور حضرتش شاهد قصاص قاتلین باشیم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۹
7
11
اره راست میگی اخه خلفا بیت المال رو اون موقع بیت الخلفا میدونستن حضرت اون موقع بیکار نشسته بود تو خونه و منتظر بود عمر براش پول بفرسته حضرت به خاطر اسلام سکوت میکرد نمیخواست اسلام نو پا دچار تفرقه بشه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۹
8
7
اره راست میگی اخه خلفا بیت المال رو اون موقع بیت الخلفا میدونستن حضرت اون موقع بیکار نشسته بود تو خونه و منتظر بود عمر براش پول بفرسته حضرت به خاطر اسلام سکوت میکرد نمیخواست اسلام نو پا دچار تفرقه بشه
شیعه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۱/۳۱
9
17
فقط میتونم یک روایت را که حدود3ماه پیش از شبکه جهانی نور شنیدم براتون تعریف کنم تا بدونین ... چقدر کوته فکرن و فقط میخوان عقده هاشنو که از گذشته بجا مونده حفظ کنن.کسی از شبکه نور که مال اهل تسنن هست پرسید چرا میگین روی تربت امام حسین سجده کردن حرام است و اون مثلا عالم دینی بادی به غب غب انداخت و گفت اخه مسلمون تو از کجا میدونی که اون تربت مال جای امام حسینه شاید مال زیر پای اسب شمر باشه اونوقت تو میگی متبرکه!!!!!!!!!!!حالا این مثلا عاقلش بود اونا حتی نمیفهمن تربیت حسین یعنی چی!اونوقت میخان بگن ایمه ما کین یا چقدر شجاعت داشتن؟اونا شکاف کعبه رو انکار میکنن وبارها خواستن اونو ازبین ببرن و هزارتا چیز دیگه.با تمام مظلومیت ها ورنجهایی که به ایمه دادن این دین حفظ شده و جالب که میخان انکارش کنن حالا فکر کنین اگه اینا نبود دیگه چکار میکردن.
محمد سالار
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۱۱ - ۱۳۹۰/۰۲/۱۸
6
26
لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
میلاد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۹
9
22
روح و روانم علی/آرام جانم علی
نظرات بینندگان