او در ادامه بیان کرد: شکل مطالعه تفاوت پیدا کرده است. رسانههای مکتوب میتوانند موثر باشند اما بیشترین نقش را باید آموزشوپرورش بازی کند. کسی نمیتواند در میانه 16 سالگی به فرزندش مسواک زدن یاد بدهد. اما وقتی کودکی در خردسالی شاهد مسواک زدن والدین خود باشد این عمل را یاد میگیرد.
پنجهای با بیان اینکه کتابخوانی را باید نهادینه کنیم، اظهار کرد: برای رفع این مشکلات باید آموزش را از پایه آغاز کنیم و کار را از جای دیگر شروع کنیم. متاسفانه هرقدر خبرگزاریها و مطبوعات بخواهند کمک کنند باز نقششان در حوزه افراد اهل مطالعه باقی میماند.
او مشکل اصلی را فاصله گرفتن اهل کتاب از کتاب دانست و بیان کرد: رسانهها بیشتر بر افراد اهل مطالعه موثرند و بر کسانی بیشتر تاثیر میگذارد که خودشان دغدغه کتاب دارند. ما باید این دغدغه را از بین اهل کتاب به سمت دیگر اقشار جامعه ببریم. لازم به ذکر است که مشکل در بخش کتابخوان هم وجود دارد که اهل کتاب کتاب نمیخرند.
پنجهای درباره دلیل فاصله گرفتن اهل کتاب از کتاب تشریح کرد: برخی میگویند به خاطر کم شدن توان مالی، مردم سراغ کتاب خریدن نمیروند. باید بگویم نه، اینطور نیست. در حالی که هر کسی در ایران ماشین گران دارد، چنین تصوری اشتباه است.
این روزنامهنگار درباره تاثیر مخاطبشناسی در رسانه گفت: زمانی که من به عنوان شاعر کتاب مینویسم باید بدانم مخاطب من کیست. اولین چیزی که یک رسانه باید بداند این است که مخاطبش کیست. زمانی که دایره مخاطبان من به شاعران محدود میشود، باید انتظار همان حد را داشته باشم. اگر من در مورد کتابم بدانم که کاری تخصصی است و میخواهد شاعران نسل بعد را تربیت کند، موقعیتم مشخص میشود.
او خبرگزاریها را در زمینه کتاب موثرتر از روزنامهها دانست و گفت: خبرگزاریها نقش بسیار خوبی داشتند. در مورد مطبوعات هم باید در ابتدا به میزان فروش آنها توجه کرد. در گیلان که یکی از فرهنگیترین استانهای ایران به شمار میآید، آمار انتشار روزنامههای اصلاحطلبی همچون آرمان بین 500 تا 800 نسخه است.
پنجهای افزود: استان گیلان روستاهای بزرگی دارد. به عنوان نمونه یکی از شهرهای این استان آستاراست که قبل از انقلاب 98 درصد باسواد داشت. در این استان درصد مشارکت مردم در امور اجتماعی و فرهنگی بسیار بالاست ولی کسی به رسانه مکتوب توجه نمیکند. در چنین شرایطی چه کسی توقع دارد کسی کتابهای مرا نقد و بررسی کند؟
او همچنین افزود: به تبع این مشکل، نویسنده و شاعر سعی میکند از طریق رانت خاصی دیده شود که متاسفانه یکی از آسیبهای بزرگ، نفوذ عوامل انتشاراتیها در نشریات است. مدیران مسئول و سردبیران باید جلو رانتها را بگیرند. برخی از رسانهها تنها جناح، گروه، انتشارات و افراد خاصی را تبلیغ میکنند. این رانتها باید از فضای رسانه کتاب دور شود تا ما شاهد فضای بهتری در آنها باشیم.
این شاعر و روزنامهنگار با بیان این که امروزه خبرگزاریها و سایتهای خبری بیشتر از روزنامهها و مجلهها دیده میشوند، اظهار کرد: این رسانهها میتوانند نقش خوبی بازی کنند. خبرگزاریها میتوانند به صورت دورهای منتقدان را دعوت و کتابهای خوب را از اقشار مختلف شناسایی کنند. همچنین از افراد مختلف در جاهای مختلف بخواهند بهترین آثار را معرفی کنند.
او افزود: این روش راه رانتخواری را میبندد. من در شهر خودم شاعرانی را میبینم که سالهاست شعر میسرایند، اما حتی یک شعر از آنها منتشر نشده است. من گمان میکنم خبرگزاریها میتوانند به راحتی بخش نقد کتاب دایر کنند. در گروههای مختلف تلگرام جلسات نقد برپاست، رسانهها هم میتوانند همین افراد را شناسایی کنند و به کار بگیرند. از دیگر کارها این است که گروههای احیای کتابخوانی راهاندازی کنند و کار این گروهها این باشد تا جایی که امکان دارد، اقشار مختلف را به کتابخوانی وادارند.
پنجهای راه دیگری را که رسانه میتواند بر توجه به کتاب تاثیر بگذارد هدفمند کردن کار برای مخاطب دانست و گفت: مخاطبسنجی از دیگر کارهایی است که امکان انجامش از طریق رسانهها فراهم است. میتوان از این طریق کتابهای مناسب برای هر رده سنی و سلیقهای را معرفی کرد. متاسفانه در رسانهها تنها ادعا داریم و من به عنوان یک مدیر، تنها به بالا بردن آمار خود فکر میکنم. در شرایط کنونی مدیران بیشتر به خودشان فکر میکنند تا به معضلات نشر و کتاب.
انتهای پیام/