پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : همدلی: دو انتخابات آتی مجلس و خبرگان به روزهای حساس خود نزدیک میشود. مسئله صلاحیت یا ردصلاحیتها همچنان بحث داغ رسانههاست. در این میان و در گیرودار موضعگیریهای جناحی ـ انتخاباتی، برخی همچنان بر طبل رد صلاحیت بعضی از چهرههای نامی اردوگاه اصلاحات میکوبند. محمدعلی وکیلی مدیر مسئول روزنامه اصلاحطلب «ابتکار»، تحرکات تندروها و رسانههای آنها را مروج نوعی شانتاژ رسانهای میداند که به نوعی جاده صاف کن القائات نادرست سیاسی و امنیتی در عرصه انتخابات هستند و هر گونه آرامش سیاسی ـ انتخاباتی را از عرصه عمومی میگیرند. رئیس انجمن مدیران روزنامههای غیردولتی معتقد است؛ برخی جناحها به انتخابات بد فکر میکنند که در این انتخابات منافع حزبی آنها بر منافع ملی ارجحیت دارد. در یک روز زمستانی در دفتر کار خود ما را به گرمی پذیرفت و با صبر و حوصله زیاد و مشغله کاری که داشت، به سوالات ما پاسخ داد.
گمانهزنی های زیادی درباره وضعیت انتخابات این دوره از مجلس و خبرگان در کانالهای مختلف زده می شود. در این مورد توضیح دهید؟
برداشت من این است که با فرمایشات چند روز پیش مقام معظم رهبری که فرمودند مشارکت حداکثری، این وضعیت ثبات لازم را خواهد داشت. از مضمون فرمایشات ایشان مشارکت حداکثری مراد بود و هدف نهایی این است که یک انتخابات رکورددار در میزان مشارکت باشد. من امیدوار هستم که صلاحیت ها بر اساس قانون و مطابق با آن اصل مهمی که مقام معظم رهبری چندین بار تاکید کردند و آن حق الناس است و با این ملاک مورد ارزیابی دستگاه های نظارتی قرار گیرد. به عبارتی مشارکت حداکثری زمانی محقق خواهد شد که سلایق مختلف حضور داشته باشند. سلایقی که به معنای واقعی بتواند افکار عمومی را نمایندگی کنند. اگر این دامنه به رسمیت شناخته شود، حتما دغدغه مقام معظم رهبری که دغدغه نظام است، تامین خواهد شد. زمانی که می فرمایند؛ کسانی که من را قبول ندارند یا جمهوری اسلامی را قبول ندارند به خاطر ایران پای صندوق رای بیایند، معنایش این است که سقف نگاه تصمیم گیرنده ها آن اندازه بالا باشد، که در زیر این سقف سلایق مختلف فرصت حضور پیدا کنند، تا با حضور سلایق مختلف زمینه مشارکت حداکثری فراهم شود. بر این اساس من با این فرمایشات راهگشای مقام معظم رهبری بسیار امیدوار هستم که ما شاهد حذف حداقلی و تایید حداکثری باشیم. البته تایید در هر حال و یا حذف اگر براساس مستندات و قانون و منطبق بر حق الناس باشد، حتما تامین کننده منافع ملی و همچنین مورد رضایت شرکت کنندگان خواهد بود. تایید سلیقه ای یا رد سلیقه ای، تایید جناحی یا رد جناحی، این مسائل است که نگرانی ایجاد می کند. اگر فرآیند تایید یا رد، فرآیند قانونمند و فراجناحی باشد، ما دغدغه ای نخواهیم داشت.
هر زمانی رهبری نظام صحبت هایی از این سنخ را مطرح کرده اند، شاهد انتخاباتی سالم، رقابتی با حضور همه گروه ها و جناح های سیاسی بوده ایم، فکر می کنید در این دوره نیز ما شاهد این رویداد خواهیم بود؟
برداشت من این است که نتیجه هیچ گاه دغدغه رهبری نبوده است، بلکه انتخابات خوب دغدغه ایشان بوده است. ما پیرامون اینکه در کشور انتخابات خوب داشته باشیم و یا نتیجه مطلوب، نگرش های مختلفی را شاهد هستیم. آنهایی که جناحی فکر می کنند، نتیجه مدار هستند و به انتخابات خوب فکر نمی کنند. اینکه کسی در جایگاه رهبری به انتخابات خوب (انتخاباتی که مشارکت حداکثری را رقم بزند)، میپردازد، این «سیگنال» برای کسانی که قانون را محترم می شمارند و به قانون اساسی پای بند هستند، ارسال میشود. نتیجه فرع است، اصل این است که انتخابات خوبی صورت بگیرد. انتخابات خوب بازی برد برد است. انتخابات خوب نتیجه اش برای کلیت نظام است، و این نتیجه خوب برای همه جناحهای سیاسی نیز خواهد بود. همیشه کسانی که ارزش گذاری شان بر نتیجه است، نگاه جناحی دارند. کسانی که ارزش گذاری آنها بر انتخابات خوب است، آنها کلیت نظام و منافع نظام را در نظر می گیرند. بنابراین انتخابات خوب ولو یک نتیجه غیرمطلوب برای یک جریان سیاسی، یعنی نگاه به منافع ملی. انتخابات خوب یعنی اینکه مشارکت حداکثری داشته باشد، انتخابات خوب یعنی اینکه دل ها را به هم نزدیک کند. یعنی اینکه شکاف ها را ترمیم کند، یعنی اینکه ریزش حداقلی و جذب حداکثری در آن اتفاق بیفتد. چنین انتخاباتی نقش رفراندوم دارد؛ رفراندوم بر صحت راهی که نظام در حوزه های مختلف در پیش گرفته است. این گونه انتخاباتی مشروعیت نظام را در حوزه های اقتصادی، هسته ای، فرهنگی، سیاست خارجی و سیاست داخلی بالا می برد. بنابراین به انتخاباتی با مشارکت حداکثری می گوییم انتخابات خوب، چون این انتخابات مسیر راه را هموار میکند و در عین حال نقش رفراندوم ایجاد می کند. یعنی اینکه مشروعیت نظام را تامین میکند. در چنین تحلیلی، نتیجه فرع است. اما کسانی که نتیجه خوب مطالبه میکنند، احتمالا به انتخابات خوب نمیاندیشند. گروهی داریم که به دنبال انتخابات بد هستند ولی با نتیجه خوب. انتخابات خوب یعنی انتخاباتی که مشارکت اش حداقلی است اما نتیجه اش حداکثری است. برخی از افراد و جریانات به دنبال انتخابات میروند. انتخابات بد یعنی انتخابات با مشارکت حداقلی. آنها به دنبال نتیجه حداکثری هستند. نتیجه حداکثری یعنی پیروزی اکثریت یک جریان سیاسی. اگر کسانی به دنبال نتیجه حداکثری و مطلوب باشند ولو با انتخابات بد، اینان به هیچ وجه در جهت منافع ملی حرکت نمی کنند. اینها منافع ملی را که عبارت است از انتخابات خوب با «نُرم» مشارکت حداکثری، فدای اهداف جناحی می کنند. همه تصمیم گیرندگان و دستگاه های نظارتی باید به دنبال انتخابات خوب باشند. انتخابات خوب مدنظر رهبری است نه نتیجه خوب. بنابراین مهمترین راه در شرایط پساتحریم و پسا دولت روحانی، انتخابات خوب است. باید همه راه ها به یک انتخابات خوب ختم شود.
تندروها و رسانههای نزدیک به آنها کاملاً در مسیری خلاف آنچه رهبری نظام مطرح می کند، حرکت میکنند، این مسئله تا چه اندازه میتواند ادعای فوق را اثبات کند؟
خط افراطی و پوشش رسانهای آنها اجازه آرامش به عرصه عمومی را نمیدهند. آنها همیشه جلوتر از رهبری حرکت میکنند. همه میدانیم خط جلوتر از رهبری خسارت بار است. تجلی و روح این حرکت خسارت بار را در ماجرای آتش زدن سفارت عربستان دیدیم. بخش عظیمی از این رسانهها به رغم تاکیدات رهبری بر حق الناس بودن انتخابات، صلاحیتها، انتخابات و ... وارد این مفاهیم نمیشوند و تنها از سخنان ایشان در جهت اهداف سیاسی خود بهرهبرداری میکنند. دیدگاه های رهبری روشن است و جای هیچ ابهامی نگذاشته است. تاکید بر مشارکت حداکثری در انتخابات، شرکت همه سلایق و دیدگاههای مشابه برای جامعه آرامش بخش است و در عین حال تضمین کننده سلامت انتخابات خواهد بود و در عین حال مهرتاییدی بر انتخابات حداکثری است. اگر به این دیدگاهها عمل کنیم، در انتخابات به همدلی و همزبانی میرسیم و نمایشی از قدرت ملی را خواهیم داشت. اگر بناست تندروها همچنان ترسیم گر صحنه باشند، نه تنها همدلی اتفاق نمیافتد بلکه شکافها عمیقتر، ریزشها بیشتر و فضای عمومی بیش از پیش خشن و رادیکال خواهد شد. اما اگر همه طیفها به فرمایشات رهبری تمکین کنند و پشت سر وی حرکت کنند، ما شاهد انتخاباتی خوب خواهیم بودوهم منافع همگان که همان منافع ملی است، تضمین خواهد شد.
در شرایط انتخاباتی و حتی بعد از انتخابات یعنی در جریان آغاز به کار مجلس دهم، فکر میکنید چگونه میتوان از ظرفیت سیاسی لاریجانی استفاده کرد و از جناح متبوع وی یارگیری کرد؟ این استراتژی را میپذیرید؟
آرزو دارم بدنه اصولگرایی برای همیشه شخصیتهایی چون لاریجانی را دل خود پرورش دهد. اگر جریان اصولگرایی شخصیتهای معتدلی چون لاریجانی را برنتابد، معنایش این است که جریان مذکور به نفع تندروها مصادره شده است. اصلاحطلبان باید آغوششان برای هر فرد علاقمند به این گفتمان باز باشد. اگر چه تغییر برندها و تغییر تابلوها را به صلاح نمیدانم، اما هم اصلاحطلبی کنونی به کف راضی شده است و هم جریان منتسب به علی لاریجانی در کف اصولگرایی تعریف میشوند. این قابلیت انعطاف در جریان اصلاحطلبی به گونه ای وجود دارد که امکان ائتلاف با اعتدالیون و معتدلهای اصولگرا را به عنوان یک ظرفیت در نظر بگیرد.
اینکه گفته میشود مجلس آینده، مجلس اقلیتهای متکثر است، را میپذیرید؟
بله مجلس آینده، مجلس اقلیتهاست. به جای یک مجلس با اقلیت، تبدیل به چند اقلیت قدرتمند میشود. پیش بینی من این است که مجلس با سه اقلیت شکل خواهد گرفت؛ اصلاحطلبان 100 نفر، اصولگرایان 100 نفر و اقلیت مستقلها با 90 نفر. بنابراین ترکیب هیئت رئیسه را مستقل ها تعیین خواهند کرد. ائتلاف آنها جهت گیری مجلس آینده را شکل خواهد داد.
فکر میکنید وزن سیاسی مستقلها به کدام سو میل خواهد داشت؟
بستگی به میزان شخصیتهایی دارد که در دو اقلیت دیگر راهی مجلس خواهند شد.