پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آقای روحانی، به همراه مهمترین وزرای کابینه و یک هیات اقتصادی و بازرگانی متشکل از ۱۲۰ نفر، در هفتهٔ گذشته به دو کشور ایتالیا و فرانسه سفر کردند و طی چند روز، تفاهمنامههایی با ارزشی بالغ بر ۵۰ میلیارد دلار امضاء کردند.
قراردادهای مذکور حوزههای انرژی، ارتباطات، انتقال تکنولوژی، بهداشت و سلامت، محیط زیست، تصفیه آب، کشاورزی، راهسازی، ساخت پایانهٔ فرودگاه، تبادلات دانشگاهی، حملونقل و بسیاری دیگر از بخشها را شامل میشود.
ضمن اینکه ۱۱۴ فروند هواپیمای مسافربری - به همراه آموزش خلبانی و تعمیر و نگهداری - نیز تحویل ایران داده خواهد شد؛ و از این رو ایران را مجهز به یکی از امنترین و مدرنترین ناوگانهای هوایی منطقه خواهد کرد.
تاثیر مثبت این سفر بر اقتصاد کشور - از جمله بر فرایند شغلآفرینی - و ارتقاء کیفی صنایع نیز برای بسیاری از تحلیلگران واضح و مبرهن است.
حالا، چند روزی است که چند رسانهٔ دلواپس در ایران، همهٔ این موارد را کنار گذاشته و نگران و برآشفته شدهاند که چرا در سفر هیات ایرانی به ایتالیا مجسمهٔ فلان سردار بر اسب بالای سر رئيسجمهور بوده یا چرا آقای اولاند در فرانسه در یکی از مراسم سان دیدن آقای روحانی در کنار مقبرهٔ ناپلئون بوناپارت در کاخ انولید شخصاً حضور نداشته است؛ و طبق معمول، این موارد تشریفاتی را نشانهٔ ضعف دیپلماسی، بی احترامی و توهین به ملت ایران دانستهاند تا دستآوردهای محتوایی و مهمتر این سفر را تحت الشعاع انتقادات خود قرار دهند.
البته، هرچند این قبیل انتقادات تکراری - که صرفاً روی جنبههای پروتوکلی و تشریفاتی سفرهای دیپلماتیک تکیه دارند - برای بسیاری از مردم خستهکننده شده، اما جا دارد به این دوستان دلواپس یادآوری کنم که حتی تحلیل کیفیت تشریفات هم روش و آداب و رسومی دارد و نمیشود بدون شناخت دقیق از شاخصها، انتقاد درستی در این زمینه ارائه داد.
به عنوان مثال، اگر میخواهید کیفیت تشریفات را در سفر فرانسهٔ آقای روحانی بسنجید، باید بدانید که در فرانسه، چهار نوع «سفر» برای مقامات سیاسی کشورها تعریف شده است که هر یک تشریفات و شیوهٔ میزبانی خود را دارد:
۱) سفرهای دولتی (Visite d'État)؛
۲) سفرهای «رسمی»؛
۳) سفرهای تجاری؛ و
۴) سفرهای شخصی.
سفرهای شخصی سفرهایی هستند که یک مقام سیاسی خارجی برای تفریح و گذراندن تعطیلات، احیاناً با خانوادهٔ خود، به فرانسه انجام میدهد و به طبع، جز خدمات امنیتی و محافظتی، هیچیک از امکانات دولتی در اختیار او قرار نمیگیرد.
سفرهای تجاری هم سفرهایی هستند که یک مقام سیاسی از یک دولت خارجی برای ملاقات با رئسا و مقامات شرکتهای خصوصی انجام میدهد، که این نوع سفرها نیز، از آنجا که طرفین «دولتی» نیستند، از میزان تشریفات بسیار پایینی برخوردارند.
اما سفرهای دولتی و سفرهای رسمی، از جنس دیگری هستند.
به واقع، سفرهای «دولتی» معمولاً سفرهای حداقل سه روزهای هستند که عمدتاً برای نمایش دوستی، ویژگی و حُسن رابطه میان دو دولت برگزار میشوند. میهمانان این سفرها قاعدتاً رئسای کشور (Head of State) - مانند پادشاه و ملکه - هستند، و نه رئسای دولت؛ و از این رو، رئيسجمهور فرانسه شخصاً به استقبال آنها میرود.
در این نوع سفرها، معمولاً میهمان را از فرودگاه به محض ورود و انجام مراسم سرود ملی، سوار بر هلیکوپتر کرده، ابتدا یک دور بر فراز بُرج ایفل میچرخانند، و سپس او را مستقیم به کاخ الیزه میبرند. بعد از آن، معمولاً در یک مراسم دوم، خیابان معروف شانزلیزه را سراسر مزین به پرچم دو کشور میکنند و رئسای کشورها را، بعضاً سوار بر اتوموبیلهای رو باز، و در میان استقبال مردم، تا «طاق پیروزی» میبرند تا بر مزار «سرباز گمنام» گُل بگذارند.
طبیعتاً، این سفرها - از آنجا که به منظور نمایش حُسن رابطه برگزار میشوند - از سمبولیزم و تشریفات بسیار بالایی برخوردارند و طبعاً از سفرهای «رسمی» و متداول دیپلماتیک بسیار نادرتر هستند.
به واقع، سفر آقای روحانی و هیات همراه، از آنجا که هدف و مقصد دیگری را پیگیری میکرد (و نه نمایش دوستی و مودت ایران و فرانسه)، از این جنس نبود. سفر آقای روحانی در عرف و قانون فرانسه، یک سفر «رسمی» (Visite officielle) محسوب میشد که مراحل و تشریفات دیگری دارد.
طبعاً، شیوهٔ برگزاری تشریفات آن را هم باید با استانداردها و ملاحظات یک سفر «رسمی»، و نه یک سفر «دولتی»، آنطور که منتقدین انتظار دارند، ارزیابی کرد. به همین خاطر هم هست که آقای اولاند شخصاً در مراسم سان دیدن رئيسجمهور ایران در کاخ انولید حضور نداشت و به جای آن از او در کاخ الیزه استقبال کرد.
اما نکتهٔ جالب اینجاست که علیرغم اینکه سفر آقای روحانی یک سفر «رسمی» تلقی میشد، آقای اولاند برای او در کاخ الیزه مناسبات یک سفر «دولتی» را تدارک دید. به این معنا که هم برای او «گارد جمهوری» (Garde républicaine) را با یونیفورم و شمشیر و سلام نظامی فراخواند؛ هم فرش قرمز برای او پهن کرد و هم شخصاً تا پایین پلههای معروف کاخ الیزه (که Perron de l'Élysée نام دارد) به استقبال او شتافت. حال اینکه معمولاً در سفرهای «رسمی» - که بدون گارد جمهوری و فرش قرمز برگزار میشود - رئيسجمهور فرانسه عرفاً در بالای پلهٔ کاخ میایستد تا در آنجا میهمان خود را ملاقات کند.
در واقع، نه تنها استقبال از آقای روحانی مطابق استانداردها و کیفیت تشریفاتی سفرهای رسمی برگزار شد، بلکه حتی بیش از حدود آن نیز برای رئیسجمهور ایران مایه گذاشتند.
بیشتریاشون میفتن مخصوصا اقای mpt
این موارد خشم دلواپسان را بهمراه دارند و فقط در سفرها و دولت اقای روحانی ذره بین به دست دنبال اشکالات کوچک هستند تا بزرگش کنند. ( بعضا اشکالاتی که فقط برای انها ایراد است)
این افراد منافع مردم اصلا اهمیت نمیدهند و فقط دنبال منافع سیاسی و اقتصادی خودشون هستند.
صدا و سیمای "مردمی"!! هم در راستای دلواپسان حرکت میکند
تو ترکیه نیم ساعت در پاویون فرودگاه معطل شد تا وزیر خارجه ترکیه برای استقبال بیاد. تو برزیل اونقدر از بی محلی مقامات برزیلی عاصی شد که با گارد فرودگاه برزیل عکس یادگاری گرفت و داستانهای زیادی هست که دلواپسان نمیخوان یادآوری بشه.