پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس بین الملل «انتخاب»؛ نشریه نشنال اینترست نوشت: ایران سال ها چالش جدی در حوزه هسته ای بوده است – واقعیتی که از زمان انجام توافق تغییر نکرده. هنگامی که ایران شروع به مذاکره جدی بر سر برنامه هسته ای خود در سال 2013 کرد، تنها به این دلیل بود که تحریم ها لغو شود؛ در واقع هیچ تغییری در ارتباط با جاه طلبی های نظامی هسته ای ایران ایجاد نشده، و ایران تا آنجا که بتواند به پیشبرد برنامه اش ادامه می دهد (برای نمونه، برنامه موشک های دور برد، و R&D و مدل های سانتریفیوژهای پیشرفته اش). در همین حال، به شدت دنبال کردن گزینه نظامی را انکار می کند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، این نشریه در ادامه آورده است: در دوره پسا تحریم، ایران به ستاندن امتیازات بیشتر از غرب ادامه می دهد تا مطمئن شود وضعیت اقتصادی خود را ورای آنچه در توافق هسته ای آمده بهبود می دهد که در برابرش حداقل امتیازات هسته ای را داده است. برای این مقصود ایران قدرت کلام را به خدمت می گیرد: روایت های استوار و بی تغییری که رهبران ایران با فراست خود در سخن وری ترویج می دهند. ایران تا ابد خود را به شکل یک بازیگر درستکار و درخشان بین المللی نشان می دهد که با رفتار قلدرمآبانه بی امان غرب روبرو است.
پس از ماه ها مذاکره با گروه 1+5 وزیر خارجه ایران محمد جواد ظریف این هنر را به کمال رسانده، و استاد این بازی شده است. تازه ترین نمونه آن در مقاله ای در واشنگتن پست، و مصاحبه با رابین رایت در نیویورکر بود. آقای ظریف در مقاله خود در 20 آوریل با اشاره به "بحران ساختگی علیه برنامه صلح آمیز کشور" خود، ایران را به شکل تنها کشوری تصویر می کند که به دنبال نابود کردن "افراط گرایی نظامی" است، و معترض است که چرا همه به اشتباه توجه خود را بر "قابلیت های دفاعی بومی" ایران قرار داده اند، حال آنکه خریدهای انبوه نظامی در دیگر کشورهای منطقه نادیده گرفته می شود.
علاوه بر روایتی که ایران در هر برهه ای ارائه می دهد، یک از تاکتیک های ایران تغییر موقعیت پرسشگر است. هرچه غرب درباره ایران بگوید، ایران همان را به غرب برمی گرداند، و نوعی بازتاب آینه ای خام را به خدمت می گیرد. برای نمونه، آقای ظریف در مصاحبه با نیویورکر در 25 آوریل ادعا می کند ایران به وظیفه خود طبق توافق هسته ای عمل کرده است، اما ایالات متحده چنین کاری نکرده، و ضرب المثل فارسی را نقل می کند که "اول برادریت را ثابت کن، بعد ادعای ارث و میراث کن". هر سوالی درباره رفتار مشکل ساز ایران با نمونه ای از رفتار بد از جانب کسی دیگر پاسخ داده شد. حتی وقتی از او درباره مسابقه کاریکاتور هولوکاست که قرار است در تهران برگزار شود پرسیده شد، آقای ظریف سریعا در جواب می گوید: «چرا ایالات متحده کوکلاکس کلان دارد؟» سید حسین موسویان، سخنگوی سابق تیم مذاکره کننده هسته ای ایران که اکنون در دانشگاه پرینستون فعالیت دارد، در مقاله ای تازه با عنوان "حمله آمریکا به توافق هسته ای مهر تاییدی بر بی اعتمادی ایران می شود"، دقیقا تصویر آینه ای خاصی را ارائه می کند. از دید او: "برای ایران برجام معیاری بود تا ببیند می تواند می تواند به همکاری با غرب در زمینه های دیگر اعتماد کند یا نه. اگر ایالات متحده صادقانه به تعهداتش طبق توافق هسته ای عمل کند، آن وقت می توان انتظار نگاه مثبت رهبران ایران نسبت به مذاکرات گسترده تر را داشت". برای همین وظیفه ثابت کردن خود به عهده آمریکا است؛ آمریکا، نه ایران، باید قابل اعتماد بودن خود را ثابت کند.
با وجود همه آنچه در جریان است، اتهامات اخیر ایرانی ها که آمریکا امکان جهش اقتصادی که ایران روی آن حساب کرده را به آن ها نمی دهد، جای تعجب ندارد. ایران در تلاش برای به دست آوردن امتیازات بیشتر موکدا ادعا می کند به وظیفه خود طبق قرارداد کاملا عمل کرده، و از آن سو آمریکا را متهم به رفتار خلاف وعده و طفره رفتن از عمل به تعهدات خود می کند. این اتهام زنی ها از همان اول قابل پیش بینی بود، زیرا این تاکتیک به دفعات به کار گرفته شده بود. این همان چیزی است که ایران سال ها در رابطه به تعهدات ان پی تی خود اذعان داشته، حتی پس از آنکه آژانس بین المللی انرژی اتمی فعالیت ایران بر روی یک برنامه نظامی هسته ای را تایید کرد، و این دقیقا همان الگویی است که ایران در مراحل اولیه مذاکرات با سه کشور اروپایی از 2003 تا 2005 دنبال کرده بود.
ایران همین حالا هم نتایج مطلوبی در رویکرد آمریکا شاهد است. پس از آنکه ایران آمریکا را متهم کرد که با ادامه ایران هرسی، باعث ضربه زدن به قراردادهای اقتصادی میان شرکت های ایرانی و اروپایی می شود، وزیر خارجه جان کری با آقای ظریف دیدار کرد تا اختلافات را کم کند. دولت آمریکا اعلام کرد در برابر نهادهای غربی که با ایران تجارت کنند نمی ایستد؛ همچنین اعلام کرد قصد دارد سی و دو تن آب سنگین اضافی ایران را به ارزش 8.6 میلیون دلار خریداری کند تا حسن نیت خود را نشان دهد. دولت آمریکا با توجیه مفید بودن این معامله برای آمریکا، پیام ضمنی خود به ایران را نادیده می گیرند که اشکالی ندارد بیش از حدی که در برجام قید شده آب سنگین تولید کند. به طور کلی، وقتی آقای اوباما اشاره می کند شاید علت ترسیدن سرمایه گذاران خارجی رفتار مشکل ساز ایران باشد، باز هم آمریکا از مقابه جدی با روایت غلط ایران خودداری می کند. واکنش دولت آمریکا به آزمایش موشکی ایران که ناقض قطعنامه شورای امنیت بود، همراه با تاخیر و نسبتا آرام بود، و نتوانست حمایت ادامه دار ایران از تروریسم را برجسته کند.
موفقیت ایران در مذاکرات طولانی و ادامه دار با جامعه بین المللی از 2003 تا 2015 به دلیل آن بود که توانست مدتی طولانی به اندازه کافی از نقاط ضعف ان پی تی استفاده کند، تا زمانی که بالاخره دیگر برنامه هسته ای پیشرفت خود را داشته باشد. یکی از مولفه هایی که در طول این مسیر به ایران کمک کرد توانایی آن برای ایجاد تردیدهای واقعی درباره فعالیتش بر روی برنامهی هسته ای بود – به همان میزان که باعث ایجاد شکاف میان گروه پنج در مورد روش حل این بحران شود. زمانی که مذاکرات جدید تر آغاز شد، این برنامه به مرحله پیشرفته ای رسیده بود، و تنها گزینه واقع گرایانه برای حل این مسئله با ایران مذاکره بر سر یک توافق بود.
کسانی هستند که اهمیت روایت ها را به تمسخر گرفته و ادعا می کنند در "جهان واقعی" معنایی ندارند؛ ایران می تواند هرچه می خواهد بگوید، چون ما حقیقت را می دانیم. این موقعیت ضعف خطرناکی است، به ویژه در بحث های جهانی امروز که به شدت تحت تاثیر رسانه های اجتماهی قرار دارد. واژه ها اهمیت دارند، و برای همین است که روایت هایی که در گذر زمان بدون به چالش کشیده شدن تکرار شوند، می توانند در ذهن مردم به "واقعیت" تبدیل شوند. توانایی که ایران در گرفتن امتیازات بر اساس روایت های غلط و بدون هیچ چالشی از خود نشان داده، زنگ خطر است. اگر آمریکا بالاخره دست ایران را رو کرده و اقدام به مقابله کند، تهدید به تحریم های بیشتر می تواند همراه با افشا ساختن روش های کلامی ایران باشد، زیرا این جنگ، نبرد واژه ها است که نیاز به واکنش متقابل آمریکا دارد.
واشنگتن پست: میانه روهای ایران و هولوکاست
همچنین، روزنامه واشنگتن پست نیز طی گزارشی نوشت: نحوه تعامل دیپلماتیک با ایران در دولت اوباما حول این ایده شکل گرفته که این کشور میان دو دسته تقسیم شده؛ تندروها و گروه های میانه رو. نمونه بارز دسته دوم وزیر خارجه محمد جواد ظریف است که محبوبیت زیادی میان خبرنگاران غربی و حتی بیش از آن ها، نزد وزیر خارجه جان کری دارد.
با این حال، اگر واقعا شکافی میان آقای ظریف و تندروهای مورد فرض وجود داشته باشد، او به خوبی توانسته آن را بپوشاند. برای نمونه، در زمان 18 ماه زندانی بودن جیسون رضائیان، خبرنگار واشنگتن پست، ظریف تایید کرد که او جاسوس بوده است. نظر آقای ظریف این بود که رضائیان توسط یک عامل بسیار افراطی سطح پایین دولت آمریکا مورد "سوءاستفاده" قرار گرفته است.
تازه ترین مورد هنگامی بود که از آقای ظریف پرسیده شد چرا ایران از جشنواره کاریکاتوری با موضوع هولوکاست حمایت می کند که قرار است در شنبه آینده آغاز شود. این دومین باری است که ایران چنین رویدادی را ترتیب داده است.
پاسخ آقای ظریف به سوال رابین رایت از نیویورکر حالت انکار داشت: او گفت دولت روحانی ارتباطی با این نمایشگاه نداشته است. به گفته او، بانی این برنامه یک سازمان غیردولتی است که توسط دولت ایران اداره نمی شود. او همچنین اضافه کرد، این سازمان نیازی به مجوز دولت برای برگزاری چنین مراسمی ندارد. او گفت می توان این رویداد را با فعالیت کوکلاکس کلان در ایالات متحده مقایسه کرد. و همچنین این سوال را مطرح کرد که آیا دولت آمریکا مسئول این واقعیت است که سازمان های نفرت نژادی در آمریکا وجود دارند؟
آقای ظریف گفت: « بحث تقسیم ایران به گروه های معقول و غیرمعقول را قبول ندارم.». در این مورد حرف آقای ظریف را قبول می کنیم.
بدتر از آنها بی خردان داخلي هستند كه به آقاي دكتر ظريف در مجلس تهمت خيانت زندند و به لطف خدا و با راي مردم همه آنها از مجلس بيرون رانده شدند