پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : كمتر از سه ماه به انتخابات رياست جمهوري آمريكا باقي مانده است. سنت سياسي در كاخ سفيد چنين است كه در فاصله چند ماه مانده به انتخابات و انتخاب رئيس جمهور جديد آمريكا، برنامههاي جديدي ارائه نميشود و در سياستهاي داخلي و خارجي هرگونه انتظارِ تغيير و تحول، موكول به شروع دوره جديد بعد از انتخاب رئيس جمهوري ميگردد. اوباما بعد از دو دوره رياست جمهوري آمريكا همين سنت سياسي را پيش گرفته است. بخصوص در سياست خارجي تحول جديد و آيندهنگري را موكول به انجام انتخابات رياست جمهوري تا سه ماه آينده كرده است. در اين فاصله چند بار در سخنرانيهاي خود گفته است، عمر داعش در دوران او پايان نميپذيرد. بحران تروريسم و جنگ در سوريه و عراق در چند ماه باقيمانده از دوران هشت ساله رياست جمهوري او پايان نميگيرد. دو نامزد انتخاباتي رياست جمهوري از حزب جمهوريخواه «ترامپ» و از دمكراتها «هيلاري كلينتون» بر اين اساس جايگاه سياست خارجي آمريكا را در آينده و بعد از تغيير در كاخ سفيد، از محورهاي اصلي رقابتهاي انتخاباتي خود قرار دادهاند.
«ترامپ» مدام در سخنرانيهاي خود از شكست سياست خارجي آمريكا در خاورميانه ناشي از سياستهاي غلط اوباما ياد ميكند و به مردم آمريكا وعده ميدهد كه در صورت انتخاب به رياست جمهوري آمريكا، قاطعانه و بسيار قوي، به بحران سوريه، عراق و افغانستان پايان خواهد داد و همه گروهها و سازمانهاي تروريستي از آنجمله داعش، طالبان و الباقي بجاي مانده از «القاعده» را نابود خواهد كرد. «ترامپ» ميگويد، اوباما با سياستهاي ناكارآمد و ضعيف خود، رشد ويروس تروريسم را چنان اشاعه داد كه امروز كشورهاي متحد ما در اروپا و حتي داخل آمريكا را تهديد ميكند.
در پاسخ به نامزد حزب جمهوريخواه، «هيلاري كلينتون» نامزد و رقيب او از حزب دمكرات ميگويد، ترامپ از سياست خارجي چيزي نميداند لاجرم شعار تهديد به جنگ جديد ميدهد و ميخواهد آمريكا را وارد فاز نظامي كند! سياست خارجي به مراتب پيچيدهتر از برنامهريزيهاي داخلي است. اوباما در مهار بحران تروريسم موفق بوده و امروز داعش و ديگر تشكلهاي مشهور تروريستي در سوريه، عراق و افغانستان در محاصره قرار گرفتهاند. او نيز معتقد است بحران سوريه، راه حل نظامي ندارد و بايد از طريق سياسي راه حل نهايي براي پايان جنگ در اين كشور را پيدا كرد.
آنچه كه از تلاطم مبارزه انتخاباتي در آمريكا درباره آينده سياست خارجي و دورنماي ادامه بحران در خاورميانه، بخصوص در جنگ داخلي دو كشور در عراق و سوريه ديده ميشود، نگهداشتن وضع موجود بدون تغيير عمده تا 90 روز ديگر است. روزي كه سكاندار جديدي در كاخ سفيد معرفي خواهد شد و رسميت مييابد.
جنگ در «حلب» در چنين شرايطي، نقطه عطف بزرگ خوانده ميشود. پوتين رئيس جمهور روسيه ميخواهد تا در همين فاصله سه ماه مانده به تعيين رئيس جمهور جديد آمريكا، پيروزي كامل در «حلب» بدست آيد و در عمل شكست آمريكا و اوباما در سوريه حك شود. برخي از كارشناسان سياسي فشارهاي شديد نظامي روسيه در جنگ حلب را، حمايت او از «ترامپ» تفسير ميكنند كه نماد بزرگ شكست كامل «اوباما» از حزب دمكرات خواهد بود. در مقابل، اوباما و همه دستگاه سياست خارجي او به همراه كمكهاي نظامي و تسليحاتي برنامهريزي شده، در تلاشند تا چنين پيروزيي از نقطه عطف بزرگ براي پوتين حاصل نگردد و آينده جديد درباره بحران در سوريه را به دور جديد از رياست جمهوري در آمريكا حواله ميدهند.
اين تقابل در شوراي امنيت سازمان ملل نيز ديده ميشود و تبليغات خبري و سياسي از انجام حملات شيميايي در حلب و جريانسازي درباره آن در سازمان ملل از نمونههاي اخبار روز است. هر دو قدرت بينالمللي (آمريكا و روسيه) در شوراي امنيت سازمان ملل مدام از حق وتو در برابر هم استفاده ميكنند. از نگاه نقد و تحليل سياسي درباره كشورهاي بحرانزده سوريه، عراق و افغانستان ميتوان اين برداشت را دريافت كه كاخ سفيد ميخواهد تا 90 روز ديگر، همه در انتظار بسر ببرند و تغيير عمده و يا پاياني تحقق پيدا نكند! در حاليكه پوتين رئيس جمهور روسيه، تلاش دارد تا از اين فاصله زماني و دوران «فترت» بيشترين بهرهگيري را بدست آورد و بخصوص و در حاليكه «حلب» در محاصره است، نقطه عطف بزرگ را حك كند.
از سوي ديگر، شكست كودتا در تركيه و آغاز چرخش سياسي اردوغان و گلايههاي او از غرب، بخصوص آمريكا، فضاي سياسي درباره بحران عراق و سوريه را پيچيدهتر كرده است و مشكل ديگري بر مشكلات سياسي خارجي «اوباما» افزوده است. «اردوغان» بعد از شكست كودتا، نشانههاي تغيير روش درباره بحران سوريه را ميدهد. اگرچه اين تغيير بسيار بطئي و ترسان و لرزان انجام ميپذيرد، اما بعد از ملاقات او با پوتين همه در انتظار تحول در سياستهاي دولت تركيه درباره بحران سوريه و عراقاند. اين انتظار موجب شده است كه نويسندگان سياسي، تقابل واشنگتن ـ مسكو درباره سوريه و عراق را، به عنوان تقابل دو تاكتيك، يكي از سوي كاخ سفيد بر محور ممانعت از هرگونه تحول ميداني تا 90 روز ديگر، و ديگري در تقابل با آن يعني عبور از نقطه عطف بخصوص در تحقق آزادسازي كامل «حلب» و يا آغاز آزادسازي «موصل» در عراق، رصد ميكنند.