۱-دکتر «محسن خلیلی»، قائممقام معاونت انتظامی سازمان نظام پزشکی از پایان بررسی پرونده پزشکی مرحوم کیارستمی و ارسال آن به هیأت بدوی انتظامی خبر داده است. ایشان گفتهاند ۳۰ نفر از کارشناسان و استادان زبده در رشتههای مرتبط با این پرونده در پنج جلسه و با صرف بیش از ۳۰ ساعت کار کارشناسی درباره این پرونده اظهارنظر کردهاند. در اینجا یک پرسش مطرح است؛ آیا در میان این کارشناسان «سیدحسن قاضیزادههاشمی»، وزیر بهداشت هم حضور داشتهاند یا خیر؟ چراکه وزیر بهداشت یکی از کسانی بودند که در بیمارستان حضور پیدا کردند و با ملاقات از «عباس کیارستمی» در جریان این پرونده قرار گرفتند. ایشان نهتنها بهعنوان کارشناس بلکه بهعنوان شاهد باید درباره این پرونده اظهارنظر کنند و بگویند گزارشهایی که آن زمان به ایشان داده شده، حاکی از قصور و تقصیر بوده است یا خیر؟ چراکه به اعتقاد همگان وزیر بهداشت نه برای شهرت و عکسانداختن که برای اطلاع از چگونگی رسیدگی به روند درمان کیارستمی به بیمارستان رفته بودند؛ پس نظر کارشناسی ایشان باید در روند رسیدگی به این پرونده مورد توجه قرار گیرد. مهم نیست که چند نفر ساعت در این زمینه کار کرده باشند. مهم این است که کار کارشناسی در این زمینه انجام شده باشد و چه کارشناسی از وزیر بهداشت بالاتر؟
۲- جناب دکتر خلیلی همچنین گفتهاند
اقدامات کارشناسی در این پرونده در ۲۰ محور و از زمان درمان سرپایی در
بیمارستان آراد تا زمانی که مرحوم برخلاف توصیه پزشک معالج به فرانسه سفر
میکند، انجام شد و کمیسیون مربوطه در این ۲۰ محور نظر داده است. در ۱۶
مورد از این ۲۰ محور، پزشک و کادر درمان هر دو بیمارستان «آراد» و «جم»
مشکلی نداشتند. در چهار مورد که دو مورد آن قصور پزشکی و دو مورد نیز قصور
انتظامی بود، کیفرخواست صادر و پرونده برای صدور رأی به هیأت بدوی ارسال
شد. در اینجا نیز سؤالات چندی مطرح است که پاسخ به آنها میتواند نقاط
تاریک این پرونده را برای افکار عمومی روشن کند. از همان ابتدا نیز سؤال
افکار عمومی این بود که آیا تشخیص پزشکان درباره بیماری کیارستمی صحیح بوده
است یا خیر؟ اگر پاسخ به این سؤال مثبت باشد، سؤال بعدی پیش خواهد آمد؛
آیا براساس آن تشخیص درست، اعمال پزشکی انجامشده روی کیارستمی؛ چه از نظر
انتخاب عمل توسط پزشک معالج، چه از نظر انجام عمل و چه از نظر مراقبتهای
بعد از عمل بهدرستی انجام شده است یا آنطور که در اخبار آمده، تشخیص
جراحی اولیه اشتباه بوده و بعد هم سه عمل پیدرپی دیگر روی ایشان انجام شده
که بهدرستی هم انجام نشدهاند و مراقبتهای بعدی هم بهدرستی صورت
نگرفته، بهطوریکه خانواده کیارستمی سفر از ایران را انتخاب کردهاند؟
آنچه باید در این پرونده مورد مداقه قرار گیرد و نتیجهاش به اطلاع جامعه
برسد، همین سه موردی است که نام برده شد؛ تشخیص درست، اصولیبودن جراحیها و
مراقبتهای بعد از عمل.
۳- دکتر خلیلی همچنین گفتهاند متأسفانه هنوز هیچ اطلاعی از فایل بالینی
مرحوم کیارستمی در فرانسه، به دست ما نرسیده است و به همین دلیل نمیتوانیم
درباره علت اصلي فوت نظر دهیم. من فکر نمیکنم نه خانواده مرحوم کیارستمی و
نه افکار عمومی جامعه به دنبال این باشند که علت اصلي فوت را دریابند.
آنها به دنبال این هستند که بدانند آیا قصور یا تقصیر پزشکی در این زمینه
صورت گرفته است؟ قصور یعنی کوتاهی؛ یعنی تشخیص پزشک درست است اما در کار
خود کوتاهی کرده و تقصیر این است که از ابتدا کار پزشک اشتباه بوده. در
قصور فعل مجرمانه صورت نمیگیرد ولی در تقصیر انجام میشود و جامعه
میخواهد بداند از ابتدای ورود کیارستمی به روند درمان تا زمان خروجش از
بیمارستان، یکی از این دو اتفاق افتاده است یا نه؟ سؤال دیگر در این زمینه
این است که آیا درمان کیارستمی تمام شده بوده و او از بیمارستان مرخص شده
یا اینکه بهخاطر نارضایتی خانواده از روند درمان و ناامیدی از بهبود در
ایران، کیارستمی منتقل شده است؟ اگرچه اینکه گفته شده دو مورد قصور انتظامی
در این پرونده رخ داده، ناظر بر این است که تشخیص غلط و عمل غلط براساس آن
صورت گرفته. اما این موارد باید برای مردم توضیح داده شود.
۴- بهعنوان یک شهروند و یک حقوقدان از پاسخهای دادهشده در این زمینه
قانع نشدهام و فکر میکنم باید درباره آنچه بر کیارستمی رفت، شفاف و واضح
توضیح داده شود چراکه این یک پرونده حساس است که نهتنها در سطح ملی بلکه
به دلیل شهرت مرحوم کیارستمی در سطح بینالمللی نیز زیر ذرهبین قرار گرفته
است.
*شرق