پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سخنگوی وزارت امور خارجه در گفتوگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات گفت: اقلیت معترض سوری شعارهایی علیه ایران و حزبالله سرمیدهند.
سخنگوی وزارت امورخارجه در این گفتوگو به تشریح وظایف و ویژگی های سخنگویی، سيكل دريافت
اطلاعات از سازمانها و نهادها، اداره سایت وزارت امور خارجه و دلایل
ضعفهای آن، هک بخشهای كنسولي سایت وزارت خارجه، نحوه هماهنگی برای اعلام
مواضع وزارت خارجه در موضوعات مختلف و سطح هماهنگیها، نحوه پوشش، تسلط و
مواجهه سخنگو با خبرنگاران و... در دستگاه دیپلماسی کشور پرداخته و اعلام
کرده، اقلیت معترض سوری شعارهایی علیه ایران و حزبالله سرمیدهند.
بخش هایی از این گفتوگو چنین است:
*متأسفانه ما مشکلات زیادی بر روی سایت وزارت خارجه داریم. معنایش این نیست
که به آن توجه نداشتیم یا اینکه اهمیت آن را نمیدانیم ولی آنجوری که ما
دلمان میخواد که سایت طراحی شود، بهروزرسانی شود و فعال باشد، امکانات
مورد نیازمان تأمین نشده است.
*كاري كه- هکرها- انجام داده بودند مربوط به هک بخشهای كنسولي و مربوط به
پروندههای ويزاها و... بود و در سیستم ما به هيچ وجه نتوانستند نفوذ کنند.
ما در بخشهاي حساس وزارت خارجه يكي از بالاترين سطوح امنیتی را
داریم.
*ببينيد موقعي اتفاقاتي رخ میدهد و بلافاصله ما در جريان آن اتفاق قرار
ميگيريم ولي اين آگاهی براي اين كه بخواهیم نسبت به اعلام جزئيات دقيق آن
اتفاق خبررساني كنيم، كافي نيست. مسائل بينالمللی و مربوط به سياست خارجه
احتياج به دقت بیشتری دارد.
*شايد برای شما جالب باشد كه گاهی پیش میآید یک كنفرانس مطبوعاتي دارم و
كمتر از يك دقيقه قبل از كنفرانس آخرين وضعيت و اخبار روز را دريافت ميكنم
تا بتوانم سريع مديريت دقيقهاي داشته باشم و خودم هم تلاشم اين است كه هر
وقت راجع به موضوعي ميخواهم صحبت كنم، اگر تا آن زمان خودم تحليل مطمئن و
دقيقي داشتم كه به اطلاع مردم ميرسانم ولي اگر احساس كنم يک مقدار باید
بيشتر دقت كرد و تحليل دقيقتري نیاز است، گاهي با تأخير نيمساعته یا حتی
یک ساعته جلسه را برگزار میکنم.
*بعضي وقتها لازم است بعد از مشورت با وزير، نقطه نظرات آقاي رئيسجمهور
یا دبیر شورایعالی امنیت ملی را اخذ کنیم و حتی بعضي وقتها لازم است
نظرات مقام معظم رهبري به شكلي اخذ شود كه اين كار را انجام ميدهيم و
بستگی به اين دارد كه موضوع چقدر مهم است.
* گاهی هم آقاي رئيسجمهور نظراتي دارند و مستقيماً تماس ميگيرند و نظراتشان را اعلام ميكنند.
*هيچوقت رئيس سازمان انرژي اتمي ما غنيسازي بالاي 20 درصد را مطرح نكرد.
ممكن است رسانهها اشتباه كرده باشند... بحث هستهاي موضوعي است كه سازمان
انرژي اتمي كشور، وزارت امور خارجه، شورايعالي امنيت ملي و برخی نهادهاي
ديگر نسبت به آن نظارت، دخالت و بحث دارند و هماهنگيای که راجع به همه
موضوعات این پرونده لازم است صورت میگیرد.
* ما وزارت خارجهايها دوست داريم چهره كشورمان هميشه در ديد مردم دنيا
چهرهای منظم و مرتب باشد و اين دليل بر ريخت و پاش نيست؛ مثلاً شما ممكن
است 10 دست كتوشلوار داشته باشيد و 10 دست هم پيراهن مختلف....
*چیزی که الان استفاده میکنم تقریباً 10 دست كتوشلوار و حدود 20 مدل
مختلف پيراهن و اگر بر اساس مدلهای ریاضی اینها را ترکیب کنید، تركيبهاي
زيادي از اين كتوشلوارها و پيراهنها ميتوانيد درست كنيد و ممکن است برای
دیگران تازگي هم داشته باشد، ضمن اينكه اين هيچ مغايرتي با حقوق كارمندي
ندارد. براي سخنگو هزینه جداگانهای به اسم هزينه لباس در نظر گرفته
نميشود ولي وزارت امور خارجه براي همه كارمندانش مبالغی را براي خريد لباس
اختصاص میدهد.
* بعضي اوقات خودم احساس ميكنم اگر مسؤولان كشورمان و بویژه آنهایي كه در
صحنههاي بینالمللی حضور بيشتري دارند، ظاهر آراستهتر و مرتبتری داشته
باشند، حتماً ميتواند در ذهن مخاطب ما اثر بگذارد. الگوی ما پيامبر گرامي
اسلام و ائمه اطهار هستند.
*من الان حدود 20 ماه است که كار سخنگويي را انجام ميدهم و فكر ميكنم
حدود 60 تا 65 كنفرانس مطبوعاتي داشتم و بیش از هزار مصاحبه اختصاصي
داشتهام. در طول اين مدت فكر ميكنم چهار، پنج بار مسائلي پيش آمده كه
مثلاً با آقاي رئیسجمهور، آقای وزير و برخي از مسؤولان صحبت كرديم و
اختلاف نظري پيش آمده که چرا چنین موضعی گرفتهایم. البته فكر نميكنم در
هيچ كدام از اين موارد مسأله جدي و حادي اتفاق افتاده باشد؛ هرچند كه چند
تا از آن موضوعاتي كه اختلاف نظر بود، با فاصله كوتاهی مشخص شده كه ما موضع
درستی گرفته بودیم.
*من این نظر شما را قبول ندارم و ما به هیچ عنوان دچار پارادوکس نشدیم و
موضع خودمان را نسبت به وقایع سوریه مانند سایر کشورها خیلی شفاف گفتیم و
حداقل هفت، هشت بار بنده در این زمینه موضعگیری داشتم. ...آن چیزی که در
سوریه اتفاق افتاده، به نظر من اگر کسی منصفانه تحلیل کند، میتواند شاخصی
باشد برای اینکه کدام کشور واقعاً در صحنه بینالمللی دنبال حق و مطالبات
مردم بوده و کدام کشورها به دنبال سوءاستفاده هستند.
اگر قرار است همه حرکتهای مردمی در شمال آفریقا، خاورمیانه و خلیج فارس
مورد توجه قرار گیرد، سوریه جزو آخرین کشورهاست که تحولاتی در آن رخ داده
است. سؤال ما این است که مگر اول در تونس و مصر این اتفاقات نیافتاد؟
آنهایی که ما را متهم میکنند بر حمایت از سوریه و میگویند ما طرفدار مردم
هستیم نه دولتها، مگر تا لحظات آخر از حسنی مبارک حمایت نکردند؟ مگر
اساساً اعتراض مردم کشورهای منطقه همین حکومتهایی نبودند که با حمایتهای
آمریکا و رژیم صهیونیستی تاکنون کار خودشان را ادامه دادند؟ پس ریشه
اعتراضات، سیاستهایی بوده که آمریکاییها و برخی کشورهای اروپایی داشتند.
تغییرات در کشورهای منطقه به ضرر آمریکاییها بود. پس باید اینجا طراحی
دیگری میکردند. طراحی چه بود؟ باید یا جلوی این حرکت گرفته میشد یا باید
در آن انحرافی ایجاد میشد. انحراف به چه معنا؟ اگر رسماً بخواهید جلوی
مردم بایستید و بگویید ما این حرکت شما را قبول نداریم، مردم نمیپذیرند.
شکل و چهره حضور آمریکاییها باید تغییر میکرد. برای اینکه چهره تغییر
کند، باید موضوعات انحرافی ایجاد میشد. یعنی باید در کشورهایی به یکسری
تحرکاتی دامن زده میشد و گفته میشد مردم در ادامه این موج بیداری، علیه
نظامشان تظاهرات میکنند و روی این حرکت بزرگنمایی شود و فشار بیاورند
دولتهایی را ساقط کنند که اینها با اعتراض اکثریت مردم مواجه نیستند.
ممکن است یک اقلیتی هم اعتراض داشته باشند. ما میگوییم از نظرات اکثریت
مردم در هر جامعهای باید حمایت کنیم. آمریکاییها سه کشور را در این راستا
هدف قرار دادند؛ ایران، الجزایر و سوریه. چرا این سه کشور؟ در ایران که
یادتان هست از 25 بهمن شروع کردند و به تقلید از جمعههای خشم، سهشنبهها
را روز اعتراض طراحی کردند تا سهشنبه آخر سال هم شامل آن شود و خیلی تلاش
کردند و همه ابزارهای خودشان را به کار گرفتند اما سهشنبهها در ایران
جواب نداد و نمیدهد. چرا؟ چون میخواستند موج تصنعی ایجاد کنند. وقتی 50
میلیون نفر، 40 میلیون نفر مردم در صحنههای مختلف مانند 22 بهمن، روز قدس،
9 دی و... به خیابانها میآیند و از رهبرشان حمایت میکنند، معلوم است
اکثریت مردم اجازه نمیدهند اقلیتی بیایند نظام را تحت تأثیر قرار دهند.
شبیه این کار در الجزایر صورت گرفت و در الجزایر هم تحرکاتی انجام شد ولی
آن هم به نتیجه نرسید. نهایتاً تمام نیروی خود را روی سوریه متمرکز کردند.
چرا ایران، الجزایر و سوریه؟ چون این سه کشور بزرگترین حامیان خط مقاومت
مقابل رژیم صهیونیستی هستند. اعتقاد داریم تعدادی که در سوریه معترضند،
اقلیت هستند، زیرا اگر اکثریت بودند به راحتی حکومت را ساقط میکردند. همین
اقلیت در سوریه شعارهایی علیه جمهوری اسلامی ایران، حزبالله ایران و به
نفع رژیم صهیونیستی سر میدهند. شاخص ما حمایت از مردم واقعی است. اگر
اکثریت مردم چیزی را خواستند، برای ما دارای ارزش است. ما اعتقاد داریم
جریاناتی در صدد هستند کشورهایی را که در مقابل رژیم صهیونیستی ایستادند را
تضعیف کند.
*در بعضی از تحولاتی که در کشورهای منطقه رخ داد، در زمینه اینکه به چه
صورت سیاستهای تبلیغی ما باید دنبال شود، در بعضی زمینهها- با صدا و
سیما- اختلاف نظر داریم و آنها مستقلند و تابع نظر ما نیستند.
*بسیاری اوقات معنای سخنگوی خوب بودن، حرف زدن زیاد نیست. بعضی اوقات برای حفظ مصالح کشور در یک مقطعی نباید صحبت کنید.
چهاردهمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات با مطالب متنوعی در حوزه جنگ نرم،
آداب سخنگویی در وزارت امورخارجه، آسیبشناسی همایشها، کنفرانسها و
سمپوزیومهای حوزه روابطعمومی کشور، اقتصاد هنر و جامعه اطلاعاتی بر روی
پیشخوان مطبوعات قرار دارد.