پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : یکی از خوانندگان "انتخاب" با ارسال پیامی آورده است:
روز سه شنبه 14/04/1390 در یه روز فوق العاده گرم تابستانی ساعت 12:20 ظهر یکی از همکاران زمانی که برای تهیه یک گزارش اجتماعی به جنوب شهر تهران مراجعه کرده بود ، غرق در افکار و کار روزانه خود ناگهان با شنیدن صدای مهیبی کلیه رشته افکارش پاره شده .
در حالیکه نمیدانست کوهی از مشکلات در انتظارش است . بعد از مراجعه به سمت صدا ، مشاهده میکند که یک دستگاه وانت بار به شدت با اتومبیلش برخورد کرده و پس از طی شدن شوک ناشی از آن و بدست آوردن خونسردی خود با پلیس 110 در ساعت 12:35 دقیقه تماس میگیرد . کاربر نیز با جواب اینکه تا چند لحظه دیگر مامور اعزام خواهد شد به تماس پایان میدهد .
اما این تازه شروع ماجرا بوده است .
چرا که در پی چندین بار تماس و درخواست اعزام مامور بالاخره جناب مامور با اتومبیل پژو و شیشه های بالا و کولر روشن و بی خبر از گرمای بیرون در ساعت 14:25 دقیقه به محل حادثه میرسد. یعنی تاخیری در حدود 2 ساعت و چند دقیقه .

جناب آقای مامور با قیافه ای حق به جانب و عبوس و طلبکارانه از اتومبیل خود به بیرون آمده و پس از نگاهی از روی اکراه و بی حوصلگی با گفتن این جمله که چرا اینجا هستید و مدارک را بیاورید به اتومبیل خود برگشته و به طرفین میگوید به جلوی بیمارستان هفتم تیر برای کشیدن کروکی مراجعه نمائید ( لازم به یادآوریست که محل حادثه در خیابان شهید رجائی ، انتهای کوی 13 آبان بوده که تا بیمارستان هفتم تیر کیلومترها راه است) .
طرفین نیز با توجه به اعصاب به هم ریخته و گرمای هوا که این بی تحملی را دو چندان کرده بوده از روی اجبار به محل مورد نظر جناب مامور میروند و در حدود 10 دقیقه بعد به محل مورد اشاره میرسند . اما گوئی از این جناب خبری نبوده است . بالاخره با توجه پیگیری های انجام شده و تماس با شماره 197 (مرکز نظارت بر پلیس ناجا) جهت شکایت طی دو مرتبه تماس گرفته می شود و پس از اعلام شکایت و زمان طولانی مکالمه ، تنها به ارسال پیامکی با مضمون "با تشکر از تماس شما ، درخواست جنابعالی در حال پیگیریست " اکتفا میشود .
بالاخره جناب مامور زحمت کش و خدوم!!!! در ساعت 16:40 دقیقه به محلی که تعیین کرده بود مراجعه کرده و بدون اعتنا به شکایت افراد خسارت دیده زمان تلف شده آنها و گفتن اینکه کار داشتم! و همینه که هست! بلافاصله پس از کشیدن کروکی و تحویل آن محل را ترک کرده اند و شاید به محل قراری که شاید دیگران نیز بدلیل طولانی شدن منتظر ایشان بوده اند عزیمت نمودند.
اما سوال اینجاست این همه تبلیغ پلیس راهنمایی و رانندگی در صدا و سیما و هزینه کردن میلیونها تومان بابت آن ، خود این نیرو را موظف نموده است که قدمی در کسب رضایت مردم بردارد ؟
آیا بهتر نیست با توجه به گزارشات مداوم مردم و ابراز نارضایتی از روند رفتاری مامورین ناجا برای فرهنگ سازی پرسنل حرکتی انجام شود ؟
آیا گزارشی نه برای دلخوشی مدیران!!!که برای مردم به وضوح از سوی 197 ارائه گشته است ؟
تا چه حد به مطالبات حق به جانب مردم گوش سپرده شده است؟
آیا کسانیکه تصادفی کرده اند مجرمند که باید با آنان به بد اخلاقی رفتار شود؟چرا که آنان بابت ضرر رخ داده دارای پریشان خاطری اند و رفتار نامناسب مامور نیز بر اعصابشان چنان سوهانی کشیده میشود
آیا کشیدن کروکی در جایی دورتر از محل سانحه خلاف قانون نیست؟
مامور اعزامی در این 2 ساعت پس از مراجعه به صحنه حادثه کجا بوده است؟آیا از امثال این مامورین در ارتباط با این تاخیرها سوالی شده است ؟ چرا که آنان پس از به تن کردن لباس مقدس پلیس موظف به تامین امنیت و کاستن دغدغه مردمند و آیا فقط همین یک مامور برای سرکشی به سوانح بوده که مسلما جوابش مشخص است و راهنمایی و رانندگی نمیتواند در این رابطه فرار روبه جلوداشته باشد.
آیا زمان مردم برای این افراد فاقد کمترین ارزش است که ایشان با تاخیری 2ساعته و با چهره ای حق به جانب به معطلی ایجاد گردیده بدون کمترین عذرخواهی به ادامه کار خود میپردازد؟چه نهادی پاسخگوی این بطالت وقت است؟
آیا ایشان نباید جواب قانع کننده ای برای طرفین بدلیل این تاخیر غیر قابل قبول آنهم در گرمای طاقت فرسای تابستان داشته باشد ؟
آیا 197 همان لحظه پیگیر موضوع شده است که مسلما جواب منفی است .چرا که برای دومین بار تماسی نیز گرفته شده است . با این شرایط شکایت از 197 را به کجا باید برد؟
و بسیاری از سوال های دیگر که بدلیل طولانی شدن مطلب نمیتوان بدان اشاره کرد.
در آخر امیدداریم کسی از مسئولین مورد نظر پاسخگو باشد و این مطلب نیز به بایگانی سایر اخبار نپیوندد و حداقل برای اخلاق این قشر از مامورین که موجبات ناراحتی مردم میشوند ، با فرهنگ سازی و آموزش های مورد نیاز این افراد که ارتباط مستقیم با شهروندان دارند ، اقداماتی شایسته انجام گیرد.
توضیح: شماره اتومبیل پلیس اعزامی بانضمان کدهای تماس گرفته شده با 197 در اختیار "انتخاب" محفوظ است
کلی خندیدیم:)))))
واقعا باید برید........
فقط آموزش اخلاق
بزن بغل .... شلیک کن وای نمیسه
چند دقیقه بعد .اااا اشتباه شد یارو ناشنوا بود اشتباه شده . عیب نداره دفعه بعد حواسمون رو جمع میکنیم.... این قصه ماوران ماست سریع تهدید و قضاوت و اجرای بدون فکر
مطوئنا راسته که آخرش هم انتخاب گفته که مدارکش موجوده
افسر بعد 1 ساعت اومد گفت ساعت 1 صبح بیا پلیس راه ساری بهشهر واسه کروکی(حدودا 40 کیلوتر اونوتر)
اون شب رفتم. کروکی که نداد هیچ 4 روز بعد که شیفت نازنینشون بود دادن.
اونجا با ی مامورشونم درگیر شدم...
خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا...
چند وقت پیش خودروی این جانب را پلیس زحمت کش راهنمایی رانندگی در کوچه ایی بکسل کردند به پارکینگ بردند( جالب این جاست که تابلو توقف ممنوع نداشت) من که برای کاری اداری به ساختمانی مراجعه کرده بودم پس از بازگشت متوجه شدم خودرویم نیست !!!! ویلامن وسرگردان به خودروی پلیسی که در آن نزدیکی توقف کرده بود مراجعه کردم وسوال کردم آیا مامورای شما ماشین من را برده اند ؟؟؟ فردی که از او سوال پرسیده بودم سرهنگ بود یک مرتبه با یک جست کوچک بیرون پرید و من را زیر مشت ولگد خود گرفت که در این ضربات یکی از دندان های من هم شکست و وقتی علت را جویا شدم به من گفت به ما می گویی دزد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این یکی از نمونه های برخورد مامورای راهنمایی و رانندگی .....
بماند خاطرات دیگرمان ... دوستانی که خودرو دارند می دانند که چه ها بر سر این ملت می آید !!!!
من 3 بار بر خوردم و در هر سه مورد به چند نکته رسیده ام
1- هر سه آنها مثل متهمان دروغگو بودند با آنکه مامور دولت اسلامی بودند.
2- هر سه آنها هیچ توجهی به قسمهای یاد شده نمیکردند، همانند کافران از خدا بیخبر.
3- دو نفر از آنها فریبکار بتمام معنی و زاتا دروغگو بودند.
4- دو نفرشان علت توقیف موتور سیکلت را غیر از آنچه بود نوشتند. (افسری بنام فرزاد صلح نژاد کد 7029 در اردبیل با وجود کلاه ایمنی موتورم را به پارکینگ برد ولی نوشت فاقد کلاه ایمنی من بخاطر هوای گرم تقریبا یکصد متر کلاه را از سر برداشتم تا خنک شوم )
اینان نمونه ای از ماموران مسلمان نماز خوان و روزه بگیران دولت جمهوری اسلامی ایران بودند که من با آنها برخورد کرده ام و بسیار مشتاق شده ام که مثل آنها مسلمان باشم؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!
از قدیم گفتند ...
الهی آمین