پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : داوود حشمتي در قانون نوشت: نزديك به چهار ماه از نهي احمدينژاد براي ورود به انتخابات گذشت. حال چيزي به انتخابات پيش رو باقي نمانده و او يكبار ديگر بيانيه صادر كرده است. بيانيهاي كه از تحليل محتواي آن (به همراه تحركات فعالان رسانهاي احمدينژادي) ميتوان به اين نتيجه رسيد كه در چهل روز باقي مانده تا آغاز سال 96، فشار احمدينژاد براي بازگشت به رقابت انتخاباتي افزايش مييابد.او اين بيانيه را به بهانه «تكذيبيه برخي شايعات» منتشر كرده است كه گوش هيچكس آن را نشنيده است. احمدينژاد اگر قصد داشت فقط شايعه حمايتش از فردي را تكذيب كند، كافي بود تنها در يك خط و به طور مشخص شايعه را تكذيب كند؛ اما اين كار را نكرد. رييس دولت نهم و دهم در اين بيانيه ضمن اشاره به نامهاي كه براي رهبري نوشته و در آن اعلام كرده بود كانديدا نخواهد شد، آنچه در نظر داشت را در سه بند مطرح كرده است: «1- اینجانب عضو هیچ جناح و گروهی نیستم و خود را تنها قطره ای از اقیانوس زلال ملت ایران و خادم آنان می شمارم و این امر را یک افتخار ابدی می دانم. 2 - از هیچ فرد یا جناح و حزب و گروهی حمایت نکرده و نخواهم کرد. ۳- ممکن است برخی افراد یا جریانات و جناح ها به خاطر منافع گروهی ، اخبار و شایعاتی تحت عنوان حمایت از شخص خاصی به نقل از اینجانب منتشر كنند كه با صراحت اعلام می كنم این نوع شایعات و اخبار حتی اگر از زبان نزدیکان اینجانب باشد ، خلاف واقع است».
برائت از جمنا و اصولگرايان
احمدينژاد در بند اول، به عمد عضويت در گروهها و جناحها را تكذيب ميكند. اينجا بيشترين موضوع مدنظرش، اين بوده كه پيش دستي كرده و هرگونه شايعه پيوستنش به تشكيلات جديد جمنا (جبهه مردمي نيروهاي انقلاب) را تكذيب و خنثي كند. گذاشتن قيد «قطعي» و «غيرقابل تغيير»، براي حمايت نكردن از هيچ فرد و جناحي در بند دوم، به اين معناست كه او تحت فشار قرار دارد تا از كانديداي متحد اصولگرايان حمايت كند. اما ميخواهد اين پيام را منتقل كند كه قصد ندارد سبد رايش را در اختيار اصولگرايان قرار دهد. به عبارت روشنتر احمدينژاد ميخواهد بگويد تنها در صورتي حاضر به حضور در انتخابات است كه خودش كانديداي اصولگرايان باشد. انتشار اين بيانيه در حالي صورت ميگيرد كه ما تا نهايي شدن گزينههاي انتخاباتي، بيش از 40 روز فرصت داريم. فرصت باقي مانده تا آغاز سال نو، تنها فرصتي است كه كانديداي اصولگرايان ميتواند از رقابت درون گروهي خارج شود و در مقابل روحاني قرار بگيرد. به محض آغاز سال نو، ايران وارد يك تعطيلات دو هفته اي شده و بعد از آن، ثبتنام و رقابت آغاز مي شود.بنابراين، نزديكان احمدينژاد به اين جمعبندي رسيدهاند كه چهل روز باقي مانده براي آنها سرنوشت سازاست.
تلاش براي ريزش ديوار نهي
از طرف ديگر اگر اين بيانيه را در كنار متنهايي كه درميان احمدينژاديها در سوپرگروههايشان دست به دست مي شود، قرار دهيم، متوجه ميشويم كه براي اين چهل روز برنامه منظمي، را براي شكستن توصيه نهي در پيش گرفتهاند. آنها قصد دارند از فرصتها و مناسبتهاي باقي مانده تا پايان سال، به منظور طرح مطالبه بازگشت احمدينژاد به رقابت انتخاباتي استفاده كنند. اين را بايد در كنار رايزنيهايي كه در سطح ديگر انجام شده (يا ممكن است انجام شود) قرار داد. رايزنيهايي از جنس همان اقدامي كه مديرمسئول روزنامه جوان به آن اشاره كرده و نوشته بود: «شنیده ها حاکی است عدهای در کشور راه افتاده اند تا از طریق رایزنی و لابی با بزرگان و به ويژه بزرگان حوزه، آنان را ترغیب به در خواست و مذاکره با مقام معظم رهبری مبنی بر بازگشت دکتر احمدی نژاد به عرصه انتخابات كنند».(كانال عبدا... گنجي، 20/9/95)
بازي جديد براي رجعت به ميدان
از سوي ديگر احمدينژاد با اين بيانيه پيشاپيش به اصولگرايان ميگويد: «در صورت عدم حضورش در انتخابات، باخت آنها حتمي است و او تنها گزينه اي است كه احتمال دارد بتواند در مقابل روحاني بايستد». او براي تحت فشار قرار دادن نهادههاي تصميمگير و شكستن توصيه نهي، تلاش ميكند تا يك بازي را پيش ببرد. احمدي نژاد ميخواهد چانهزني در سطح نخبگان و فشار از طريق بدنه وفادار به خود را در دستور كار قرار دهد.