كمين مرد كلاهبردار در برابر صرافي‌هاي سرشناس پايتخت

مرد تبهكار در صرافي‌هاي خيابان فردوسي به كمين فروشندگان پول‌هاي خارجي مي‌نشست و به كلاهبرداري‌هاي ميليوني دست مي‌زد تحت تعقيب ويژه پليس پايتخت است.

71خردادماه سال جاري مرد 65 ساله‌يي با مراجعه به بازپرس جمالي ازشعبه 41 دادسراي ناحيه 21 تهران در شكايتي از كلاهبرداري دو ميليوني مرد فريبكاري خبر داد.

وی گفت: « جهت تهيه ارز براي مسافرت به خارج از كشور به خيابان فردوسي رفتم. جلوي در صرافي كه رسيدم، يك مرد پرسيد:« ارز مي‌خواهي ؟» سپس مداركم را با 2ميليون و006هزار تومان از من گرفت. وارد صرافي كه شديم شروع به صحبت و احوالپرسي با صاحب صرافي كرد. ماشين حساب كوچكي از جيبش درآورد و مشغول حساب كردن با آن شد. در ادامه با پشت كردن به من، شروع به صحبت با تلفن همراهش كرد. با بهانه اينكه تلفنش آنتن نمي‌دهد از مغازه خارج شد و ديگر برنگشت. چون اين مرد با صاحب صرافي گرم گرفت حتما‌ او را مي‌شناسد پس من از صاحب مغازه شكايت دارم». در برابر اين ادعا‌ها مرد صراف به كارآگاهان گفت: «من به عنوان سياست كاري‌ام و جذب مشتري موظفم با خوشرويي با مشتري‌ها برخورد كنم و اين دليلي نمي‌شود كه من همه آنها را مي‌شناسم. من اعتبار ده‌ها ساله‌ام را با اين جور كارها زير سوال نمي‌برم».

كارآگاهان پايگاه هفتم با توجه به اينكه صرافي مجهز به دوربين مداربسته بود يك حلقه فيلم از اين صرافي تهيه كردند تا با بررسي آن به چهره مر كلاهبردار برسند.

هنوز هيچ سرنخي به دست نيامده بود كه در چهارم تير ماه و در پرونده مشابه ديگري مرد 76 ساله‌يي به بازپرس جمالي گفت: « براي فروش2هزار دلار امريكا به ميدان فردوسي رفتم. يك مرد كه خود را خريدار دلار معرفي مي‌كرد مرا به صد متر پايين‌تر از ميدان فردوسي و به يك صرافي هدايت كرد. داخل صرافي طوري با مغازه‌دار صحبت مي‌كرد كه تصور كردم با هم دوست هستند.

مرد ناشناس پول را از من گرفت. از كيفش يك ماشين حساب كوچكي در آورد و ابتدا خودش را مشغول كار كردن با ماشين حساب نشان داد. سپس به من پشت كرد و تلفن همراهش درآورد تا با آن تماس بگيرد. لحظاتي بعد به بهانه اينكه تلفن همراهش آنتن نمي‌دهد از مغازه خارج شد. هرچه صبر كردم نيامد. به دنبالش به بيرون از مغازه رفتم اما هرچه در آن اطراف گشتم خبري از او نبود. به داخل صرافي برگشتم و از كارمند صرافي سراغ مرد ناشناس را گرفتم. و شنيدم او را نمي‌شناسد و فقط به عنوان يك مشتري پاسخش را مي‌داد با گفته‌هاي مغازه‌دار تازه فهميدم كه مرد ناشناس يك شياد كلاهبردار است».

كارآگاهان در اين مرحله از آنجايي كه اين صرافي نيز مجهز به دوربين مداربسته بود، با تهيه و بازبيني تصاوير زمان كلاهبرداري، دريافتند كه مردشياد همان متهم تحت تعقيب در پرونده نخست است. با تهيه اين تصاوير و تداوم بررسي‌هاي قبلي از جمله اينكه احتمال آشنايي صراف‌ها، بويژه صرافي‌هاي خيابان فردوسي با اين مرد ناشناس، همچنين در اختيار قراردادن تصاوير وي به برخي از صرافي‌ها، هيچ ردپايي از وي در اختيار كارآگاهان قرار نگرفت و همه شاخه‌ها به بن بست خورد.

سرهنگ غياثوند رييس پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران گفت: با توجه به اينكه صرافي داراي دوربين مداربسته بوده اما مكان نصب دوربين در صرافي به گونه‌يي است كه تصاوير متهم وضوح لازم را ندارد. با وجود اين موضوع از كسانيكه از مشخصات و هويت واقعي متهم تحت تعقيب اطلاعي دارند يا از مخفي گاه و محل زندگي‌اش خبري دارند مي‌خواهيم با پايگاه 7 تماس بگيرند. وي افزود: با توجه به اينكه احتمال دارد اين فرد يا افرادي ديگر با روش‌هاي مشابه اقدام به كلاهبرداري‌هاي مشابه كنند توصيه مي‌شود در اينگونه موارد يا هر نوع فعاليت اقتصادي ديگر همواره ضوابط و مقررات حاكم را به احساسات و عواطف يا ساده انگاري ترجيح داده و دقت لازم را داشته باشند.