پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرويس سياسي انتخاب، محسن پورحسين: مناظره دوم هم تمام شد ، یک بعد از ظهر سخت برای همه نامزدهای حاضر در استودیوی 11 رسانه ملی . چند ساعت پرچالش که تغییراتی را در فضای آرایش سیاسی نامزدها پدید آورده است . حالا دیگر جاگیری این 6 نامزد مشخص شده و راحت تر می توان صحنه را تحلیل کرد .برای تحلیل آنچه رخ داده باید تک به تک نامزدها را مورد بررسی قرار داد .
حسن روحانی
کسانی که از حسن روحانی گلایه داشتند که چرا این قدر آرام انتخابات را دنبال می کند حالا دیگر خیالشان راحت شده که روحانی راهبرد انتخاباتی اش را برمبنای یک استراتژی همراه با تاکتیک های مخصوص به این انتخابات تنظیم کرده است . او که در مناظره اول تلاش کرد تا وارد زمین بازی طراحی شده رقیب نشود حالا در این مناظره تلاش می کرد تا چالش برانگیزی آنها را بدون ورود به محتوای اتهامات مطرح شده ، با چالش برانگیزی جدید تری برای آنها پیگیری کند .به یک معنا آنچه رخ می داد این بود که روحانی هر ضربه ای که دریافت می کرد را با دو یا سه ضربه جدید پاسخ می داد . در این تاکتیک ، وقتی محمد باقر قالیباف ماجرای وزیر آموزش و پرورش را مطرح کرد ، روحانی بدون ورود به این ماجرا و البته عبور از آن چالش های تازه ای برای قالیباف مطرح کرد . یا آنجا که ابراهیم رییسی تلاش کرد تا در زمینه هسته ای چالش ایجاد کند با این چالش حسن روحانی مواجه شد که اصلا دانسته های او درباره مسایل هسته ای و این پرونده بسیار مهم تا چه حد است . پرسشی که البته ابراهیم رییسی پاسخ قانع کننده ای برای آن نداشت . حالا باید از علوم سیاسی به جامعه شناسی برویم و درباره این بحث کنیم که حسن روحانی از بحث های روز گذشته کدام طبقه را هدف گرفته بود؟ از متن سخنان حسن روحانی در مناظره دیروز می توان فهمید که او قبل از هر چیزی طبقه متوسط را نشانه گرفته است . وقتی او از فرهادی می گوید و شجریان و بعد در مور آزادی های سیاسی حرف می زند در واقع تلاشی برای جذب بيشتر طبقه متوسط است.اما نکته دیگر این است که اگر چه حسن روحانی بیش تر با طبقه نخبگان جامعه حرف زد اما عملکرد خوبی هم در زمینه ریزش رای نامزدهای اصولگرا داشت . او رو به دوربین گفت که وعده هایی که قالبیاف و رییسی برای سه برابر کردن یارانه ها به طبقه محروم داده اند عملی نیست و بر اساس قانون مصوب مجلس اجازه چنین کاری وجود ندارد . پس او در واقع تلاش کرده تا رای طبقه متوسط را جذب کرده و همزمان رای طبقه محروم نامزدهای اصولگرا را بکاهد .
اسحاق جهانگیری
سکوت او در این مناظره آنهم در شرایطی که در مناظره قبل ظهوری فوق العاده داشت برای خیلی ها جای سوال گذاشته است . او این بار دیالوگ چندان نمی کرد و حتی ترجیح داده بود که از روی متن نوشته شده مونولوگ بخواند . او به صورت قابل توجهی وارد مجادله و ایجاد چالش با قالیباف و رییسی نشد . این مساله را چگونه می توان تحلیل کرد ؟گزاره اول می تواند این باشد که او خواسته بازی طراحی شده رقیب را بر هم بزند . رقبا بعد از مناظره اول لابد برای مواجهه با او برنامه ریزی داشته و بنا داشتند که چالش با دولت را از مجادله با جهانگیری کلید بزنند . اگر این گزاره درست باشد او در واقع خواسته رقیب را غافلگیر کند تا بی عملی آنها در ادامه مناظره در چشم مخاطب پررنگ شود .گزاره دوم که البته شاید در تکمیل گزاره اول باشد این است که جهانگیری که در مناظره قبل ضرب حملات به روحاین را گرفته بود حالا باید فضا و مجال دیده شدن به رییس جمهور می داد. او می داند که نامزد اصلی جریان اعتدال و اصلاحات حسن روحانی است پس باید برای پررنگ شدن او تلاش کند.
جهانگیری البته مانند حسن روحانی هم طبقه متوسط را در نظر داشت و هم برای طبقه محروم هشدارهایی از روی کار آمدن نامزدهای اصولگرا را می داد . او برای این تاکتیک خود فلاش بک هایی به گذشته و شبیه سازی میان قالیباف و رییسی با محمود احمدی نژاد را در دستور کار داشت . به نظر ، جهانگیری یک راهبرد تکمیلی خوبی با حسن روحانی در مناظره دیروز داشت .
مصطفی هاشمی طبا
او حتما یکی از بهترین های مناظره عصر جمعه بود . خوب حرف می زد ، حرف های خوب هم می زد . رو به دوربین مونولوگ های تاثیر گذار داشت . از قالب یک استاد دانشگاه بیرون آمده و کاملا در نقش یک کونوکرات با تجربه طولانی در امور اجرایی ظاهر شد . او می دانست که مردم او را یک چهره سیاسی را ندانسته و حرف هایش را از منظر کارشناسی دنبال می کنند . او به شکل غیر منتظره ای خوب بود . شاید بعد از مناظره اول و پخش مستند تبلیغاتی اش گمانه خیلی ها این بود که او تنها یک چهره حاشیه ای در این رقابت هاست . حالا اما او در گفت و گوهای دو به دو وارد می شد ، ایجاد چالش می کرد ، وعده های نامزدهای اصولگرا را به چالش می کشید و از همه مهمتر با تکیه بر سابقه اجرایی اش تداوم دولت فعلی را توصیه می کرد .
از نظر جامعه شناسی به نظر او بیشتر روی طبقه محروم هذف گذار یکرده بود . حرف های او برای این طبقه جذاب بود و بخشی از بدنه اجتماعی اصولگرایان را جدا کرد و آنها را به بخش مرددین اضافه کرد . به نظر می رسد هاشمی طبا مکمل خوبی برای زوج روحانی –جهانگیری بود .
محمد باقر قالیباف
پیش بینی می شد که او در این وضعیت گرفتار شود . قالیباف که در مناظره قبل تلاش کرده بود قطب انتخاباتی این دوره از رقابت ها شود حالا به حاشیه رفته و چندان دیده نمی شود . حتی نامزد دیگر اصولگرایان یعنی ابراهیم رییسی هم به نوع تاکتیک مبارزاتی قالیباف اعتراض داشت . آنجا که گفت :« ما 6 کاندیدا در اینجا حضور پیدا کردهایم تا برنامههایمان را برای مردم مطرح کنیم و آنها از این برنامهها به نتیجه برسند و این حق مردم است. اما بحثهای دیگری که حق مردم را ضایع کند به هیچ عنوان پذیرفته شده نیست. » او برای این مناظره چیزی نداشت. حتی ایده مرکزی او در این انتخابات که پرداخت یارانه زیاد نیز بود به شدت زیر سوال رفت و با چالش مواجه شد . اتفاقی که غیر منتظره بودنش برای قالیباف تا آن حد بود که ترجیح داد از آن عبور کرده و باعث خراب تر شدن اوضاع نشود . قالیباف در این مناظره غیر از سه نامزد جناح مقابل با ابراهیم رییسی هم مواجه بود که در بسیاری از صحنه موجب می شد قالیباف یا دیده نشود یا اینکه زیر سوال برود از این جهت که با ایجاد چالش بی حاصل وجهه نامناسبی از اصولگرایان بر جای می گذارد .
قالیباف در این مناظره به جهت روشنگری روحانی و جهانگیری در مورد مذاکرات هسته ای و نگرش واقعی او در این مورد با ریزش رای در طبقه متوسط مواجه شد . هشدار رییسی به او در مورد عدم ورود به مسایل حاشیه ای هم البته موجب شد که بخشی از رای مرددین هم که به سمت او تمایل پیدا کرده بودند ریزش کند . نکته اساسی اما این است که در بخش رای طبقه محروم ، با افزایش تحرک رییسی در مناظره وایجاد ارتباط او با بدنه این بخش رای قالیباف در این بخش دچار مشکل شد و بخش دیگر رای قالیباف در این طبقه هم با چالشی که حسن روحانی برای او ایجاد کرد در بخش یارانه بیشتر و نیز با سخنان جهانگیری در مورد وضعیت دولت قبل ریزش محسوسی ایجاد شد .به نظر می رسد احتمال کناره گیری قالیباف از انتخابات با توقف رشد رای و حتی ریزش آن در چند روز آینده بیش از پیش شده است .
ابراهیم رییسی
او حالا غیر از کمپین به مناظره هم فکر می کند . او تلاش کرد تا ورودش به مناظره را پرچالش نشان دهد . بارها حسن روحانی را مخاطب قرار داد تا در همان جایگاهی قرار بگیرد که قالیباف هفته قبل برای خود ایجاد کرده بود . آمده بود تا جایگزین قالیباف شود . او وقتی دید قالیباف در این مناظره حرف تازه ای برای گفتن ندارد ، تلاش کرد تا میدان را در اختیار بگیرد . حتی بدش نمی آمد که قالیباف را به حاشیه برده و با هشداری که در ابتدای مناظره به او داد خود را نامزد اصلی اصولگرایان نشان دهد. ابراهیم رییسی اما چندئ مشکل اساسی داشت . او چندان مسلط به محتوای آنچه مطرح می کرد نبود . همین هم بود که وقتی روحانی با او چالشی در این سطح وارد کرد مبهوت شرایط مناظره شد و با صدایی لرزان کدهایی داد که چندان قانع کننده نبود .مشکل دیگر او این بود که هنوز نتواسته خود را با رقابت در این سطح هماهنگ کند . لرزش در صدای او ، حس بی اعتمادی به مخاطبش منتقل می کند . مساله بعد این بود که او اگر چه آمده بود قطب انتخابات شود اما هنوز هراس دارد از اینکه وارد چالش های سنگین شود .
در سطح جامعه شناسی باید این را گفت که او همچنان با طبقه متوسط بیگانه است و تمام تلاشش را برای جذب طبقه محروم به کار گرفته است . بخشی از این طبقه با سخنان حسن روحانی و جهانگیری از رای دادن به او منصرف شده اند و برخی دیگر نیز هنوز در تردید به سر می برند . او روزهای سختی در پیش دارند . شنیده شده در بخشی از بنده عملیاتی تیم انتخاباتیت رییسی از اینکه او را به جای جلیلی انتخاب کرده اند اظهار پشیمانی شده است . آنها می گویند قدرت ریسک جلیلی از رییسی بیشتر بود و او بهتر می توانست میدان دار این رقابت باشد .
میرسلیم
او هم مانند هاشمی طبا روز غیر منتظره ای داشت . یک موتلفه ای با سابقه امور اجرایی که تلاش داشت مکمل خوبی برای زوج نامزدهای اصلی باشد . او آنچنان در ایجاد چالش سخت می گرفت و جدی بود که گاه یادش می رفت ، به جای رقیب ، این محمدباقر قالیباف است که توسط او به چالش کشیده می شود. میرسلیم حیثیت موتلفه است در این رقابت ، او تلاش می کند به بهترین شکل ممکن است در مناظره حاضر باشد . به نظر می رسد اودر مناظره آخر هم به همین خوبی ظاهر شود . او البته حرف هایی زده که دولتی ها آن را تکذیب کرده اند اما نکته این است که حرف ها و چالش های او را چندان جدی گرفته نمی شود . او چندان در ریزش و افزایش آرا موثرنبوده است .