کد خبر: ۳۴۵۳۷
تاریخ انتشار: ۲۹ : ۰۵ - ۲۰ مرداد ۱۳۹۰

خاتم اولياء‌و اوصياء، وارث همه كمالات - آيت‌الله جوادي آملي

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
امام عصر(عج) خصوصيت روشني دارند كه در ديگر امامان معصوم پوشيده داشته مي‌شد و آن وراثت زمين است . ساير ائمه هدايت(ع) هم وارث بودند و هم مورث، يعني هم امامت را ارث مي‌بردند و هم آن را به ارث مي‌نهادند، اما درباره امام عصر(عج) اين گونه نيست و به بيان لطيف مرحوم سيدحيدر‌آملي(ع)حضرت خاتم‌الاولياء وارث منحصر به فرد است، يعني تنها وارثي است كه همة كمالات گذشتگان خود را به ارث برده است و چون بعد از او ولي ديگري نخواهد آمد، كسي هم ميراثبر او و نيز وي مورث كسي نيست.
مرحوم سيدحيدر آملي نكته مزبور را از اين آيه قرآن كريم فهميده است كه (و نريد ان نمن علي ‌الذين استضعفوا في‌الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين)(1). مي‌گويد كه وقتي خبر با "الف و لام"ذكر مي‌شود مفيد حصر خبر در مبتدا است، به اين معني كه تنها آن حضرت(عج) وارث محض است:
قيل: قوله تعالي(و نجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثين) دال علي امامته و خلافته و ختمتيه ايضا، لان "الف" و"اللام"متي دخلا علي "الخبر" افادا انحصاره في"المبتدا" فانا اذا قلنا"زيد هوالعالم" دل علي ان غيره ليس بعالم: فكل امام غيره(اي غيرالمهدي) من الائمه هو موروث و لايكون هوالوارث دون غيره، لان من بعده وارثه. فدل علي ان الامام، الذي (نو) بهذه الصفات، يرث من قبله، اعني يرث الامامه و لا يورث عنه.(2)
خاتم اوليا كمالات انبيا و امم گذشته را به ارث برده است، از اين رو همه معجزات انبياي گذشته را داراست. معجزات هر يك از انبياي گذشته، يكجا به دست توانمند ولي عصر(عج) ظهور مي‌كند، زيرا او بايد اهداف تمام انبيا را به انجام رساند و سرزمين‌هاي مرده را با نور عدل زنده سازد.
تذكر: جمع بودن كلمه وارثين باانحصار مصداق محذوري ندارد، نظير جمع بودن كلمه: (و الذين امنوا الذين يقيمون الصلوه و يؤتون الزكوه و هم راكعون)(3)
دربارة حضرت اميرمؤمنان(ع).
امام عصر، مظهر علم و قدرت الهي
انسان كامل معصوم(ع)، تجليگاه صفات و آينه اسماي الهي است. طالب حقيقت اگر به شناخت اسما و صفات حق تعالي بار نيابد، چگونه ظهور آن‌ها را در عالم خواهد شناخت؟ آن كه مي‌خواهد در آينه انسان كامل، ظهور اسما و صفات را به نظاره بنشيند بايد بهره‌اي از ادراك اسما و صفات الهي داشته باشد و بداند نازيبايي‌ها و ناروايي‌هاي جهانخواران و غارتگران جهاني، هرگز از زيبايي هستي و نظام احسن الهي نكاسته و بر چهرة پرشكوه آفرينش آفرينش گرد و غباري نشانده است، چون قدرت الهي به امامت علم و حكمت خداوندي عمل مي‌كند و اين هر دو با ظهور نهايي خويش در وجود مبارك عصارة هستي و واپسين حجت الهي مي‌درخشد و پرده آويخته بر چهرة نظام احسن هستي را بر مي‌چيند، زيرا امام عصر(عج) در بعد نظري ترجمان علم خداي سبحان و رمزگشاي (اني اعلم ما لا تعلمون)(4) (وان الله قد احاط بكل شي علما)(5) و...است و در بعد عملي، نمود روشن قدرت و تفسير تام عزت الهي است. (و ما كان الله ليعجزه من شي في السموات و لا في الارض انه كان عليما قديرا) (6) و عملكرد او احاطة قدرت الهي را بر طول و عرض دنيا از يكسو و بر ابتداء و انتهاي آن از سوي ديگر، به نمايش مي‌گذارد و خطاي ملحدان و مشركان و مستكبران را مبرهن مي‌سازد: (و ما قدروا الله حق قدره والارض جميعا قبضته يوم‌القيمه و السموات مطويت بيمينه سبحنه و تعلي عما يشركون).(7)
امام عصر، مظهر روشن (و ان الله قد احاط بكل شي علما) است. بر تمام هستي و بر شئون بشر احاطه دارد، زيرا جان جانان و قلب عالم امكان است. نه تنها قلب جماد و نبات، آسمان و زمين، دريا و صحرا، بلكه قلب همگان و همگي است. دل انسان اعضا و جوارح وي را كنترل مي‌كند و دلي هم هست كه دل‌هاي انسان‌ها را رصد مي‌كند. آري هر خاطره‌اي كه از دل بگذرد، وجود مبارك ولي عصر(عج) به اذن خدا آن را مي‌بيند و درمي‌يابد. همان‌گونه كه اعمال دست و ديده را دل مي‌داند و از آن بي‌خبر نيست، ممكن نيست دل ما به چيزي مشغول باشد يا كاري انجام دهد و دل دل‌ها و جان جان‌ها يعني، ولي و امام زمان آن را نداند.
سخن از جان جانان، نظير عقل منفصل نيست كه ديگران پنداشته‌اند كه چيزي جدا از بشر است، بلكه همان گونه كه قلب ما از مجاري ادراكي و تحريكي‌مان جدا نيست و بر آن‌ها احاطه وجودي دارد، انسان كامل هم حقيقتا بر ما احاطه وجودي دارد و براساس "و قل اعملوا فسيري‌الله عملكم و رسوله و المومنون..."(8) هر كاري را انجام بدهيم، خدا و پيامبر و امام كه نمونه انسان كامل است آن را مي‌بينند. نه تنها كارهاي جوارح ما بلكه اعمال جوانح و قلوب ما هم مشهود آن‌هاست. تا كسي قلب قلوب و جان جان‌ها نباشد و از آينه وجودش انوار اسما و صفات الهي بازنتابد، بر جان‌ها چنين اشراف و احاطه وجودي نخواهد داشت.
تاثير صاحبان نفس
در حوزه و دانشگاه سلسله‌اي از مفاهيم و علوم آموخته مي‌شود كه از آن‌ها به علوم حصولي ياد مي‌گردد. اين علوم، حتي در عقلي‌ترين شكل خود يعني فلسفه نيز به عالم خارج راه ندارند و مشكلي را نمي‌گشايند، زيرا همه آموزه‌هاي علوم حصولي در حد صورت ذهني هستند و آنجا هم كه سخن از جهان بيرون به ميان مي‌آورند، بازگشتش به مفهوم است، زيرا واژه‌هاي واقع يا خارج به حمل اولي واقع و خارج‌اند، وگرنه به حمل شايع تنها مفهوم و صورتي ذهني‌اند و درست بر همين اساس است كه بسياري از دانش‌آموختگان حوزه و دانشگاه به رغم دستيابي به علوم مختلف،‌ در مقام عمل دست و پايشان مي‌لغزد، و برخي به آساني دچار خطاهاي عملي مي‌شوند. اين علوم به تنهايي از تاثير بر نفس عالم خود ناتوان‌اند، چه رسد به تاثير در انسان‌ها و موجودات عالم.
آنچه در عالم خارج اثر خارجي مي‌گذارد، نفس و نفس انسان صاحب بصيرت است. كسي كه نفسش بر اثر بندگي خداوند، تعالي نيافته و به نور علم كه خداوند در دل اولياي الهي مي‌تاباند: ليس العلم بالتعلم انما هو نور يقع في قلب من يريد‌الله تبارك و تعالي ان يبديه(9) نوراني نشده و از تيه نظر به مستقر بصر راه نيافته است، نفسش نيز بي‌اثر است.
همان گونه كه صاحب عوارف مي‌گويد، آن عالمي كه محضرش نفعي نبخشد، سخنش هم سودمند نيست. دانشمندي كه نشستن و برخاستن، سكوت و تكلم، رفتن و آمدن و سنت و سيرت او اثرگذار نباشد، ‌سخنانش هرگز سودي نخواهد داشت: من لاينفعك لحظه، لاينفعك لفظه.(10) در ميان انسان‌ها صاحبان نظر اندك‌اند و بصيرت‌مندان نادر. آنان كه صاحب نفس و نفس‌اند، اولياي خدايند و امام معصوم به ويژه حضرت خاتم اوليا حجه‌بن الحسن المهدي(عج) سرسلسله صاحب نفسان عالم است، از اين رو درگاه ظهور، عقول به نفس مسيحايي آن جان جانان عالم زنده خواهد شد.

مثل تاثير اولياي خدا به ويژه وجود مقدس امام عصر(عج) در نفوس انسان‌ها مثل مغناطيس يا كيمياگر است، چون مغناطيس بي‌هرگونه حركتي، تنها با جاذبه ذاتي خود آهن سنگين را به سوي خويش مي‌كشاند و كيمياگر بي‌هيچ سخني، شيء خسيس را ماده‌اي عزيز مي‌گرداند و در عرصه تكوين آن، تحولي جوهرين مي‌آفريند.
ديدار انبيا و ائمه هدا و اولياي خدا اثري مغناطيس‌گونه و كيميايي دارد و اين خصيصه در جمال دل‌آراي امام عصر(عج) ظهور بيشتري دارد، چون برخلاف ساير انبياء و ائمه(ص) اجازه دارد همچون مغناطيس دلربايي و چون كيمياگر جهان را دگرگون كند. به همين دليل، لحظه‌اي ديدار او در قلوب تحول مي‌آفريند و كسي را در برابر جذبه وجود مباركش تاب مقاومت نيست، همچنان كه آهن در برابر آهنربا.
خليفه خدا به زبان فلسفه، كلام يا عرفان نظري سخن نمي‌گويد، بلكه زبان او عرفان عملي و سخنش همان جذبه، كشش و شوري است كه در دل مي‌انگيزد.
*پاورقي:
1 - سوره قصص، آيه 5
2 - جامع‌الاسرار و منبع الانوار، اصل الثالث، القاعده الثانيه، ص 437
3 - سوره مائده، آيه 55
4 - سوره بقره، آيه 30
5- سوره طلاق،‌ آيه 12
6 - سوره فاطر، آيه 44
7 - سوره زمر، آيه 67
8 - سوره توبه،‌آيه 105
9 - مشكاه الانوار،‌ص 325.ر.ك: بحارالانوار، ج 1، ص 225 "ان يهديه" دارد.
10 - عوارف المعارف،‌ ص 74
* معجزات هر‌يك از انبياي گذشته، يكجا به دست توانمند ولي‌عصر(عج) ظهور مي‌كند، زيرا او بايد اهداف تمام انبيا را به انجام رساند و سرزمين‌هاي مرده را با نور عدل زنده سازد
* انسان كامل معصوم، تجليگاه صفات و آينه اسماي الهي است
* تا كسي قلب قلوب و جان جان‌ها نباشد و از آينه وجودش انوار اسما و صفات الهي بازنتابد، بر جان‌ها اشراف و احاطه وجودي نخواهد داشت، بنابراين چنين احاطه‌اي مختص به مهدي موعود(عج) است كه انسان كامل است و مظهر انوار اسماء و صفات الهي مي‌باشد
نظرات بینندگان