arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۴۹۳۸
تعداد نظرات: ۱۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۵ : ۱۲ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۰

ادعای عجیب سلحشور: سريال «يوسف پيامبر(ع)» را تاكنون نزديك به چهار ميليارد نفر ديده اند!/فیلم من قابل قياس با ساير فيلم ها و سريال ها نيست!

کارگردان سریال یوسف پیامبر که این روزها فیلمش در سینماها اکران شده است و از استقبال خوبی هم برخوردار نبوده است می گوید: سريال «يوسف پيامبر(ع)» را تاكنون نزديك به چهار ميليارد نفر ديده اند. این در حالی است که جمعیت جهان 6 میلیارد و 800 است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
کیهان: «يوسف پيامبر(ع)» را حالاديگر نمي توان يك سريال تلويزيوني و محدود به رسانه ملي دانست. اين اثر هنري، حالابه عنوان يكي از محبوب ترين نماينده هاي فرهنگي ايران شناخته مي شود و لقب جهاني ترين سريال را لايق خود مي داند. در اين مدت، در حدود 100كشور به نمايش درآمده و ميلياردها انسان آن را ديده اند و با آن رابطه برقرار كرده اند و گريسته اند. يوزارسيف دوباره برگشته، اما اين بار به جاي قاب تلويزيون، بر پرده سينماها به نمايش درآمده. به اين مناسبت با فرج الله سلحشور، كارگردان اين سريال گفت وگويي انجام داده ايم كه مي خوانيد. اين گفت وگو از بحث پيرامون «يوسف پيامبر» فراتر رفته و مفاهمه اي است براي يافتن مباني و شاخص هاي سينماي اسلامي. صفحه تصويرروز كيهان تلاش دارد تا در روزها و هفته هاي آتي نيز در گفت وگو با بزرگان سينما و نظريه پردازي فرهنگي و رسانه اي، چهارچوب هايي را براي نزديك شدن به سينما يا تلويزيون اسلامي و آرمانگرا ترسيم نمايد.
    
    
    تصويرروز¤ چرا در عرصه فرهنگي و هنري كشور ما سينماي اسلامي يا سينماي ولايي پديد نيامده است؟ حركت هايي شده و فيلم هايي داراي بينش اسلامي ساخته شده؛ مثل «يوسف پيامبر»، «مريم مقدس»، «زير نور ماه» و... اما چرا هنوز هم جرياني به عنوان سينماي اسلامي شكل نگرفته است؟
    - اين حركت ها در واقع تيرهايي توي تاريكي بوده اند. اما به شكل قانونمند، فرموله و حساب شده به يك سينمايي كه بتوانيم به آن اطلاق اسلامي كنيم نرسيديم. مثلاً آقاي مجيد مجيدي يك فيلم مانند «رنگ خدا» مي سازد كه خيلي خوب است، اما در آثار بعدي اش ديگر اين موفقيت تكرار نمي شود. يا آقاي حاتمي كيا كه فيلم خوب «ديده بان» را مي سازد و چند تا فيلم بعدش خوب درنمي آيد و مجدداً «آژانس شيشه اي» را به عنوان يك فيلم خوب توليد مي كند. اين نشان مي دهد كه فيلمسازان ما هيچ كدامشان هنوز به يك فرمول نرسيدند كه آثار خود را براساس يك قاعده بسازند. قالب درستي كه بتوان از طريق آن به نتيجه درستي رسيد به هيچ وجه به دست نيامده است. در حقيقت ما هنوز پس از گذشت 33سال درحال بازي در زميني هستيم كه كمپاني هاي صهيونيستي و هاليوودي طراحي كرده اند. به بيان بهتر؛ آن ها به ما گفته اند كه سينما چيست و چه اصول و قوانيني بر آن حاكم است. ما هم درحال اجراي همان تعاريف هستيم. حتي وقتي قصد صحبت از سينماي اسلامي و مذهبي داريم، از به كار بردن كلمه اسلامي اكراه داريم و به جاي آن اصطلاحات ديگري همچون سينماي معناگرا، سينماي حقيقت و... را به كار مي بريم. درحالي كه مقام معظم رهبري در يكي از سخنراني هايشان به صراحت هنرمند اسلامي و فيلم اسلامي را مطالبه كردند. چرا اغلب هنرمندان ما از به كار بردن اصطلاح سينماي اسلامي اكراه دارند؟ چرا اين مهم را مطالبه نمي كنند؟ آن هم در شرايطي كه اسلام سكه رايج دنيا شده و همه دنيا آن را قبول دارند.
    سينماي اسلامي داراي چه ويژگي ها و شاخص هايي است؟
    - سينماي اسلامي تنها در ظواهر معنا پيدا نمي كند. يعني اين كه در فيلم هاي ما مسائل شرعي مثلاحجاب و حيا رعايت شود، به خودي خود موجب اسلامي شدن سينما نمي شود. اما براي شناخت اصول سينماي اسلامي ابتدا بايد اصول حاكم بر سينماي موجود در دنيا را بشناسيم.
    
    ¤ چه اصولي؟ لطفا توضيح دهيد.
    - سينماي غالب در دنيا چهار ركن دارد: اول دروغ و توهم است. يعني مثلادر هاليوود فيلم ها را خلق نمي كنند، بلكه جعل مي كنند. ناگفته پيداست كه خلق كردن فقط از عهده خداوند برمي آيد. خالق فقط خداست به همين دليل هم تنها قصه هايي كه ازسوي خداوند در كتاب مقدس آمده را مي توان خلق شده دانست. اما قصه هاي ديگري را كه بندگان خدا مي نويسند مخلوق نيست، بلكه جعل است. چون خلقت كار انسان نيست. سوالي كه ممكن است در اينجا پيش بيايد استفاده از تخيل است. يعني امكان دارد با طرح اين مسئله، يك هنرمند يا نويسنده اين سوال را بپرسد كه با اين حساب آيا نبايد از خيال خود استفاده كنيم؟ چرا، استفاده كن! اما استفاده درست از تخيل راه خاص خودش را دارد در چهارچوب اسلام نيز مي توان از تخيل بهره برداري كرد، اما كدام تخيل؟ دو نوع تخيل وجود دارد؟ تخيل متصل به حق و تخيل منفصل از حق، تخيلي كه تحت آموزش هاي ديني و الهي تربيت شده و هر مثالي را كه مي زند، ريشه قرآني دارد و به روش قرآني است. اين يك نوع تخيل محسوب مي شود كه همان تخيل متصل به حق است. يك نوع تخيل هم هست كه بدون ايمان و قرآن و اسلام عمل مي كند. يعني يك انسان فكر مي كند كه خودش صاحب قدرت، تفكر و ايده است و سعي مي كند يك قصه اي را ببافد كه اين مي شود تخيل منفصل از حق. در واقع تخيل منفصل از حق منجر به دروغ و توهم مي شود كه اولين مبناي سينماي موجود در دنياست. دومين ركن، اومانيسم يا انسان محوري است. يعني در اين فيلم ها، تحليل هاي انساني و رهنمودها و پيشنهادهاي انسان مطرح است. مثلايك معضل اجتماعي مطرح مي شود و در آن دنبال يك راه حل هستند تا آن معضل را حل كنند. آن راه حل را نويسنده يا كارگردان با استفاده از تخيل و نگاه خودش مطرح مي كند و براي آن ارزش و اعتبار قائل است تا جايي كه فكر مي كند مي تواند براي فلان معضل راه حل ارائه دهد. به همين دليل هم گاهي كه به اين روش انتقاد مي شود، نويسنده يا كارگردان بلافاصله پاسخ مي دهد كه اين نظرمن است. مثلاوقتي مي گوييم سربداران به اين شكل كه شما گفتيد نبود، مي گويد اين سربداران من است! يا بلافاصله بعد از اينكه گفته مي شود، امام علي(ع) اين كه شما نشان داديد نبود، پاسخ مي دهد كه اين امام علي(ع) من است! اين فرهنگ رايج در سينماست و از هاليوود هم آمده است. در آنجا به فيلمساز يا فيلمنامه نويس گفته مي شود تو خود داراي تفكر و تخيل هستي و بايد در رابطه با مشكلاتي كه در فيلم مطرح مي شود نظر و راه حل پيشنهاد بدهي! سومين مبنا، ماترياليسم (مادي گرايي) است. يعني سينماگر به دنبال مطامع دنيايي است يا دنبال كسب شهرت و نام. وجه سومي هم دارد كه سينماي امروز دنيا دنبال اين است كه ثابت كند تمامي هستي ماده است و خدايي وجود ندارد. اين سه مشكل دنياطلبي و شهرت جويي و اثبات فلسفي مادي بودن دنيا در يك ركن قرار مي گيرند كه همان مادي گرايي است. مبناي چهارم داستان جذاب است.
    
    ¤ وظيفه يك هنرمند مسلمان در قبال اين مباني چيست؟
    - ما به عنوان يك بچه مسلمان تنها وظيفه داريم كه حرف ديني بزنيم. حرف ديني را هم بايد همان گونه كه دين گفته بزنيم، نه آن طوري كه خودمان دوست داريم. يعني بايد برويم ببينيم قال الله تعالي، قال رسول الله(ص)، قال الصادق(ع) قال الباقر(ع) چه مي گويند و همان را بگوييم. اگر اين گونه عمل كنيم، ناخودآگاه خلاف اصول و اركان سينماي غالب روز جهان كه شاهد شاخص هاي آن را برشمرديم، عمل مي كنيم و نتيجه مي گيريم. البته دراين شرايط هم باز حركت ما قانونمند نيست و صرفا براساس عرق مسلماني و فطري كار مي كنيم. اگر بتوانيم براساس اين ديدگاه فرمولي را براي سينمايمان تعريف كنيم، وضع سينما نبايد اين طوري باشد كه از هر 100 فيلمي كه ساخته مي شود، فقط با اغماض مي توان دو يا سه مورد آن را فيلم خوب دانست و 97، 98 تاي باقيمانده بدآموز، ضدمذهب، ضداخلاق، ضدخانواده، ضدارزش ها، در جهت ترويج فرهنگ بيگانه و در جهت اهداف و آرمان هاي استكبار است. ولي برعكس، اگربتوانيم آن فرمول را براساس قواعد ديني بنويسيم و اجرا كنيم، نتيجه اش مي شود سينماي اسلامي. وقتي مي توانيم بگوييم كه سينماي ما اسلامي شده كه از هر 100 فيلمي كه ساخته مي شود حداقل 97 مورد فيلم هاي خوبي باشد و سه مورد هم فيلم بد. چون بينش اسلامي اساسا جاي خراب ندارد. اشكال و ايراد ندارد. اين ما انسان ها هستيم كه بد عمل مي كنيم و از همين رو وقتي فيلم را با نگاه و نگرش خودمان مي سازيم- نه دين- پر از ايراد مي شود. هرچند نگرش الهي شود به همان نسبت هم ايرادهاي فيلم هاي ما بايد كم شود.
    
    ¤ خود شما در ساخت سريال «يوسف پيامبر(ع)» تا چه حد اين مسائل را تجربه كرديد؟
    -با ساخت اين سريال به چند حقيقت پي برديم. يكي اين كه يك فيلم يا سريال مذهبي بيننده ميلياردي دارد. در حالي كه فيلم هاي معمولي در بهترين حالت به چند ميليون نفر بيننده دست پيدا مي كنند. مثلاپربيننده ترين فيلم در ايران «اخراجي ها2» بوده كه هشت ميليارد تومان فروش كرده است. اما سريال «يوسف پيامبر(ع)» را تاكنون نزديك به چهارميليارد نفر ديده اند. اين اصلاقابل قياس با ساير فيلم ها و سريال ها نيست. به طوري كه مسئولين تلويزيون كشورهاي مختلف جهان مي گويند كه اصلاتوي عمرشان نديده اند كه از يك فيلم تا اين حد استقبال شود. مي ديديم كه زن و مرد، پير و جوان، بچه سه ساله، آيت الله 90 ساله، مومن، غيرمومن، باسواد، بي سواد و... همه اينها مخاطب اين كار بودند و آن را دنبال مي كردند.
    
    ¤ فكر مي كنيد چه دليلي باعث و باني اين استقبال گسترده جهاني از سريال «يوسف پيامبر(ع)» شد؟
    - اين سوالي است كه براي خود ما هم پيش آمد. ابتدا فكر كرديم برخورداري سريال از يك قصه زيباي الهي منجر شد كه مردم به آن جذب شوند. اما بيشتر كه تامل كرديم، ديديم كه نه، فقط اين نيست. قصه تنها يكي از عوامل است. يكي از چهار پارامتري است كه غرب هم به دنبالش بوده است. به همين دليل به اين نتيجه رسيديم كه مذهبي بودن سريال باعث اين جذابيت شد. مذهب خود به خود داراي جذابيت است و زماني هم كه با زبان هنري بيان مي شود، جذاب تر مي شود. تا اين كه آيه آخر سوره حضرت يوسف را دوباره خواندم و در آن تامل بيشتري كردم و ديدم كه در اين آيه تمام پارامترهاي سينماي مذهبي ذكرشده است: «اعوذبالله من الشيطان الرجيم. لقد كان في قصصهم عبره لاولي الالباب ما كان حديثا يفتري و لكن تصديق الذي بين يديه و تفصيل كل شيء و هدي و رحمه لقوم يومنون» (به راستي درسرگذشت آنها عبرتي براي صاحبان انديشه بود. اينها داستان دروغ نبود؛ بلكه با كتب آسماني پيشين هماهنگ است؛ و در آن است شرح هر چيزي و هدايت و رحمتي است براي گروهي كه ايمان مي آورند) و در اين آيه مبارك با شاخص هايي مواجه مي شويم: مثل: قصه هاي ما (خالق قصه خداوند است)، عبرت آموزبودن؛ درسريال «يوسف پيامبر(ع)» شخصيت هاي مثبت و منفي يا پاداش مقاومت و ايمان و اخلاصشان را گرفتند يا سزاي اعمال بدشان را ديدند. از كلمه قصه هم در اين آيه اسم برده شده است. در واقع قصه به داستان هايي گفته مي شود كه داراي عبرت آموزي است و مخاطب خود را از يك ظاهر به يك باطن هدايت مي كند و به تفكر وامي دارد. اولي الالباب يعني كساني كه فكر مي كنند. ويژگي ديگر اين است كه اين قصه ها دروغ نيستند. اين آيه مبارك مي فرمايد كه بايد راست باشد، بافتگي و ساختگي نباشد، توهم نداريم! همچنين آمده كه اين قصه به تفصيل بيان مي شود و تمام ابعاد و زوايايش باز و روشن مي شود. چرا؟ براي اينكه مخاطب بتواند نيازش را در آن بيابد و مشكلاتش را حل كند. قصه مي گويد، اما كليد مي دهد براي باز كردن قفل ها و براي اين كه بتوانيم نيازهاي خانوادگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، اخلاقي و ايماني را تامين كنيم. همچنين در پايان آيه تصريح مي شود كه همه اين ها كه مي گويد، براي هدايت و رحمت مومنين است. با اين حساب چند پارامتر براي سينماي قرآني به دست آمد: 1- قصه هاي زيبا و واقعي (دروغ نباشد) 2- قصه ها خدامحور هستند و نه انسان محور 3- معناگرا هستند، نه مادي گرا؛ يعني به دنبال تعليم و رشد معنويت است 4- عبرت آموز است .
    
    ¤ اگر بخواهيم براساس اين شاخص ها به سراغ مسائل و موضوع هاي روز برويم بايد چگونه عمل كنيم؟
    - در هر موضوعي كه باشد، مهم واقعي و زيبا بودن، عبرت آموز بودن، معناگرا بودن و خدامحور بودن قصه فيلم است. به عنوان مثال ممكن است كه داستان فيلمي كه مي سازيم اين باشد كه كسي ظلمي مي كند، اما چوبش را هم مي خورد، يا در مقابل عمل صالحي انجام مي دهد و پاداشش را مي بيند. يا ممكن است فيلم ما درباره دفاع مقدس باشد؛ فلان عمليات را مي خواهيم انجام دهيم و در آن عمليات نمي دانيم كه دشمن ما را شناسايي كرده و كميني را براي ما فراهم كرده. اما خدا وسيله اي را فراهم مي كند و نقشه دشمن خنثي مي شود.
    
    ¤ خود شما درباره نگارش و ساخت چنين قصه هايي كاري كرده ايد؟
    - الآن نزديك به 07قصه از اين جنس را يافته ايم و بيش از 02قصه را هم نوشته ايم و هفت مورد آن ها به فيلم تبديل شده اند. يعني اين شاخص ها در فيلم هايي چون «ايوب پيامبر(ع)»، «اصحاب كهف»، «يوسف پيامبر(ع)»، «حضرت مريم(س)» و... عملياتي شده است. اين فيلم ها، كارهاي بزرگي هستند. ممكن است دست نايافتني به نظر برسند. ممكن است اين سوال پيش بيايد كه آيا مي توان موضوع هاي عملياتي و ريزتري را هم طبق اين قاعده به تصوير كشيد؟ بله! قصه هاي واقعي موجود. به اين ترتيب ديديد كه سينماي قرآني و اسلامي قابل دسترسي است و ما به آن رسيده ايم. اما اين سينما هنوز فراگير نشده است. چون هنوز هم وقتي به سينماگرامان پيشنهاد چنين موضوع هايي و اين گونه شاخص ها را مي دهيم ترديد دارد. مدتي كه در كنار ما قرار مي گيرد، به تدريج متوجه مي شود كه شدني است، درست است! به اين ترتيب خودش هم مدافع اين جريان مي شود. ما «يوسف پيامبر(ع)» را با همين قواعد نوشتيم. «اصحاب كهف» و «مريم مقدس(س)» را هم همين طور. لزومي ندارد كه كل سينماي موجود را دور بريزيم. مهم تعيين ماهيت و ايجاد يك جريان سالم است. اگر شما يك جريان سالم ايجاد كرديد خيلي از عوامل سينما مي بينند كه مي توانند يارهاي شما باشند. بعضي كه افراد نابابي هستند كه هيچ! با آن ها هيچ كاري نداريم. اما بسياري از عوامل سينما كه داراي تخصص و توانايي هستند مي توانند در اين راه كمك كنند. مهم اين است كه ما تعريفي براي سينماي مذهبي داشته باشيم و طريقه اجرايش را هم ياد گرفته باشيم؛ در اين صورت مي توانيم خيلي از عوامل سينما را به خدمت بگيريم.
    
    ¤ از كجا بايد شروع كرد. فيلمسازان جواني كه مي خواهند بر مبناي اسلام و قرآن كار كنند بايد چه كنند؟
    - سينما داراي ظاهري است كه تقليد از آن چندان دشوار نيست. يك باطني دارد كه بايد براساس اصول، قوانين و فلسفه اسلامي تعريف شود و براساس آن ها فيلمنامه اش نوشته و به مرحله اجرا برسد. يك سري هم تكنيك دارد كه بايد كلاس رفت و آن ها را آموخت. تا اينجايش هيچ منافاتي با اسلام ندارد. مثل يك خودرو است كه غربي ها ساخته اند و ما هم سوار آن مي شويم. سينما به ماهو سينما يك تافته جدا بافته از مظاهر تمدن نيست اين هم يكي از مظاهر تمدن است كه فقط كافي است اجازه دهيم اصول اسلامي بر آن حكومت كند. اگر سينما بتواند در خدمت ارزش ها و هدايتگر جامعه باشد، آن وقت مي توانيم بگوييم به سينماي اسلامي رسيده ايم.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ایرانی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
0
15
چهار میلیارد!؟؟؟؟؟؟؟
نه عزیزم قاطی کردی!
این مبلغ یکی از مبالغی هست که برای ساخت فیلم دریافت کردی!!!
اشتباه شده!!!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
0
14
طرف فکر کنم توهم زده و قا طی کرده خدا به داد ش برسد
ميرزا قلمدون
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
0
11
قسم ميخورم من يكي از اون چهار ميليارد نفر نيستم!!!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
0
12
شايد به ريال گفته.بعدم يه خواهش از كيهان اين صد تا كشوري كه مي گي 20 تاشو نام ببر
خودم
|
UNITED STATES
|
۱۳:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
0
10
یعنی بیشتر از نصف مردم کره ی خاکی ؟ کلی از آفریقایی ها هم از سینما محرومن ، 1 میلیارد هم که بچه هستند اصلا" نمیروند ببینند ، اگر برن هم نمیفهمن چیه فیلم . کلا" منظورش همه ی کره خاکی بوده لابد دیگه ...
یا شاید فکر میکرده همه ی انسان ها 4 میلیاردن ؟
بابایی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
0
8
یه قاچ هندونه به ما هم بدید ممنونم
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
0
8
پاشو بابا پاشو
افطاره
بادخزان
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
0
8
دروغ كه كنتر نداره بگو عزيزم ميگفتي!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
0
4
یک رکورد جدید در کتاب رکورد گینس ، بزرگترین دروغ قرن
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
0
6
تو یا نمیدانی میلیارد چیست یا نمیدانی شعور جمعی چیست! یا هر دو را با هم نمیدانی!
علی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۴
0
2
من فکر می کنم صدا و سیما به هنرپیشه و کارگردانها اطلاعات غلط می ده ... احتمالا به آقای سلحشور گفتن سریال یوسف برای آمریکا اروپا و کشورهای عربی پخش می شه ایشون هم فک کرده همه دنیا کارو زندگیشونو ول کردن نشستن این سریالو ببینن چند وقت پیش عرب نیا هم در مورد سریال مختار تقریبا همین حرفو زد که معلوم می شه اطلاعات درستی ندارن ... این بنده خداها فکر میکنن کشورهای خارجی خودشون این سریالها رو خریدن در حالی که این سریالها اکثرا از شبکه های جام حم و ifilm که زیر مجموعه خوده صدا و سیما هستن از طریق ماهواره پخش می شه که اصلا معلوم نیست این شبکه ها چقدر بیننده خارجی دارن
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۱۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۴
0
1
be rial goft 4 milyard rial
نظرات بینندگان