پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : «اصلاحطلبان نه دلشان برای مصدق سوخته و نه علاقهای به تاریخ دارند؛ چرا که مرور صفحات آن درسآموز است و تلاش این روزهای آنان را بر باد میدهد. هدف مدعیان اصلاحات آن است که دست به یک شبیهسازی خندهدار بزنند و آن این که بگویند دولت روحانی همانند مصدق به دنبال دستیابی به حقوق ملت ایران است؛ حقوقی که عدهای مایل نیستند به دست مردم برسد و از این رو همانند آیتالله کاشانی به دنبال زمین زدن این دولت مردمی از طریق همکاری مستقیم و غیر مستقیم با دشمنان از جمله آمریکا هستند!»
به گزارش انتخاب، روزنامه کیهان نوشت: «با این که در اسناد به تازگی منتشر شده وزارت خارجه آمریکا نشانی از حضور و نقش آیتالله کاشانی در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ وجود ندارد و بر عکس آن همه گزارشها و اسناد حکایت از دشمنی دیرینه آمریکا و انگلیس با وی دارد، مدعیان اصلاحات در این اسناد با هدف ترور شخصیت آیتالله کاشانی و همچنین شبیهسازی خندهدار میان دولت یازدهم و مصدق دست برده و تاریخ را تحریف کردهاند!
انتشار اسناد جدید وزارت خارجه آمریکا درباره کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دستاویزی برای مدعیان اصلاحات شده است تا بدون نگاه کردن به این اسناد انتقام و کینه خود را از آیتالله کاشانی که بصیرت مثالزدنی او در پیشبینی کودتا و انذار به مصدق در تاریخ به یادگار مانده است را پوشش دهند.
آیتالله کاشانی یک روز مانده به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در نامهای به مصدق هشدار میدهد و گلایه میکند: «اگر چه امکاناتی برای عرایضم نمانده ولی صلاح دین و ملت برای این خادم اسلام بالاتر از احساسات شخصی است و علیرغم غرضورزیها و بوق و کرنای تبلیغات شما، خودتان بهتر از هر کس میدانید که هموغم در نگهداری دولت جنابعالی است که خودتان به بقاء آن مایل نیستید.»
در ادامه این نامه تصریح شده بود: «از تجربیات روی کار آمدن قوام و لجبازیهای اخیر بر من مسلم است که میخواهید مانند سیام تیر کذایی یک بار دیگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید. حرف این جانب را در خصوص اصرارم در عدم اجرای رفراندوم نشنیدید و مرا لکه حیض کردید. خانهام را سنگباران و یاران و فرزندانم را زندانی فرمودید و مجلس را که ترس داشتید شما را ببرد بستید و حالا نه مجلسی است و نه تکیهگاهی برای این ملت گذاشتهاید.»
آیتالله کاشانی در این نامه برای ثبت در تاریخ هشدار میدهد: «زاهدی را که من با زحمت در مجلس تحت نظر و قابل کنترل نگاه داشته بودم، با لطایفالحیل خارج کردید و حالا همان طور که واضح بوده درصدد به اصطلاح کودتا است. اگر نقشه شما نیست که مانند سیام تیر عقبنشینی کنید و به ظاهر قهرمان زمان بمانید و اگر حدس و نظر من صحیح نیست که همان طور که در آخرین ملاقاتم در دزاشیب به شما گفتم و به هندرسن هم گوشزد کردم که آمریکا ما را در گرفتن نفت از انگلیسیها کمک کرد و حالا به صورت ملی و دنیاپسندی میخواهد به دست جنابعالی این ثروت ما را به چنگ آورد و اگر واقعاً با دیپلماسی نمیخواهید کنار بروید، این نامه من سندی در تاریخ ملت ایران خواهد بود که من شما را با وجود همه بدیهای خصوصیتان نسبت به خودم از وقوع حتمی یک کودتا به وسیله زاهدی که مطابق با نقشه خود شماست آگاه کردم که فردا جای هیچگونه عذر موجهی نباشد.»
این نامه تاریخی که یک روز پیش از کودتای ۲۸ مرداد به دست مصدق رسیده بود با پاسخ از سر تکبر و غرور وی روبهرو شد. مصدق در پاسخ نوشت: «مرقومه حضرت آقا توسط آقای حسن سالمی زیارت شد. اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم. والسلام. دکتر محمد مصدق».
یک روز بیشتر زمان باقی نبود که پیشبینی تاریخی آیتالله کاشانی محقق شود و مصدق با کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد ساقط شود اما امروز و با گذشت نزدیک ۶۴ سال از آن رویداد بخشی از اسناد وزارت خارجه آمریکا و نه سازمان سیا با صدها سانسور و دستکاری منتشر میشود.
فارغ از این که به صحتسنجی اسناد منتشر شده بپردازیم، در اسناد منتشر شده نیز هیچ اشارهای به آن چه قلبهای بیمار مدعیان اصلاحات از آن سوءاستفاده کردهاند و مایل به بهرهبرداری از آن هستند نشده است؛ چنانچه یکی از این مدعیان خواستار تغییر نام خیابان «آیتالله کاشانی» شده و عدهای نیز درخواست دادهاند، خیابانی به نام مصدق ثبت شود!
امیدی که سفیر وقت انگلیس داشت
شارل فارول، نویسنده فرانسوی، در مورد رهبری مذهبی نهضت اشاره میکند که انگلیس زخم بزرگی از مبارزات آیتالله کاشانی در عراق و مبارزات ملی شدن نفت به جان داشت و او باید ترور شخصیت میشد و این از اسناد وزارت خارجه انگلیس پیدا است.
از سوی دیگر در حالی که عناصر جبهه ملی از افترا و مخدوش ساختن شخصیت آیتالله کاشانی دریغ نمیکردند، همان ایام سفیر انگلیس در تهران به وزارت خارجه دولت متبوعش مینویسد: «من تنها امیدی که در مورد کاشانی دارم آن است که بتوانیم او را در افکار عمومی بیآبرو و متهم سازیم تا نفوذ خود را از دست بدهد.»
با همه این اوصاف اسناد منتشر شده نیز حکایت از آن ندارد که مدعیان اصلاحات میگویند، بر اساس تحلیل ارسالی سیا برای وزارت خارجه (مارس ۱۹۵۱) «خطر اصلی برای هر گونه حکومت هوادار غرب در ایران اتحاد نامقدس گروه مصدق با آیتالله کاشانی» خوانده شده و یا در گزارش اول مارس ۱۹۵۳ الن دالس، رئیس سیا، به ژنرال آیزنهاور، رئیسجمهور وقت آمریکا رویه آیتالله کاشانی «ناسیونالیسم افراطی متخاصم با ایالات متحده» توصیف شده است.
از سوی دیگر جالب است بدانیم که «حدود ۸۱۰ مورد از اسامی و اماکن در اسناد منتشر شده وزارت خارجه آمریکا حذف شدهاند. همچنین در هیچ کجای این اسناد منتشر شده خبری از همدلی نظری یا همراهی عملی آیتالله کاشانی با کودتاگران دیده نمیشود.» همچنین این اسناد نیز از سوی منتشرکنندگان به صورت جهتداری ممیزی شدهاند!
ماهیگیری از آب گلآلود تاریخ
نکته مهم دیگری که نباید از آن غافل شد هدفی است که مدعیان اصلاحات از اسناد تازه منتشر شده سفارت آمریکا در تلاشند به آن دست یابند.
اصلاحطلبان نه دلشان برای مصدق سوخته و نه علاقهای به تاریخ دارند؛ چرا که مرور صفحات آن درسآموز است و تلاش این روزهای آنان را بر باد میدهد. هدف مدعیان اصلاحات آن است که دست به یک شبیهسازی خندهدار بزنند و آن این که بگویند دولت روحانی همانند مصدق به دنبال دستیابی به حقوق ملت ایران است؛ حقوقی که عدهای مایل نیستند به دست مردم برسد و از این رو همانند آیتالله کاشانی به دنبال زمین زدن این دولت مردمی از طریق همکاری مستقیم و غیر مستقیم با دشمنان از جمله آمریکا هستند!
این تلاشها به همان اندازه برای مردم شریف و آگاه ایران خندهدار و غیر قابل باور است که سندسازیهای اخیر برای همسو نشان دادن آیتالله کاشانی با عوامل آمریکایی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲.»