مرفاوي قدم در راه مايلي کهن!

تفکراتي که از ذهن مربيان تراوش مي کند فوتبال را مي سازند.آنچه امروز در برابرمان قرارگرفته در واقع حاصل توانايي و دانش مربياني است که در فوتبال ما از ليگ هاي منطقه اي گرفته تا ليگ برترمشغول به کارهستند.

جايگاه کنوني فوتبال ما با طرز فکرمربيان مان همخواني دارد.تيم ملي ايران در قاره آسيا ديگر آن تيم درجه يک نيست و بخش اعظمي از اين نزول چشمگير حاصل ذهن و انديشه مربيان خودمان است.پس از هفته سوم ليگ برتراتفاقي افتاد که بيش از هميشه به اين درک و باور رسيديم که اگر فوتبال ما در موقعيت کنوني قراردارد حاصل مکنونات ذهني مربيانش است.

صمد مرفاوي پس از باخت مقابل استقلال ادعاي خنده داري را مطرح کرد و گفت:«استقلال با جادوگري توانست از سد مس بگذرد! »مرفاوي با اين بيان ساده در واقع هرآنچه در ذهنش پنهان شده بود را آشکار کرد.او به جادو و جمبل اعتقاد دارد زيرا اگر جز اين بود هرگز باخت تيمش را به مسائل ماورءالطبيعه نسبت نمي داد.

صمد با حرف هاي خود خيلي ها را به خنده واداشت. او به شيوه عصرحجري سخن گفت و دانش و توانايي خود را هم به سخره گرفت. جادو وجادوگر! آيا اين فقط افسانه نيست؟چه کسي تا کنون قدرت جادوگران را به چشم ديده است؟ صمد مرفاوي را پيش از اين با خصوصيات اخلاقي ديگري مي شناختيم.او زمان مربيگري در استقلال کمتر از کوره در مي رفت.صمد حتي در بد ترين شرايط نيز چنين ادبيات ثقيلي را به زبان نمي آورد اما خروج از فوتبال پايتخت مرفاوي را چنان خرافاتي کرده که او از جادوي حريفش حرف مي زند.

شايد اگر مرفاوي بازي را دوباره نگاه کند حرفش را پس بگيرد.تيم او چند موقعيت گل ساخت؟مهاجمانش چند ضربه توپ دقيق به سوي دروازه داشتند؟ به کدام موقعيت سازي چشمگير و گل نشدن موقعيت هاي طلايي ،صمد تيم سابقش را زير سؤال مي برد؟

مرفاوي کجا را نشانه گرفته است؟او دنبال چه هدفي است؟او توانايي تيم هاي مقابلش را نمي بيند؟استقلال جادو مي کند اما آيا تيم نفت تهران هم با جادو مس را مغلوب کرد؟شايد هفته چهارم هم مرفاوي پس از باخت دوباره حريفانش را به استفاده از جادوگر متهم کند؟آيا به راستي او قدرت و توانايي هاي خودش را فراموش کرده است؟

فوتبال ما با افکار مرفاوي و مانند آن رهسپار کجا مي شود؟آيا از اين که هست پست تر خواهيم شد؟ صمد مرفاوي و هر مربي ديگر که مدعي است حريفان از جادو و جمبل استفاده مي کنند چگونه مي توانند به بازيکنان خود آموزش دهند؟آيا شاگردان اين مربيان اساسا تأثير پذيري از مربي خود خواهند داشت؟

مربياني که خود وجود جادوگر و تأثير گذاري آن ها را تأييد مي کنند ديگر نمي توانند بازيکنان شان را به خودباوري برسانند و بي تعارف بايد گفت که تيم هاي اين مربيان از اين که هست اوضاع بدتري هم تجربه خواهند کرد.مرفاوي را پيش از اين در فوتبال ايران يک مربي صبور،کار بلد و پيگير يادگيري علوم جديد مي شناختيم اما انگار صمد راه ديگري را پيشه کرده و ديگر قصد ندارد به واسطه توانايي و دانش خود جلو برود.شايد مرفاوي نيز به زودي براي پيشبرد اهدافش سراغ جادو و جمبل برود زيرا هيچ بعيد نيست کسي که بر اين باوراست تيم ها به واسطه اين ابزار مي توانند پيروز بشوند خود به دنبال پيروزي از اين راه باشد؟!