arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۵۵۲۷
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۰۳ - ۲۹ مرداد ۱۳۹۰

اگر اين تئاتر تعطيل بشود چه اتفاقي مي افتد؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
بخش دوم و پاياني
مهدي نصيري
از نگاه يک دانش آموخته جوان تئاتر که سالهاست از عمر و زمان و زندگي اش هزينه کرده و حالا به بن بست ياس و نااميدي برخورده است و هنوز بايد خرج اجاره مسکن و خورد و خوراکش را از راه هاي ديگر تامين کند باز هم منفعتي در روشن بودن چراغ تئاتر نمي بينم.
واقعاً نمي دانم که چرا اينهمه سال ناله کرده ايم و فرياد زده ايم که چراغ اين مجلس بايد روشن بماند؟ واقعاً روشن ماندن اين چراغ به نفع چه کساني است؟ کاش يک نفر پيدا شود و شمار تماشاگران اين تئاتر چند ميلياردي را محاسبه کند. کاش کسي بيايد و ميزان تأثير گذاري تئاتر بر مخاطبان را در همين هشت، نه ماه گذشته از سال 89 اندازه بگيرد!
کار سختي نيست، اينکه بخواهيم عملکرد تئاتر را در همين فاصله ميان دو جشنواره تئاتر فجر ارزيابي کنيم. بيش از يک و نيم ميليارد براي جشنواره پيشين تئاتر فجر هزينه شد. کاش کسي بيايد و برآيند نتايج اين سرمايه گذاري فرهنگي را ارزيابي کند. در همين جشنواره چه تعداد نمايش جديد و متفاوت و با کيفيت توليد شدند؟ جشنواره تئاتر فجر که مدعي معرفي است و قرار است ويترين تئاتر کشور باشد چند اثر موفق و چند هنرمند جديد را به تئاتر ما معرفي کرد؟
مي خواهم به عنوان يک دانشجوي تئاتر، يک تماشاگر علاقه مند به تئاتر و شهروندي که اصلاً تئاتر را دوست ندارد به همه بخش هاي اين سيستم تئاتري اعتراض کنم. نمي دانم مخاطب من کيست؟ وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي؟ معاون امور هنري وزارت ارشاد؟ اعضاي کميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي؟ رئيس مرکز هنرهاي نمايشي؟...
تئاتر ما متاسفانه برخلاف تئاتر همه کشورها ي ديگر تئاتر ريش سفيدهاست. در همه جاي دنيا هزينه صرف ساختن آينده تئاتر مي شود. در همه جا تئاتر به قصد مشارکت دادن جوان ها و ميدان دادن به نسل هاي جوان برنامه ريزي مي شود.
در همه جاي جهان هزينه ها صرف ساختن تئاتر مي شود، اما در کشور ما هزينه ها براي خودنمايي چهره ها و نام ها خرج مي شود. ريش سفيد ها با دستمزد هاي هنگفت مي آيند و متاسفانه نه تنها چيزي بر ظرفيت هاي تئاتر نمي افزايند، بلکه در موارد متعدد و به واسطه فرهنگ اشتباه استاد پرستي حتي کارنامه خودشان را هم سياه مي کنند.
کافي است فهرست چند جشنواره را با هم مقايسه کنيد، خواهيد ديد که سالهاي سال است عده اي معدود در همه جشنواره هاي ما حضور دارند. اجازه بدهيد تا در يادداشتي ديگر به بررسي نام ها و نه تئاترها در جشنواره هاي تئاتر فجر بپردازيم.
اما جدا از جشنواره اجراهاي عمومي را هم بايد از يک منظر ديگر اجراهايي خصوصي دانست. چرا که اجراهاي عمومي در شهر تهران نيز به گروهي خاص تعلق دارد. واقعاً تئاتر ما در هيچ يک از حوزه ها براي همه نيست! سمينارها، همايش ها، جشنواره ها، اجراهاي عمومي و... متاسفانه سالهاست که به عده اي خاص تعلق دارد، عده اي که خودشان مي نويسند، خودشان پيشنهاد مي دهند، خودشان داوري مي کنند، خودشان به روي صحنه مي برند و خودشان دستمزد مي گيرند، اما مدام از نداشتن تماشاگر مي نالند و توقع دارند که ديگران تماشاگران تئاتر هايشان باشند.
طي همه اين سالها هيچ ظرفيتي بر تئاتر ما افزوده نشده است، دليل آن هم اين است که ريش سفيد ها بر اين تئاتر حکومت مي کنند، همان ها که آثار جشنواره ها را قضاوت مي کنند، آثار پر از اشکال و ضعف شان را در تالارهاي شهر به روي صحنه مي برند و همان ها هم براي تئاتر تصميم مي گيرند و سمينارها را دور هم برگزار مي کنند و... تئاتر ما در يک دايره بسته محدود شده است، دايره اي که متأسفانه بسيار پير و فرسوده است و هيچ تازگي و طراوتي را هم بر نمي تابد.
قصد ما اين است که با سلسله يادداشتهايي از اين دست همه حوزه هاي مختلف تئاتر از جشنواره تا اجراي عمومي را با رويکردي آسيب شناسانه مورد ارزيابي و تحليل قرار دهيم و اميدواريم که مسؤولان محترم و مديران فرهنگي و هنري با رويکردي جدي تر اين مسائل را دنبال کنند و دست کم به برخي از علامت سؤال هاي ما پاسخ دهند.
نظرات بینندگان