"عبدالله نوری" در دیدار با جمعی از فعالان سیاسی و اصلاح طلب استان چهارمحال و بختیاری گفت : جریان اصلاح طلبی نیاز به بازسازی و بررسی مجدد داخلی دارد.
به گزارش انتخاب، گزیده اظهارات او در ادامه می آید:
مگر اصلاح طلبان و بدنه ی اجتماعی حامی اصلاحات، چه انتظاری از دولت داشته اند و چه دورنمایی از دولت دوازدهم در ذهن خود ترسیم کرده بوده اند که به سرعت دچار یأس گردیده اند؟ اصلاح طلبان در بسياری از موضوعات ناچارند درمحدوده ای كه حاكميت تعريف ميكند حركت و كنش و اقدام سياسی داشته باشند.
اصلاح طلبان و اكثريت مردم نتیجه شرکت نکردن در انتخابات را در آن هشت سال كاملا حس كرده اند. هنوز فراموش نشده است كه با آن درآمدهای افسانه ای ارزی و ریالی و با آن سطح از حمايت های گسترده كه از دولت انجام مي شد، چه بر سر منافع ملی و منابع انسانی كشور آمد.
وظیفه ی نخبگان و فعالان اصلاح طلب در نقاط مختلف كشور اين است که به مردم توضیح دهند در چه شرایطی از این دولت حمایت شد. هميشه تأكيد کرده ام که به بن بست رساندن امور و موضوعات، منفعل بودن و عدم مشارکت های سیاسی و اجتماعی، جامعه و کشور را به کمال و رشد و پیشرفت نمی رساند، بلکه این ارائه راه حل و نقشه ی راه است که اهمیت دارد.
اصلاح طلبان باید همچنان انتظارات خود را بیان کنند و از آقای روحانی بخواهند جهت تحقق وعده هایی که داده و انتظارات اكثريت جامعه که به او رأی دادهاند، تلاش جدی و همه جانبه نمايد كه در اين خصوص محدويت ها از عزيزان و دلسوزان مردم و تلاش جهت رفع مشكلات اقتصادی و معيشتی طبقات محروم جامعه بسيار اهميت دارد.
در بحث استفاده از بانوان در پست های عالی مدیریتی گفته می شود خانم مجرب نداریم، یا اينكه نشد يا نگذاشتند يا محدوديت و چالش وجود دارد .مگر بسیاری از آقایان که پس از انقلاب در جوانی در مسئولیت های بالای مدیریتی قرار گرفتند چه تجربه ای داشتند؟ چرا به آنان اعتماد شد و پست هاي مهم و كليدي به آنها واگذار گرديد؟ درباره اهل سنت هم من توجیه نیستم که چرا برای استفاده از اين عزيزان در سطوح مختلف مديريتي مانع وجود دارد؟ به هر حال در عین اینکه به مشکلات و موانع توجه داریم این جمله ی کلیدی را هم باید مورد توجه قرار داد که نمی شود رأی را از یک جريان فكری گرفت و تعامل و همراهي را با گروه دیگر کرد. ما با درک مشکلات دولت می گوییم باید توازن برقرار باشد. اگر نیاز به تعامل با حکومت هست، که هست، نباید به قیمت از دست دادن پشتیبانی و همراهی رأی دهندگان باشد.
پافشاری بر وعده های انتخاباتی و تکرار آنها توسط اصلاح طلبان باعث می شود که رئیس جمهور و دولت در مقابل مراکزی که می خواهد با آنها تعامل کند، قدرتمندتر حرف بزند و خواسته های مردم را جدی تر مطرح کند. اما درباره آنچه که دولت عمل می کند، در کنار اینکه گلایه هایمان را بیان می کنیم، باید موانع و مشکلات واقعی را هم به مردم توضیح دهیم. اگر ما راه حل روشنی برای پشت سر گذاردن موانع و مشکلات داریم بیان کنیم و در غیر اینصورت باید آن روی سکه را هم ببینیم.
جریان اصلاح طلبی نیاز به بازسازی و بررسی مجدد داخلی دارد. اینکه در بین اصلاح طلبان ده ها حزب کوچک و بزرگ هست چه توجیهی دارد؟! در کدام سیستم حزبی دنیا، مثل کشور ما این همه حزب وجود دارد؟ به دو صورت می توان کارآمدی جریانات سیاسی را از بین برد. یکی اینکه اجازه تأسیس و فعالیت احزاب داده نشود و دیگر اینکه تعداد بسيار زيادي حزب تأسیس شود. در حال حاضر و با توجه به نبود يك حزب و تشكيلات فراگير و پرنفوذ اصلاح طلب، اگر قرار باشد در بین اصلاح طلبان مرکز کارآمدی وجود داشته باشد همین جبهه ای است که در هر انتخاباتی با محوریت جناب آقای خاتمی و احزاب اصلاح طلب، تصمیم می گیرند. طبیعی است که در هر جریانی، نظرات مختلف هم وجود دارد، اما در نهایت همه با هم و يا با نظر اکثریت به تصميم می رسند. یکی از مشکلات جدی که بین اصلاح طلبان وجود دارد این است که تعداد زيادي حزب با عناوين اصلاح طلبی تأسیس شده است و متأسفانه گاهی اوقات، بجای تعامل و پشتیبانی از یکدیگر، بيشتر منتقد همدیگر هستند.