«حسین شریعتمداری» در سرمقاله شماره امروز روزنامه «کیهان» نوشت:
وقتی معرکه آغاز شد، خشک و تر به هم آمیخته بودند و سره از ناسره قابل تشخیص نبود، تابلوی معرکه اعتراض به سختی معیشت و بر زمین ماندن وعدههای ۵ ساله دولت بود، جماعتی هرچند کمشمار با مشاهده این تابلو به جمع معرکهگیران پیوستند و خواستههای معیشتی خویش را طلبیدند، بازار معرکه که گرم شد، کم کم صدای غریبههایی بلند شد که زبان دشمنان مردم را به کام گرفته بودند، زنانی که هزینه آرایششان با چند ماه حقوق کارگران و کارکنان ساده برابری میکرد و مرد نماهایی که از مردانگی فقط مذکر بودن را داشتند.
«مرگ بر سپاهی»! و بعد «نه غزه نه لبنان»! که نشان میداد از سرکوب یاران داعشی خود دل پرخونی دارند! و سپاه را به این علت که تکفیریهای داعش را قلع و قمع کرده است، دشمن میدارند وگرنه تکرار شعاری که در فتنه ۸۸ رسما از سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی به آشوبگران توصیه شده بود مفهومی نداشت.
بازهم به سفارش سایت وزارت خارجه اسرائیل به شعار نه غزه ، نه لبنان، دنباله«جانم فدای ایران» را هم افزوده بودند! تا وانمود کنند ایرانی هستند!! و از ایرانی بودن، فقط شناسنامهاش را ندارند! و این پوشش ناشیانه در حالی بود که سپاه در تمامی طول انقلاب و از جمله در جنگ تحمیلی از ایران و جان و مال و ناموس مردم این مرز و بوم دفاع کرده بود و شعار مرگ بر سپاه در کنار شعار نه غزه، نه لبنان به وضوح نشان میداد که«جانم فدای ایران» همانگونه که سایت وزارت خارجه اسرائیل توصیه کرده بود فقط برای رد گم کردن است! وگرنه اگر روز حادثهای در پیش باشد، مثل همیشه به ابوابجمعی دشمنان ایران میپیوندند.
معدودی که تابلوی اعتراض به شرایط معیشتی فریبشان داده و به آشوبگران پیوسته بودند بعد از پی بردن به هویت آنان پاپس کشیدند. در این هنگام بود که شعار «مرگ بر روحانی»! سر داده شد تا وانمود شود که در پی اعتراض به سختی معیشتی هستند که رئیسجمهور باعث آن است! اما این ترفند هم برای بازگرداندن پاپسکشیدهها کارگر نیفتاد چرا که دلخوریها از دولت باعث نمیشود که ملت، وقتی دولت را مورد هجوم نوچههای دشمنان بیرونی میبینند به حمایت از آن برنخیزند و دلخوریها را برای فرصتی دیگر و به دور از چشم نامحرمان حرامخوار وانگذارند. ملت بارها نشان دادهاند که در اینگونه موارد از دولت و سایر مسئولان جدایی ندارند و صد البته اصحاب و سران فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ را برای همیشه وابسته به دشمن و غریبه میدانند، چرا که وطنفروش، وطنفروش است و امروز و دیروز ندارد.
کاسهلیسها در ادامه، حسینیه را به آتش کشیدند تا نشان بدهند مانند اسلاف سیاسی خود- یزید و شمر و عمر سعد- سینهای پرکینه از اباعبداللهالحسینعلیهالسلام دارند. این پیام را وهابیون آلسعود و نوچههای تکفیری آنها خیلی زود دریافت کردند و تمام شبکههای تلویزیونی داخلی و خارجی خود را با قطع برنامههای عادی به انتشار خبر دشمنی کاسهلیسها با امام حسین(ع) اختصاص دادند.
پیش از این نیز اصحاب فتنه ۸۸ در روز عاشورا به ساحت مقدس امام حسین(ع) اهانت کرده و از سران فتنه مدال«مردمان خداجوی»!! گرفته بودند!
آشوبگران نیابتی که گویا آتشزدن حسینیه را برای جلب رضایت دستهای پشتپرده خود کافی نمیدانستند از اهانت به ساحت مقدس اباعبداللهالحسینعلیهالسلام هم پای را فراتر گذاشتند و علنا شعار«نه اسلام، نه قرآن»!! سر دادند و...
کدام عقل سلیم و غیرت دینی میتواند اهانت یک مشت کاسهلیس اسرائیل و آمریکا به رسولخدا(ص)، قرآن و امام حسین(ع) را شاهد باشد و در مقابل آنان سکوت اختیار کند؟! پس تکلیف یک عمر «یا لیتنی کنت معکم... کاش با شما بودم» که خطاب به مولای شهیدمان، حضرت اباعبداللهالحسین بر دل و زبان داشتهایم چه میشود؟!
و اما، این نکته به آسانی قابل درک است که تاکنون صبر و خویشتنداری ملت تنها به این علت بوده است که سره از ناسره شناخته شود و کاسهلیسهای اسرائیل از افرادی که با فریب اعتراض معیشتی به میان آنها رفته بودند از یکدیگر تفکیک شوند ولی کاسهلیسهای اسرائیل این صبر و خویشتنداری را به حساب دیگری نوشته و در این طمع خام افتادند که همچنان به آنان اجازه تاخت و تاز در جادهای یکطرفه و بدون مانع داده خواهد شد! غافل از اینکه برای جارو کردن این جرثومههای فساد و تباهی و پیاده نظام مفلوکی که به نیابت از دشمنان ملت به خیابان آمدهاند فقط یک«یا حیدر» بسیجیان کافی است...
مردم پاکباخته این مرز و بوم با دست خالی پنجه در پنجه قدرتهای بزرگ انداخته و سقف ظلمانی نظام سلطه را شکافته و طرحی نو در انداختهاند که امروزه خواب راحت از چشم دشمنان خویش و کارفرمایان آشوبگران ربودهاند. مردمی که حیاطخلوت آمریکا در منطقه را تسخیر کردهاند، همه جا سیلی بر چهره قدرتهای استکباری زدهاند، اسرائیل را که داعیه از نیل تا فرات داشت مجبور کردهاند که با وحشت به دور خود دیوار حائل بکشد، در فتنه ۸۸ همه دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها را که به میدان آمده بودند، به خاک سیاه نشاندهاند، تروریستهای تکفیری را که الهامبخش آشوبگران هستند قلع و قمع و نابود کردند و... آیا تصور میکنند اینان از پس یک مشت آشوبگر که در حد و اندازه تفاله داعشیها هم نیستند، بر نمیآیند؟! کسانی که اوج شجاعتشان! آتشزدن سطلهای زباله و کندن نرده خیابانهاست!