محسن هاشمی 56 ساله که حالا بر صندلی اول پارلمان بهشت تکیه زده، زمانی نه چندان دور، 13 سال بر کرسی مدیرعاملی متروی تهران نشسته بود. او شاید بهترین گزینهای باشد که این روزها بتواند بیپرده و حتماً بدون قضاوت، عملکرد چندین ساله «کلانشهری چون تهران» را به چالش بکشد که بعد از 14 سال مدیریت اصولگرایانه به دست اهالی اصلاحات افتاده است.
او جزو معدود آبانی های با ارادهای است که چه در زمان «محمد باقر قالیباف» و چه حالا در زمان «محمد علی نجفی»، به خوبی نبض اداره شهر را به دست گرفته است. محسن هاشمی اگرچه از دید خیلی ها یک شهردار عالی برای کلانشهر تهران نامیده می شود، اما بخت شهرداری تهران در هیچ دوره ای با او یار نبوده است. چه آن زمان که در رقابتی نامنصفانه، نتیجه را به محمد باقر قالیباف واگذار کرد و چه حتی زمانی که گمانه زنی ها برای آمدنش به «بهشت» قوت گرفته بود با قرار گرفتنش در سر لیست شورای شهر، عطای ریاست را از «ساختمانی» به «ساختمان دیگر» بخشید تا با یک خیابان اختلاف، به جای «طبقه هفتم» در «طبقه اول پارلمان بهشت»، بنشیند! او با وجود همه شایعات و تشویق و ترغیب ها، حتی بعد از پیروزی پررنگش در انتخابات شوراهای 96، به رأی یک میلیون و 756 هزار و 86 نفری مردم تهران وفادار ماند تا راه پرحاشیه «ریاست» را برای شخص دیگری باز کند! محسن هاشمی به صراحت میگوید که با کسی رودربایستی ندارد. حرفش اما بر یک پاشنه نمی چرخد. نظر مخالفان را تا آنجا که با منطق و استدلال همراه باشد، می پذیرد، هرکه می خواهد باشد...اما شعارش این است! «نه با سیاه نمایی مطلق موافقام و نه با سفید نمایی محض»، «واقع بینی» شاید بهترین شعاری باشد که او در همه این سال ها دنبال کرده است. گفتگوی ما با او را در حالی می خوانید که هفته های پر استرس و شلوغ بودجه بندی 97 گذشته است. اما او قرار است بیشتر به وضعیتی اشاره کند که حالا در شهر تهران حاکم شده... برای همین از او پرسیده می شود که در شرایط فعلی، تهران اصلاح طلبانه را چگونه میبیند؟ آیا از اداره شهر با روشی که رفیق دیرینه اش محمد علی نجفی در پیش گرفته رضایت دارد؟ او بی پرده پاسخ می دهد اگرچه جانب احتیاط را در هر نقطه از کلامش رعایت کرده است!
شما خودتان جزو مدیران با سابقه مدیریت شهری هستید و کاملاً به مسائل و مشکلات شهر آگاهید، با توجه به این سابقه، مهمترین چالشهای پیش روی شهرداری تهران را در چه حوزههایی ارزیابی میکنید و راهکارتان برای حل هرکدام از این معضلات چگونه است؟
مسأله آلودگی هوا و ترافیک، شاید مهمترین معضل شهروندان تهرانی باشد، چالشی که سلامتی و سرمایه مادی و معنوی آنان را تهدید میکند، بافتهای فرسوده و آسیبپذیری در برابر زلزله و مدیریت بحران نیز یکی دیگر از چالشهای اصلی مدیریت شهری تهران است. مسائلی نظیر آسیبهای اجتماعی و معضلات فرهنگی و اجتماعی نیز برای بسیاری از شهروندان تهرانی آزاردهنده شده.
درباره راهکار باید نگاهی واقعبینانه داشت، ما در یک دوره محدود و با کمبود منابع قادر به حل مشکلات نیستیم، اما میتوانیم آنها را کاهش داده و قابل تحمل کنیم. در مورد مسأله ترافیک و آلودگی هوا، مهمترین راهکار توسعه حمل و نقل عمومی و انبوه بر، غیرآلاینده، منظم و پرسرعت یعنی مترو است که طی سالهای اخیر و با وجود توسعه زیرساختها، بهدلیل کمبود تجهیزات، ظرفیت متروی تهران در حد دو میلیون نفر در روز باقی مانده که در صورت تأمین منابع مالی، قابل افزایش به 5 تا 7 میلیون سفر در طول 4 سال آینده است.
در حوزه نوسازی بافتهای فرسوده و کاهش آسیبپذیری در برابر زلزله نیز، اصلاح سیاست تراکم فروشی و راهبری فعالان حوزه صنعت ساختمان به نوسازی، بارگذاری و بازآفرینی در بافتهای فرسوده راهکار اصلی است که بتدریج در حال طراحی و اجرا است.
اما در حوزه مسائل اجتماعی و آسیبها و معضلات آن، ما معتقد به استفاده از ظرفیت مردم و تشکلهای مردم نهاد هستیم، در دوره گذشته بودجه و توان فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران، عمدتاً صرف فعالیت در حوزههای غیرمرتبط و عمومی با سایر دستگاهها میشده است که باید این رویکرد به رویکرد تخصصی و فراهم کردن زمینه مشارکت در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی از سوی مردم تغییر کند.
فکر میکنید با افزایش بودجه شهرداری تهران و حمایتهای دولت میتوان بر هر کدام از این چالشها فائق آمد یا حداقل بخشهایی از آنها را مرتفع کرد؟
بودجه شهرداری تهران در حال حاضر با رقم بیش از 17 هزار میلیارد تومان، بودجه مناسبی است اما تحقق درآمدهای آن و هزینه کرد صحیح و اصولی آن باید مورد توجه قرار گیرد. اگر ما بتوانیم از اعتبارات مصوب دولت برای توسعه سیستم حمل ونقل ریلی در کلانشهرها درست استفاده کنیم، بخشی از کمبود اصلی تجهیزات در مترو یعنی دو هزار واگن برای خطوط شش وهفت مترو حل میشود.
با توجه به موارد فوق، نقاط قوت شخص شهردار را در اداره شهر بیشتر در چه حوزههایی میدانید و فکر میکنید ایشان بهعنوان مدیر شهر، در چه حوزههایی دارای نقطه ضعف هستند؟
آقای دکتر نجفی، از مدیران باهوش و با تجربه در نظام محسوب میشوند، ایشان در حوزه برنامهریزی تسلط خوبی دارند و به نظر میرسد تیم ایشان در حوزه عملیاتی و همچنین رسانه برای انعکاس درست فعالیتها به افکار عمومی و کاستن از نگرانیها و ابهامهای به وجود آمده نیاز به تقویت دارد.
اگر شما به جای آقای نجفی بودید، از چه شیوههایی برای اداره بهتر شهر استفاده میکردید؟
بنده با دکتر نجفی اشتراکات زیادی در حوزه شناخت مسائل شهر و راهکارها داریم و به نوعی میتوان گفت دارای مشابهتهای راهبردی قابل توجهی هستیم از اینرو شورای شهر از ایشان برای موفقیت در برنامههای ارائه شده حمایت کرده ومی کند.
میانگین سنی و تجربی شورا، بعضاً این شائبه را ایجاد میکند که برخی اعضا در پیشبرد مسائل شهر آنچنان که باید نمیتوانند نگاه حرفهای و تخصصی داشته باشند، شما با این نظر به دور از هرگونه جانبداری نسبت به همکارانتان، تا چه اندازه موافقید؟ آیا این ترکیب با آنچه پیش از این انتظار میرفت، در ارائه مسائل شهر و چانه زنی برای حل آنها تا امروز موفق ظاهر شده؟ فکر میکنید خروجی شورا توانسته دستاوردهای مطلوبی برای شهر به ارمغان بیاورد. میتوانید به چند مصداق اشاره کنید؟
نکته نخست آن است که در یک نظام دموکراتیک باید به رأی اکثریت مردم احترام گذاشت، شورای پنجم از پشتوانه رأیی حدود سه برابر دورههای قبل برخوردار است و این اعتبار و مشروعیت آن را افزایش میدهد، اما ممکن است برخی از شهروندان نسبت به گزینش لیست امید از میان صدها کاندیدای داوطلب در انتخابات، انتقاداتی داشته باشند که نمیتوان آنها را نیز نشنید، این لیست در زمانی محدود توسط نمایندگانی از احزاب و اعضای شورای راهبردی اصلاحات برگزیده شدند که طبیعی است این انتخاب قابل نقد است. برای ارزیابی دستاوردهای شورای پنجم نیز بسنده کردن به چندماه اقدامی شتابزده است اما سیاستهای جدید مدیریت شهری در افزایش شفافیت و کاهش روندهایی مانند شهرفروشی قابل ارائه شده است.
ارزیابی شما از عملکرد و مدیریت محمد باقر قالیباف طی 21 سال بر شهر چگونه است؟ نقاط قوت و ضعف شهردار سابق را در چه حوزههایی میدانید. آیا دوران ایشان سرتاسر سیاه و منفی بود؟
من با پولی کردن شهر و گران کردن زندگی در تهران مخالفم. بارها عنوان کردهام که در ارزیابی عملکرد گذشتگان باید منصف و واقع بین بود، سیاه نمایی به اندازه سفید نمایی با واقعگرایی فاصله دارد، در عملکرد 12 ساله مدیریت شهری گذشته که طولانیترین دوره تصدی شهرداری تهران محسوب میشود نیز نقاط مثبت و منفی متعددی وجود دارد، در حوزه عمرانی فعالیتهای قابل توجهی انجام شده است که میتوان به احداث زیرساختهای مترو و بزرگراهها وتونلها اشاره کرد، البته سیاست خودرو محوری و اولویت داشتن احداث بزرگراهها به مترو مورد نقد قرار دارد اما این فعالیتها را نمیتوان نادیده گرفت.
یکی از مهمترین ایرادات به شورای چهارم، نگاه سیاسی به مسائل شهری بود. حتی برخی معتقد بودند که میل اکثریت اعضا به سمت شهردار سابق، اجازه طرح واقعی موضوعها و معضلات شهری را در شورا نمیداد. اکنون برخی میگویند که این یکدستی و همگرایی، فرصت نظارت دقیق و طرح بیرودربایستی موضوعات را در شورا گرفته، شما با کدام گروه هم عقیدهاید و هماهنگی بین شورا و شهرداری را تا چه اندازه مفید میدانید؟
من معتقدم هم اکنون هماهنگی خوبی بین شهرداری و شورای پنجم وجود دارد، البته این هماهنگی به معنای تأیید تمامی اقدامها و انتصابات شهرداری توسط شورا نیست، چرا که کنترل شورای شهر بر شهرداری، اختیارات نظارتی محدودتری نسبت به مجلس شورای اسلامی بر دولت دارد. نظارت هم از سوی اعضای شورا در قالب تذکرات و گفتوگو در جلسات هماندیشی، کمیسیونها و صحن علنی انجام میشود.
فکر میکنید سیاستزدگی دوره قبل به شورای پنجم هم راه یافته یا خواهد یافت؟ اعتراض برخی به انتصاب افرادی که صرفاً سابقه اصلاحطلبی نداشته اما به اذعان شهردار، با تجربه و متخصص هستند در همین راستا تعریف میشود؟ آیا این گفته درست است که همه افراد منتصب شهردار سابق را از شهرداری خارج کردهاید و این روند ادامه خواهد داشت؟
انتقاد به انتصابها در مواردی درست و در مواردی منطقی نبوده است، البته باید توجه کرد تنها یک چهارم هشتصد مدیر شهرداری در دوره جدید تغییر کردهاند و بسیاری از مدیران قبل همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند، منصفانه باید گفت که معیارهای سیاسی در تغییرات مدیران شهری تأثیر کمتری نسبت به گذشته داشته است.
رابطه شما و آقای نجفی چه در حوزه کاری و غیر کاری چگونه است.آیا ایشان با شخص شما که دارای تخصص و تجربه هستید در حوزههایی که میطلبد، مشورت میکنند؟ به نظر میرسد شما در برخی موارد با ایشان دچار رودربایستی هستید و تابع نظراتشان؟ این گفته را تأیید میکنید؟ اگر نه در چه حوزههایی دچار اختلاف نظر هستید. آیا آقای نجفی اهل کوتاه آمدن و پذیرش نظر شما هستند؟
بنده با آقای نجفی از دولت سازندگی که ایشان در وزارت آموزش و پرورش و بنده در بازرسی ویژه رئیس جمهوری حضور داشتم. همکاری داشتیم، در مواردی که ایشان احساس نیاز کرده و مشورت خواسته است، نظرم را ارائه داده ام، اما احساس میکنم حوزه حمل و نقل عمومی و مترو آنگونه که باید هنوز مورد توجه مدیریت شهری قرار نگرفته و از نظر تخصیص اعتبارات مظلوم واقع شده است. با کسی از جمله آقای نجفی رودربایستی ندارم، اما این به معنای دخالت در مدیریت ایشان نیست، قانون اختیارات محدودی برای شورای شهر در نظر گرفته است که ما در چارچوب آن عمل میکنیم و شهردار نیز در این موارد تابع قانون است.
خود شما بهعنوان رئیس شورا تا چه اندازه به نظر مخالفان و منتقدانتان توجه میکنید؟ برخی منتقدان میگویند که یکدستی شورا، فرصت طرح کارشناسی موضوعها و چالشهای شهری را نمیدهد. همچون طرح ترافیک جدید که حتی مخالفانی همچون آقای چمران هم عقیده داشتند این طرحها تنها در راستای افزایش درآمد شهرداری بوده و به نفع مردم نیست، آیا شورای پنجم به صرف تأیید طرحی که از سوی شهرداری عنوان شده، منافع مردم را در نظر نمیگیرد؟ یا اینکه شما با این نظر کاملاً مخالفید؟
وقت قابل توجهی از بنده در روز به مطالعه و شنیدن نظرات منتقدان و مخالفان اختصاص دارد اما این به معنای پذیرش همه نظرات نیست، آن بخشی را که دارای استدلال و منطق باشد میپذیریم.
اما در مورد طرح ترافیک باید ابتدا یادآور شوم که این طرح مصوب شورای شهر تهران نیست، بلکه در شورای عالی ترافیک در وزارت کشور مصوب شده است، شورای شهر باید فقط در مورد میزان عوارض طرح نظر بدهد که در این مورد نیز حدود یک ماه این طرح در کمیسیون و صحن علنی شورا مطرح بود و بحثهای زیادی درباره آن شد و اتفاقاً مخالفان و منتقدان جدی در درون شورا داشت، اما با اصلاحاتی که شورای عالی ترافیک در آن انجام داد مصوب شد و البته با توجه به جدید بودن طرح قطعاً هنگام اجرا با مسائلی مواجه خواهد شد که نیاز به تدقیق و تکمیل دارد.
یکی از انتقادهای جدی شما در زمان آقای قالیباف، به هزینه نشدن بودجه در حوزه حمل و نقل عمومی برمی گشت. در آن زمان بذل و بخششها بالا بود، اما حالا کاهش هزینهها در این حوزه و پرداخت از جیب مردم، نقل قولهای دیگری را مطرح میکند. البته این بحث در حوزههای دیگری مثل فرهنگی و اجتماعی هم دیده میشود. شما موافق دریافت عوارض از مردم هستید؟ اگر نه چرا جدی به این موضوع ورود نکرده اید؟ به هرحال از شما انتظار می رود که منافع مردم را در نظر بگیرید. لطفاً دیدگاهتان را صریحاً بگویید؟
با اجرای عدالت در تأمین درآمد و هزینه مدیریت شهری موافقم. شما در تهران شاهد هستید خانوادههایی که چندین برابر خانوادههای دیگر از خدمات شهری استفاده میکنند، یعنی چندبرابر زباله تولید میکنند، چند خودرو دارند که از معابر و بزرگراهها و پارکینگهای کنار گذر استفاده میکند، از فضای تفریحی شهری استفاده میکنند، از ملک سود کسب میکنند، اما به تناسب استفاده از خدمات شهری، در هزینهها مشارکت نمیکنند و بار آنها را باید خانوارهای جنوب شهری به دوش بکشند، بنابراین سیستم مدیریت شهری ما باید در تأمین منابع هوشمند باشد و مانند سایر کلانشهرهای توسعه یافته براساس خدمت محوری، هزینه را محاسبه کند، به عبارتی هر که بامش بیش، برفش بیشتر.اما در رابطه با حوزههای فرهنگی و اجتماعی، معتقدم که باید شهرداری از موازی کاری با سایر دستگاههای مسئول در حوزه تبلیغی به سوی حمایت از فعالیتهای مردمی و تشکلهای مردم نهاد حرکت کند و زیرساختها را در اختیار مردم قرار بدهد چون در این حوزه ظرفیت خوبی در تهران وجود دارد.
بهعنوان رئیس شورا که تجربه مدیریت در حوزه شهری را هم دارید، فکر میکنید چگونه میتوان دغدغه مازاد نیرو در شهرداری را رفع کرد؟
معضل نیروهای مازاد باید از طریق توسعه خدمات و انجام فعالیتهایی که قبلا برون سپاری میشدند، رفع شود و نباید با دامن زدن به فضای ناامنی شغلی سرمایه انسانی مدیریت شهری را دچار چالش و آسیب کرد.
منبع ایران