در گفتاری از امام موسی صدر در صفحات ۲۷۲ و ۲۷۳ کتاب «برای زندگی»، درباره شب های قدر میخوانیم: «آدمی همیشه میاندیشد که عمر و روزی نتیجه عملکرد انسان در تنها یک شب نیست امروز شخصی در اثر بیماریای که از مدتی پیش بوده، میمیرد. چه بسا اسباب مرگ از چهار یا پنج سال پیش و یا از چند ماه پیش فراهم شده بوده و سبب مرگ او شده باشد. یعنی به سبب اتفاقات یک شب نمرده است. امروز، هر کدام از ما زندگی میکنیم، ولی فقط بر اساس کاری که در شب قدر کردهایم، زندگی نمیکنیم، بلکه بر اساس اعمالمان که پیش از شب قدر هم بوده، زندگی میکنیم. از مدتها پیش تحصیل و کار و مهاجرت کردهایم و به کاری مشغولیم و اکنون بر اساس نتیجه فعالیتهایمان خوشبخت یا بدبخت هستیم. این گونه نیست که انسان در دورهای بدبخت باشد و ناگهان سعادتمند شود، یا دورهای خوشبخت باشد و ناگهان بدبخت شود. این مسئله دور از ذهن است.
بنابراین، باید تفسیر معقولی از شب قدر ارائه دهیم و در عین حال نباید از چارچوب متناسب با معنای قرآنی و اسلامی خارج شویم... روزه آن چیزی است که سرنوشت آدمی را مقدر میکند و روزه در دهه آخر ماه رمضان و یا در هفته آخر این ماه کامل میشود و میبالد. در حقیقت، روزه رمز و راز شب قدر و سبب آن است.
او در ادامه میافزاید: «ما در ماه رمضان تمرین میکنیم تا بر اراده و شهوات خود مسلط باشیم و چون بر شهوات و اراده خود مسلط شدیم، میتوانیم سعادت یا شقاوت خود را رقم بزنیم. در نتیجه، ماه رمضان ماه تعیین سرنوشت است. زیرا که از آغاز این ماه تمرین میکنیم و نتیجۀ این تمرین تسلط بر شهوات است. تو مختاری و میتوانی سعادت و شقاوت خود را تعیین کنی. بنابراین، میتوانیم بگوییم که سعادت و شقاوت انسان در ماه رمضان رقم میخورد. در چه مقطعی از ماه رمضان؟ در اواخر ماه رمضان، آنچنان که در احادیث آمده است. شب قدر نیز در هفته یا دهه آخر ماه رمضان واقع شده است، زیرا این تمرین در آن هنگام به اوج خود میرسد... اما معنای مشهور شب قدر این است که در این شب شرایط تغییر میکند و اعمال آدمی نوشته و روزی تقسیم میشود و این شب را مانند روز تقدیم بودجه دولتها به مجلس در نظر میآورند. من حقیقتا این معنا را نمیفهمم... لزومی ندارد که این معنای خرافهای و شایع میان مردم را بپذیریم که در این شب ستارهها از حرکت باز میایستند و آسمان بالا یا پیش میرود و گرفتاریها فرود میآید و فقط کافی است که شخص دعا کند و بگوید فلان چیز را طلا کن و آن طلا شود... من شخصاً این معنای رایج را نمیفهمم وای کاش که یک نفر این معنا را برای من توضیح دهد. این معنا نه با علم و نه با دین و نه با قرآن سازگار است...»
همچنین در گزیدهای از تفسیر سوره قدر توسط امام موسی صدر در صفحه ۳۱۲ کتاب «حدیث سحرگاهان»، می خوانیم: «إنا انزلناه فی لیلة مبارکة إنا کنا منذرین»؛ این جمله [از نظر نحوی] حال است. برای جملهٔ پیشین و معنایش این است که ما قرآن را در شب قدر نازل کردهایم، در شبی مبارک، در حالی که ما در آن شب بیمدهنده بودیم؛ یعنی بر آن بودیم که انذار دهیم و در صدد خلق و تکوین نبودیم. این بدان معناست که بر آن بودیم آنچه را جایز نیست و همچنین محرمات را تشریع کنیم. «فیها یفرق کل أمر حکیم»؛ همهٔ امور محکم و ثابت را در این شب توضیح میدهند. این امر محکم چیست؟ «أمراً من عندنا إنا کنا مرسلین» همچنین این جمله حال است برای جمله پیشین؛ یعنی در حالی که ما فرستاده بودیم و در صدد فرستادن تعالیم دینی و احکام اسلامی، این امور محکم را میفرستادیم.