آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه درباره اوضاع اقتصادی این روزها و عملکرد دولت می گوید: مردم اعتمادشان به بانک مرکزی به اندازه اعتمادشان به بقال سر کوچه هم نیست.
بغزیان در گفت و گو با خبرنگار «انتخاب»، درباره چرایی «بی ثباتی» اقتصاد کشور گفت: «بی ثباتی» اصطلاح خوبی نیست. باید بگوییم بلاتکلیفی اقتصاد. بانک مرکزی که مقصر این قضایاست ابتدا پیشنهاد تک نرخی کردن ارز و سپس پلیسی کردن آن را داد، و بعد عدم تخصیص به موقع ارز ۴۲۰۰ تومانی و پیگیری اینکه به دست چه کسی میرسد، باعث شد که این بازار آزادی که به ۸۲۰۰ هم رسیده، خیلیها را نگران کند؛ از جمله تولیدکنندگانی را که حتی ارزبری هم ندارند مانند سبزی. آنها هم منتظرند تا اتفاقی بیفتد تا قیمت را بالا ببرند، چون نمیدانند جنس خود را ارزان میفروشند یا نه. یا ماده اولیهای که ارزان خریده اند و الان میخواهند بفروشند را دیگران می برند و انبار می کنند یا ...
او ادامه داد: به نظر من این جو یا جنگ روانی قابل پیش بینی و طبیعی بود. در شرایطی که نرخ ارز تغییر میکند و تحریم هم جدیتر میشود، از فردی که ۱۰۰ هزار تومان دارد، انتظار نداشته باشید که نرود نیم گرم طلا بخرد و خودش را از کاهش ارزش پول نجات دهد.
این استاد دانشگاه تهران افزود: دولت هم چند روز است وعده میدهد که ما قیمت خودرو را کنترل میکنیم. اما چه اتفاقی افتاد؟ خودرو گرانتر شد. این نشان میدهد که ما نظارتمان روی اصناف و آنهایی که غیرمنطقی از این فرصت استفاده میکنند و اجناس را گران میکنند، ضعیف است. پس از تخصیص ارز توسط بانک مرکزی، عدهای هم آمده اند و آن را گرفته اند و معلوم نیست چه وارد کرده اند که آن را هم ۸ هزار تومانی قیمت گذاری میکنند. تا این مسئله درست نشود این وضعیت ادامه خواهد یافت.
او درباره عملکرد تیم اقتصادی دولت و تقاضاها برای استعفای این افراد، گفت: اگر رییس بانک مرکزی را هم جزء این تیم بدانیم، تغییر ایشان خودش امید مثبتی در مردم ایجاد میکند. یا میتواند اگر باندی در بانک مرکزی وجود دارد که برای گروهی که اطلاعات مربوط به تغییرات ارز را دارند، ایجاد رانت میکنند، دست آن را قطع یا کم شود. بقیه مانند وزارت اقتصاد نقشی ندارند. حرف وزارت صنعت در دولت بیشتر خریدار دارد. چون آنها از وضعیت فعلی عرضه مثلا در بازار خودرو یا وزارت مسکن روی بحث مسکن اطلاعات دارند و میتوانستند پیش بینی کنند که بعد از اینکه ما بازار ارز را پلیسی کنیم، عدهای هم دلال وارد بازار مسکن هم میشوند و بنابراین در حال حاضر قیمتها معلوم نیست چگونه است.
بغزیان در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است اتفاقات سال ۹۱ را شاهد باشیم؟ نه فکر نمیکنم. چون راههای سوءاستفاده از این قضیه وجود دارد. الان چرا پتروشیمیها اعتراض نمیکنند؟ چطور آنها با ارز ۴۲۰۰ تومانی راضی شدند که صادر کنند و ارز را هم به دولت بدهند؟ آیا جای شبهه نیست؟ این نشان میدهد که آنها راهش را پیدا کرده اند که چطور از مشتری خود که قرار است ارز ۴۲۰۰ تومانی برای واردات به او بدهند، مابه التفاوتش را هم بگیرند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: به نظر من دولت خیلی خوش خیال است که فکر می کند چیزی که بانک مرکزی درباره بازار به خصوص در بحث تخصیص ارز تصمیم گرفته، جواب میدهد، و نظارتش را هم قوی نکرده که سوءاستفاده نشود.
او درباره ماجرای پیش فروش سکه و نوع مدیریت دولت هم گفت: این موضوع قابل پیش بینی بود. ما یک بار این تجربه را داشتیم. آن موقع هم سکههای یک گرمی را ۵۰ هزار تومان ثبت نام میکردند. قیمت سکه هم ۵۰۰ یا ۶۰۰ هزار تومان بود. آن زمان هم وقتی کار انجام شد، آمدند و گفتند عدهای چند هزار سکه ثبت نام کردند. بعد سکهها را تحویل دادند و بازار سکه آرام شد.
بغزیان افزود: به نظر من بانک مرکزی دولت را گول زد که من سکه می دهم و هر کس هر چقدر می خواهد بنویسد. بعد هم افتخار این بود که مثلا من الان دو میلیون نوشته ام. اما همان موقع هم می شد تحقیق کرد که چند نفر از این افراد چند درصد سکه ها را پیش خرید کرده اند. یعنی همان موقع هم قابل پیش بینی بود اما انجام نشد چراکه احتمالا منافعی در میان بود که باعث می شد برخورد جدی صورت نگیرد.
او با بیان اینکه «مردم اعتمادشان به بانک مرکزی به اندازه اعتمادشان به بقال سر کوچه هم نیست» درباره توصیه خود به مردم و دولت گفت: متاسفانه ما مقصر را مردم فرض کرده ایم. چون می گوییم مردم هجوم آورده اند برای خرید کالای خارجی یا داخلی. اما کسی که متولی ارزش داخلی پول یعنی تورم و ارزش خارجی پول یعنی ارزش ریال است، بانک مرکزی است. طبیعتا وقتی که اقدامی را نمی تواند انجام دهد، مردم هجوم می آورند. کسی که می تواند، مسکن و کسی که نمی تواند، حتی شوینده هم می خرد. مردم نمی خواهند سوداگری کنند؛ می خواهند ارزش پولشان پایین نیاید. بنابراین اگر می خواهیم به مردم بگوییم نخرید و هیجانی نشوید که این وضعیت موقت است، باید اقدام کنیم. من اقدامی ندیده ام. اگر از هفته پیش تا الان پایین تر آمده بود یا قیمت خودرو کم شده بود، آن گاه می گفتیم بله کاری انجام شده. اما عملا اتفاقی نیفتاده.
وی ادامه داد: کسی هم که به عنوان مسئول نتوانست به مردم جواب دهد باید عوض شود. نمی شود که برخی مسئولان اقتصادی استعفا بدهند و هنوز سرکار باشند. در اینجا حتی حافظه مردم هم خوب عمل نمی کند. به دولت هم توصیه می کنیم که با تغییر تیم اقتصادی مخصوصا بانک مرکزی این اعتماد را به مردم بدهد که من هم نگرانم و فکر می کنم.
تصور می کنند با وعده «با مردم صحبت می کنیم» همه مشکلات را حل می کنند! همه قیمت ها رو به بالاست ، اما به زعم حضرات، یا حباب است، یا جنگ روانی! شنیده ها حاکی از آن است که دولت در برخی امور، اساساً رها شده و برخی بزرگان دولتی نیز، انگیزه و تمایلی برای حل مشکلات و معضلات ندارند! شیرین ماجرا آنجاست که هر چند وقت یکبار، می گویند «بزودی با مردم سخن می کنیم» ؛ تصور می کنند قرار است چه معجزاتی پس از صحبت های آنان با مردم اتفاق بیفتد. تجربه های پیشین نشان داده، تکرار مکررات و انداختن توپ در زمین رقیب و حتی رسانه ها! که «چرا توقعات مردم را بالا می برید» . گویی این رسانه ها بودند که در ایام رقابت های انتخاباتی این دوره و دوره پیشین گفتند «آنچنان رونق اقتصادی و درآمد سرشار آنچنان رونق اقتصادی ایجاد بشه و مردم درآمد سرشار داشته باشند که اصلا این ٤٥ هزار تومن(یارانه) رو نیاز نداشته باشند»!