اخیرا دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا اظهار داشته که حاضر است با مقامات ایران بدون پیش شرط دیدار کند که این مساله در رسانههای جهان بسیار بازتاب داشته است.
داود هرمیداس باوند تحلیلگر مسایل بینالملل در یادداشتی نوشته است: در این ارتباط باید گفت مذاکره باید بدون قیدوشرط باشد. اگر پیشنهاد آقای ترامپ این است که مذاکره بدون قید و شرط باشد میتوان آن را مورد بررسی قرار داد. زیرا به خوبی میدانیم تا زمانی که مشکلات ایران با آمریکا براساس منافع حل و فصل نشود همچنان با این معضلات روبهرو خواهیم بود. موفقیت در مذاکرات و رسیدن به منافع ملی منوط به دانش و تجربه مذاکره کننده است. منافع و مصالح ایران مشخص و در مقابل ادعاهای آمریکا نیز آشکار است. بنابراین مساله مهم این است که بتوان به وضعیتی رسید که در آن منافع و مصالح مدنظر قرار گیرد. آمریکاییها خواستههایی را مطرح میکنند و در برابر آن، ایران هم درخواستهایی جدی و بحق دارد و در این صورت تلاش میشود که موازنه انجام گیرد.
عرف دیپلماتیک چنین اقتضائاتی دارد و بنابراین است که با مذاکره مشکلات را تعدیل کرد، یعنی بهگونهای رفع نگرانی شود. اینجا میتوان به گفته لرد پالمرستون، نخست وزیر بریتانیا در قرن19 استناد کرد که گفته بود: «انگلستان نه دوستان دائمی دارد و نه دشمنان دائمی، بلکه منافع ملی دائمی دارد». با این نگرش است که عنوان میشود که در عالم سیاست دوستیها و دشمنیها به یکدیگر تبدیل میشوند. گفته هراکلیوس هم به چنین مفهومی اشاره دارد که میگوید: «نمیتوان در یک رودخانه، دوبار پا گذاشت». یعنی همه چیز در حال تغییر و دگرگونی است. مقتضیات امروز با شرایط دیروز متفاوت است. بحث منافع اساسی کشور مطرح است. ایران خاطرات تلخی از دوران هشت ساله جنگ با عراق دارد که مورد تهاجم حملات موشکی میانبرد و دوربرد و همچنین مورد تجاوز شیمیایی قرار گرفته بود.
بنابراین با توجه به این خاطره تلخ و به ویژه واکنش ناعادلانه، غیرمنصفانه و نادرست سازمان ملل به این موضوع که عراق را نه تنها محکوم نکرد بلکه این اجازه را داد که بارها و بارها از سلاحهای شیمیایی استفاده کند. از طرف دیگر ایران مثل هر کشوری باید توانایی دفاع متعارف از خود را داشته باشد. این موضوعی بیچون و چراست، اما شاید بتوان بنا بر منافع ملی درباب مسائل دیگر بحث و مذاکره کرد. درباره مسائل اقتصادی و برداشتن تحریمها که برجام هم دوباره جان تازهای بگیرد، چه بسا بتوان روابط را به شکلی تعریف کرد که شرکتهای خارجی بیدغدغه بخواهند در ایران سرمایهگذاری کنند و فرایند انتقال تکنولوژی را انجام دهند.
در هر حال باید گفتوگو سازنده، همراه با فرایند روشن و قابل قبول برای طرفین باشد. باید دانست که برخی از کشورهای عربی منطقه به هیچ وجه راضی نیستند که مذاکرهای جدی با نتایج مطلوب به نفع ما انجام شود. در واقع این کشورها از اینکه بین ایران و آمریکا تنش باشد و این تنش پیوسته بالا برود و حتی برخوردی هم بین این دو صورت بگیرد، خوشحال خواهند بود.
در مورد دیدار اخیر وزیر خارجه عمان و دونالد ترامپ نیز میتوان گفت که این دیدار احتمالا در نظر ترامپ تاثیرگذار بوده است. ترامپ در زمینه تشکیل ناتوی عربی با فروش سلاح به مبلغ 110میلیارد به عربستان و 20 میلیارد دلار به قطر، نشان داد که رقم بزرگی حاصل از فروش سلاح به کشورهای عربی را در نظر گرفته است.
بنابراین ترامپ به دنبال دستاوردهای مالی برای آمریکاست و بیشتر در این زمینه حرکت میکند. در صورت اجازه دولت آمریکا، شرکتهای آمریکایی به سرمایهگذاری در ایران خواهند پرداخت. هماگونه که کشورهایی مثل چین و ژاپن و شرکت توتال وارد کشور شدند تا به همین نتیجه برسیم؛ چون به فناوری پیشرفته نیاز داریم. اگر مذاکره بدون قید و شرط به نفع منافع ملی ما باشد آنگاه میتوان آن را مورد بررسی قرار داد.
منبع: روزنامه آرمان