یک تحلیلگر کرد عراقی معتقد است بیاعتمادی اکراد سوریه به آمریکا مشوق اصلی مذاکرات آنها با دمشق بوده است. وی نقش ایران را در مبارزه با تروریستها در سوریه تاریخی دانست.
به گزارش تسنیم، همزمان با موفقیت ارتش سوریه در پاکسازی مناطق زیادی از این کشور از لوث تروریسم، شاید بازگشت کردها به میز مذاکرات با دمشق را بتوان رخدادی مهم در تحولات بیشمار این کشور قلمداد کرد، مذاکراتی که در آن هیئتی از شورای دموکراتیک شاخه سیاسی نیروهای دموکراتیک سوریه به دمشق رفتند. شاخه سیاسی نیروهای دموکراتیک سوریه پیشتر و در بیانیهای آمادگی خود را برای انجام مذاکرات بیقیدوشرط با دولت این کشور اعلام کرده بود. تفسیرهای مختلف صورتگرفته در خصوص نیت واقعی کردها از این اقدام، خبرنگار تسنیم گفتگویی را با فرید اسسرد عضو شورای رهبری اتحادیه میهنی کردستان عراق و از تحلیلگران ارشد منطقه داشته است که محورهای اصلی آن بهشرح ذیل است:
یکی از مهمترین دلایل مذاکرات صورتگرفته کردها با دولت سوریه را میتوان بیاعتمادی به آمریکا و بهویژه در ماجرای حملات ترکیه به عفرین و منبج دانست که در آن با وجود درخواستهای مکرر کردها، واشنگتن هیچ اقدامی برای ممانعت از حملات ترکها نداشت.
آمریکا از همان ابتدای حضور در سوریه دلیل مشخصی برای این اقدام خود نداشته و با اتحاد کردها و دولت سوریه هیچ توجیهی برای حضور نیروهای نظامی آمریکا در این کشور باقی نخواهد ماند.
دولت سوریه کردها را بخشی از جامعه خود میداند و فرصتی فراهم شده است که حقوق کردها در چارچوب قوانین سوریه تأمین شود.
سوریه پس از بحرانی که به مراحل پایانی خود نزدیک شده است نیازمند یک آشتی ملی است، این مورد تنها شامل کردها نمیشود بلکه دولت سوریه نیازمند آشتی ملی با شرکت تمام قومیتها و مذاهب این کشور است.
ایران نقش ویژه و بزرگی در مبارزه واقعی با تروریستها داشته است، ایران نهتنها در حفاظت از مناطقی در سوریه نقش بیبدیل داشته است بلکه در بازپسگیری مناطق تحت کنترل تروریستها هم کار بزرگی را به انجام رسانیده است.
مشروح این گفتگو را در ادامه مشاهده میکنید:
اکراد سوریه در مدت اخیر به مذاکره با دولت این کشور پرداختهاند، علت تغییر موضع آنها در این شرایط و انتخاب میز مذاکره با دمشق را در چه میدانید؟
اکراد سوریه را نمیتوان بهدور از دولت این کشور دانست، هر دو در جبهه مشترکی علیه گروههای تروریستی داعش، جبهه النصره و دیگر تروریستها قرار داشتهاند. کردها و دولت سوریه دارای یک دشمن مشترکی بودهاند که حیات آنها را در طول سنوات گذشته مدام تهدید کرده است، بنابراین آنها در اصل و در همان ابتدا دارای فرصتی برای نزدیکی به هم بودهاند اما در ادامه بحران سوریه مسائلی پیش آمد که نمیتوان گفت آنها از هم جدا یا دور شده بودند بلکه دارای نگاه متفاوتی به مسائل جاری این کشور بودهاند. اعتقاد من بر این است که اکراد سوریه در مقاطعی هم دارای اشتباهاتی بودهاند، بهویژه در انتخاب متحدانی که در این سالها داشتهاند اما اکنون که در سیاست، موضعگیری و آیندهنگری خود تجدیدنظرهایی داشتهاند، این احساس اشتباه عملکردی خود را دریافته و مذاکرات با دمشق هم بهنوعی در ادامه اصلاح اشتباهات صورتگرفته گذشته است. از سوی دیگر، کردها میخواهند که بهنوعی در آینده سوریه هم نقش داشته باشند. یکی از مهمترین دلایل مذاکرات صورتگرفته کردها با دولت سوریه را میتوان بیاعتمادی به آمریکا و بهویژه در ماجرای حملات ترکیه به عفرین و منبج دانست که در آن با وجود درخواستهای مکرر کردها، واشنگتن هیچ اقدامی در جهت ممانعت از حملات ترکها نداشت، آنها در گذشته نگاه متفاوتی به آمریکا داشتند و حضور نیروهای این کشور را در سوریه در راستای تأمین منافع خود ارزیابی میکردند، اما سلسله تحولات عفرین و منبج، نگاه کردهای سوریه به آمریکا را تغییر داد، آنها به این واقعیت رسیدهاند که فرصتی برای اتحاد با دمشق و چارهیابی مشکلات از طریق گفتگو با دولت سوریه فراهم شده است.
بازگشت دوباره کردها به دمشق بهخلاف انتظار آمریکا و سیاستهای این کشور است، واکنش واشنگتن به این اقدام کردها چگونه خواهد بود؟
بدون شک این اقدام کردهای سوریه مورد رضایت سران آمریکا و فرماندهان نظامی آنها نیست، اما در عین حال واکنش جدی به این موضوع هم نداشتهاند. عدم موضعگیری آشکار آمریکا در قبال بازگشت کردها به دمشق به دو عامل اساسی برمیگردد: نخست، آمریکا در مناطق تحت کنترل اکراد سوریه نیروهایی دارد که از سوی کردها محافظت میشوند، از این رو در پی بهوجود آمدن مشکلاتی برای نیروهای خود در این مناطق نیستند. دوم، آمریکاییها خواستار ماندن در سوریه نیستند، آنها در پی خروج از این کشور هستند، آمریکا از همان ابتدای حضور در سوریه دلیل مشخصی برای این اقدام خود نداشته و با اتحاد کردها و دولت سوریه هیچ توجیهی برای حضور نیروهای نظامی آمریکا در این کشور باقی نخواهد ماند.
راهبرد دمشق در برابر بازگشت کردها به آغوش سوریه چگونه خواهد بود؟ آیا سیستم خودمدیریتی کردها از سوی دولت این کشور مورد پذیرش خواهد بود؟
بدون تردید این موضوع از سوی دولتمردان سوریه مورد استقبال واقع میشود، دولت سوریه کردها را بخشی از جامعه خود میداند و فرصتی فراهم شده است که حقوق کردها در چارچوب قوانین سوریه تأمین شود. از سوی دیگر، سوریه پس از بحرانی که به مراحل پایانی خود نزدیک شده است نیازمند یک آشتی ملی است، این مورد تنها شامل کردها نمیشود بلکه دولت سوریه نیازمند آشتی ملی با شرکت تمام قومیتها و مذاهب این کشور است. در حالی که منطقه ادلب هنوز به کنترل دولت سوریه هم در نیامده است زمزمههایی از آن به گوش میرسد که مردم و شماری از گروهها خواهان ارتباط با دولت سوریه شدهاند. آینده سوریه هم نشان خواهد داد که آیا دولت این کشور به سیستم خودمدیریتی کردها تحت حاکمیت سوریه متحد و یکپارچه رضایت خواهد داد یا نه، این مورد ممکن است تنها مشمول کردها نباشد و در خصوص دیگر مناطق هم صدق کند. در چارچوب این سیستم، اداره محلی این مناطق بهعنوان نمونه در اختیار کردها است و موضوعاتی همچون سیاست خارجی، ارتش، درآمدهای ملی و غیره در اختیار دولت دمشق است و موضوعات محلی به ادارههای مناطق با نظارت کلی دولت واگذار میشود.
سوریه سالهای سختی را در نبرد علیه گروههای تروریستی و بهویژه داعش پشت سر گذاشته است، ارزیابی شما از وضعیت کنونی این کشور چیست؟
دولت سوریه بهتنهایی قادر به کسب چنین موفقیتهایی نبوده است، در کشوری که تروریستها با حمایت و ارائه تسهیلات مناسب از مرزها وارد آن میشدند دوستان سوریه بهیاری دولت و مردم آن شتافتند و مانع سقوط دولت دمشق شدند، در این میان ایران نقش ویژه و بزرگی در مبارزه واقعی با تروریستها داشته است، ایران نهتنها در حفاظت از مناطقی در سوریه نقش بیبدیل داشته است بلکه در بازپسگیری مناطق تحت کنترل تروریستها هم کار بزرگی را انجام داده و در موفقیتهای دمشق سهیم است، نیروهای حزبالله لبنان هم نقش بزرگی در سوریه ایفا کردهاند که در نتیجه این حمایتها اکنون دولت سوریه از جایگاه مستحکمی برخوردار شده است و با حمایت متحدان خود بهسوی ثبات و آرامش بیشتر در این کشور گام برمیدارد. ایران نقش تاریخی در مبارزه با گروههای تروریستی در سوریه ایفا کرده است. این اطمینان وجود دارد که نیروهای سوریه با حمایت متحدان این کشور، مناطق باقیمانده و تحت کنترل تروریستها را هم آزاد خواهند کرد.