تامر بدوی در الصباح الجديد نوشت: بحران کم آبی در ایران، خودکفایی در زمینه کشاورزی را تهدید می کند و این مساله می تواند در طولانی مدت، تاثیر منفی در صادرات بخش انرژی بر جای بگذارد؛ به این دلیل که مسئولان این کشور امیدوار بودند بتوانند بر صادرات دو بخش انرژی و کشاورزی، تکیه کنند تا به این ترتیب از پیامدهای تحریمهای اقتصادی جدید بکاهند.
به گزارش «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: به بیان دیگر، بحران روز افزون ناشی از کمبود اب در ایران، خودکفایی آن در زمینه تولید گندم را در معرض خطر قرار داده است؛ انچه که می توانست ابزار مهمی برای مقاومت اقتصادی ایران در برابر تحریمهای امریکا باشد. کمبود منابع ابی که همزمان نتیجه تغییرات آب و هوایی و سوء مدیریت است، به احتمال زیاد در سالهای آینده ایران را مجبور به واردات گندم خواهد کرد. علاوه بر اینکه کمبود آب، در صادرات دو بخش کشاورزی و برق ایران به بازارهای کشورهای همسایه نیز تاثیر می گذارد.
طی سال 1396، سطح بارندگی ها به نسبت 25 درصد کاهش داشت و این مساله حتی در مناطق شمالی و شمال غربی ایران نیز مشهود بود. این کاهش بارندگی ها موجب کاهش آب سدهای ایران تا 33 درصد شد. این کاهش شدید، تهدید بزرگی برای بخش کشاورزی در این کشور محسوب می شود که مصرف 92 درصد از منابع آبی را به خود اختصاص می دهد.
در سال 2008، دولت ایران اقدام به بارور کردن ابرها کرد و به این شکل، بارندگی ها تا حدود 15 درصد افزایش پیدا کرد. در زمان حاضر نیز دولت می تواند اینگونه اقدامات را گسترش دهد؛ اما مشخص نیست این بارور کردن ابرها، تا چه میزان می تواند باعث افزایش بارشها شود.
با کاهش میزان بارندگی ها، ممکن است گندم داران به دنبال منابع آبی دیگری باشند، که یکی از آنها حفر چاههای غیر قانونی است؛ آنچه که تلاشهای دولت برای عدم تکیه بر منابع آبهای زیر زمینی را دچار مشکل می کند؛ همانطور که دولت ایران اعلام کرده است قصد دارد حجم استفاده از ابهای زیر زمینی را کاهش دهد.
در همین رابطه، برخی گزارش ها حاکی از آن است که تعدادی از شرکت ها به دولت روحانی برای بنا نهادن سدهای بیشتر، فشار می آوردند، علیرغم اینکه اغلب سدهای موجود در ایران، به دلیل کمبود بارشها، هنوز ظرفیت خالی زیادی دارند و از سوی دیگر، ابهای موجود در سدها یا بخار می شود و یا در زمین فرو می رود. به این ترتیب، ایجاد سدهای بیشتر نه تنها به شبکه ابرسانی کشاورزی کمکی نمی کند، بلکه تنها باعث صرف هزینه های بیشتر می شود.
بر همین اساس، حسن روحانی در اولین دوره ریاست جمهوری اش تصمیم گرفت سیاست افزایش سدسازی را متوقف کند؛ در این راستا، دستور توقف ساخت 14 سد را صادر کرد تا به جای آن، خطوط لوله های آبهای زیر زمینی بیشتری ایجاد شود، که کمتر در معرض تبخیر هستند.
کمبود بارشها، مسئولان دولتی را بر آن داشته است تا برای حل مشکل ابرسانی بویژه برای مزارع گندم، منابع آبی را از طریق لوله های آبرسانی به زمینهای کشاورزی برسانند و خود این حمل و نقلها به حدود ده درصد از گاز طبیعی مصرفی در ایران، نیاز دارد.
براین اساس، این راه حل، نیازمند مصرف مقدار زیادی انرژی برای رفع مشکل کم آبی در مزارع کشاورزی است. در ادامه، در طولانی مدت توان ایران برای صادرات گاز طبیعی کاهش می یابد و با اینکه در حال حاضر ایران ظرفیت تامین نیاز گاز طبیعی خود در داخل را دارد، اما در آینده، خروج شرکتهای انرژی خارجی از ایران، به دلیل تحریمهای آمریکا، به معنای کند شدن توسعه میدانهای گازی خواهد بود و حتی ممکن است به دلیل افزایش نیازهای کشاورزی، ایران مجبور به واردات گاز از ترکمنستان شود.
به این ترتیب، این کشور خود را بین دو مشکل محصور می بیند؛ از یک سو باید برای جلوگیری از خشکسالی، مصرف آب را کاهش دهد و از سوی دیگر، برای خودکفایی در زمینه مواد غذایی، نیاز به استفاده بیشتری از منابع آبی خود دارد.
حل بحران آب در ایران، برای جلوگیری از بحرانهای اجتماعی و اقتصادی، اجرای تحولاتی در برخی سیاستهای ایران، ازجمله کاهش جزئی برنامه های مربوط به خودکفایی در کشاورزی و برنامه ریزی برای کاهش رشد جمعیت را می طلبد.
در مورد تهران، وارد کردن تکنولوژی ها و ابتکارهایی برای محدود کردن مصرف آب، مهمترین اولویت است، اما به احتمال زیاد، تحریمهای ایالات متحده علیه ایران، در آینده باعث تعطیلی این تبادل ضروری تکنولوژی می شود؛ از این رو، دولت حاکم در ایران به ناچار اقداماتی را برای رسیدن به خودکفایی، اتخاذ می کند.
از سایت انتخاب خواهشمندم در این رابطه تحقیق و مطلب بگذارد
با تشکر