قائم مقام سابق حزب اعتماد ملی ضمن انتقاد از آیت الله موسوی خویینی ها گفت که «هاشمی ستیزی» رفتاری همیشگی اما بی اثر است.
رسول منتجب نیا که در مجلس اول حضور داشت، با ذکر خاطره ای به «انتخاب» گفت: در یکی از روزهای مجلس اول، یکی از محافظین از برخورد پلیس راهنمایی و رانندگی با خودش خبر داد و چون در مجلس رفت و آمد و با نمایندگان حشر و نشر داشت، به گفت، موضوع را پیگری کنم تا ماموران انتظامی بدانند که محافظین مجلس شورای اسلامی شرایط متفاوتی را نسبت به مردم عادی دارند. وقتی من مساله را به آقای هاشمی گفتم، ایشان با حالتی قاطعانه گفتند که همکار مجلس ما باید بیشتر از دیگران به قانون توجه کنند و به خوبی یادم می آید، حاضر نشد کمترین توصیه ای را درباره محافظی که با پلیس درگیر شده بود، داشته باشد.
نماینده ادوار مجلس در این رابطه ادامه داد: درباره اینکه یکی از آقایان هاشمی را متهم به این کرده است که بی قانونی را برای انجام امور بد نمی دانست، هیچ چیزی نمی گویم. چرا که آن مرحوم با رفتار و کرداری که در آخرین سالهای حیاتش داشت، به همه نشان داد که بخه خوبی سره را از ناسره تشخیص می داد و برایش هیچ چیز و هیچ هدفی مهمتر از حق مردم و مطالبه عمومی نبود.
منتجب نیا با اشاره به ماجرای اعتراض به هاشم صباغیان در مجلس اول گفت: دقیقا به یاد دارم، آقای هاشم صباغیان که در جمع یاران مهندس بازرگان قرار داشت، در نطق میان دستور اظهاراتی به زبان آورد که در آن برهه تند بود و ایشان هم از تعابیر رادیکالی حتی درباره امام بهره گرفتند. همه ما ناراحت شدیم و چرایی کارش را پرسیدیم که چند نفر از چهار گوشه صحن علنی به سمت صباغیان حمله ور شدند، اما آقای هاشمی که ریاست جلسه را بر عهده داشت، معترضین عصبانی را آرام کرد و با گفتن اینکه «قانون به نماینده مجلس اجازه هرگونه اظهارنظری را می دهد» از هاشم صباغیان علی رغم تندروی هایی که کرده بود، دفاعی جانامه به جای آورد.
این چهره اصلاح طلب در ادامه اظهاراتش با اشاره به مصاحبه موسوی خویینی ها و ابراز تعجب از این موضوع می گوید: برای من و خیلی ها این سئوال به وجود آمده که آقای موسوی خویینی ها که 10 سال یکبار هم با خبرنگاران گفتگو نمی کند، چطور می شود در سالگرد این بزرگوار چنین حرفهایی را مطرح می کند. مخصوصا اینکه آیت الله در سال های واپسین عمرشان، به دلیل همصدایی با اصلاحات و پشتیبانی از اصلاح طلبان بیشترین هزینه ها را متحمل شدند و 2 سال بعد از رحلت هم، هنوز تندروها انواع و اقسام توهین ها و تهمت ها را نسبت به آن مرحوم دریغ نمی کنند. پس به حکم انصاف و دین، باید در ازای کارهایی که ایشان در سال 88 به بعد داشتند، باید تکریمش کنیم.
رسول منتجب نیا در پایان سخنانش گفت: دوست و دشمن به توانمندی های هاشمی اعتقاد داشتند، اما برخی از دوستان ما فضا را برای ایشان به قدری مسموم کردند که در انتخابات مجلس ششم، جایگاه سی ام را تصاحب کرد. البته دوستان ما بعدها و بعد از اینکه کشور در دهه گذشته خسارت های زیادی را به دلیل انشقاق متحمل شد، به اشتباه خود اذعان کرده و افسوس می خوردند که چرا در هنگام قدرت داری، از توانایی و پتانسیل بالای آیت الله هاشمی بهره نبرده اند.
اکنون که ۴ دهه از آن روزها میگذرد، آیت الله موسوی خوئینیها مرحوم آیت الله هاشمی را به «سوپررادیکال بودن» و انواع اتهامات متهم و با زبانی مملو از عقده گشایی مطرح میکند؛ حال آنکه محصول جلسات تفسیر او افرادی بودند که که با تندرویهای کم سابقه دست به ترور رهبران انقلابی از جمله خود هاشمی رفسنجانی زده بودند. موسوی خویینی ها اما هیچ گاه در مورد اتهامات مربوط به جلسات قرآن خود و تفاسیر مارکسیستی از قرآن که محصول آن به دو ترور هاشمی انجامیده، سخنی نگفته است. محصول آن جلسات، باعث شد یکبار هاشمی در ۴ خرداد ۵۸ توسط گروهک فرقان ترور فیزیکی شود و یکبار دیگر، در ۲۵ دی ماه ۹۷ ترور شخصیتی شود؛ البته اگر ترورهای متنوع شخصیتی هاشمی در دوره اصلاحات را به پای خویینی ها نوشته نشود! خویینی ها اما اگر بر نظر دیگری اصرار داد ، می تواند نوارهای جلسات تفسیر قرآن خود را منتشر کند تا مشخص شود، آیا تفاسیر او از قرآن مارکسیستی بوده و پامنبرهای فرقانی را به سوی خود جلب کرده یا این تحلیل اساسا غلط است؟! گزارش سایت «انتخاب» را در این مورد بخوانید.
جرات میکردین زمانی که جناب آقای رفسنجانی بزرگوار زنده بودند حرف میزدین ، تا با زبان سلیس و گویایشان میخکوبتون میکرد، حالا پشت سر امیرکبیر دوم ایران هر ننه قمری صفحه میزاره
در ضمن ایشون سردبیر روزنامه سلام بودن که تنها منتقد صریح الهجه دولت در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی بود.
هر کس با هاشمی میانه خوبی نداشته و ندارد.. او آدم مشکلداری است. تمام
بسیار جای تعجب است رفتار برخی دوستان
روزی نیست که از کارنامه یک نفر یک ماده درسی را که شاید نمره اش از بیست 15است بیرون نکشیم و پیراهن عثمانش نکنیم
در صورتی که این فرد نمرات 19 و 20 زیادی دارد که مطرحش نمیکنیم
چون تنگ نظر هستیم و تحمل واقعیت رو نداریم
میگویند انصاف نصف دین و ایمان است
انصاف داشته باشیم