دیوید رمنیک در نیویورک تایمز نوشت: بیست سال پیش، بنصهیون نتانیاهو، محقق تاریخ قرون وسطی و پدر نخستوزیر اسراییل که نخستین بار به این سمت رسیده بود، در منزلش که در غرب بیتالمقدس بود با یک روزنامهنگار مصاحبه کرد و به این موضوع پرداخت که آیا پسرش مشهور به بی بی، شایستگی پست نخستوزیری را دارد یا خیر. بنصهیون یک ایدئولوگ سرسخت، ماکسیمالیست و عضو جنبش تجدیدنظرطلب بود. این جنبش معتقد است هر دو سوی کرانه باختری متعلق به یهودیان است. او از نخبگان لیبرال متنفر بود. او معتقد بود که آنها مانع ارتقای آکادمیک او شده بودند و با صحبت از لزوم صلح با فلسطینیان، اسرائیل را تضعیف میکردند. طرفداران حزب کارگر که نیروی سیاسی حاکم بر اسراییل برای مدتهای طولانی بودند، از نظر او در دنیای واقعی زندگی نمیکردند. او میگفت تاریخ یهودیت در نگاه وسیع، تاریخ هولوکاست هاست.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: بنصهیون در سال ۲۰۱۲ در ۱۰۲ سالگی فوت کرد. او نگران بود که پسرش از عزم و تعصب لازم برای پایان دادن به توقع راهحل دو کشوری که دستاورد نشست اسلو بود، برخوردار نباشد. بنیامین نتانیاهو که هفته پیش برای پنجمین بار به قدرت رسید، نشان داده که برای باقی ماندن در قدرت به هر مکر و فریبی دست میزند.
او که سیاست تفرقه افکنی را دنبال میکند، به دشمنانش در روزنامهها، دانشگاه و دادگاهها حمله میبرد. او متحدان خارجی خود را در باشگاه جهان رو به رشد غیرلیبرال جستجو میکند؛ از رهبران عرب جهان اهل سنت در منطقه خودش گرفته تا ویکتور اوربان در مجارستان، بولسانورو در برزیل و پوتین در روسیه. او دریافته که دنیا دیگر اهمیتی برای فلسطینیان یا ارزشهای دموکراتیک قائل نیست. او چپها حتی چپهای میانهرو را به حاشیه رانده است. جبهه صلحطلبی که بنصهیون از آن مینالید، وجود کمرنگی پیدا کرده است.
برجستهترین هدفی که نتانیاهو تعقیب میکند، منفعت شخصی خودش است. او نه تنها به هر شانسی برای صلح با فلسطینیان خاتمه داده، بلکه حتی اکنون از ضمیمه کردن شهرکهای کرانه باختری به خاک اسراییل سخن میگوید. با این گفتمان او میتواند حمایت راستهای افراطی و نژادپرستان را برای خود کسب کند تا شاید او را از اتهامات متعدد فسادی که علیهش مطرح شده، نجات دهند. زمانی گفتمان سیاسی در بیتالمقدس حول معاوضه زمین با صلح میچرخید اما حالا نتانیاهو به دنبال معاوضه حاکمیت قانون با الحاق شهرکهاست.
این واقعه جدیدی است. در گذشته وقتی نخستوزیران اسراییل با مشکلات قضایی مواجه میشدند، برای کسب حمایت داخلی و خارجی به چپها روی میآوردند مانند آریل شارون که در سال ۲۰۰۵ دستور تخلیه شهرکهای اشغالی در نوار غزه را صادر کرد. روسای جمهوری آمریکا نیز عادت داشتند با زبان خوش نتانیاهو را به رعایت مرزها راضی کنند. سال ۱۹۹۸ بیل کلینتون به او فشار آورد تا به توافقی برای احیای مذاکرات صلح با فلسطینیان رضایت دهد. سال ۲۰۰۹ نیز تحت فشار اوباما، نتانیاهو طی سخنرانی در دانشگاه بار-ایلان از راهحل دو کشوری سخن گفت. این شرایط کامل تغییر کرده بخصوص که اکنون نتانیاهو شریکی همفکر در کاخ سفید یعنی دونالد ترامپ را پیدا کرده است.
همانگونه که نتانیاهو به ترامپ آموخت پوپولیسم جناح راست قابلیتهای سیاسی دارد، ترامپ نیز به او نشان داد گفتمان خصمانه، سرکوب رایدهندگان و بیتوجهی به قانون مزیتهای قابلتوجهی در عالم سیاست دارد. نتانیاهو اکنون با طیب خاطر از عبارات انحصاری ترامپ مانند اخبار جعلی بهره میبرد؛ تحقیق درباره روابط مالی خود را پاپوش میداند و برای مأیوس کردن رایدهندگان عرب از شرکت در انتخابات، صدها دوربین امنیتی را در صندوق های اخذ رای محلات عربنشین نصب میکند. و البته که هر دو عاشق ساخت دیوار هستند. چنانکه ترامپ گفته، «دیوارها جواب میدهند، درست مانند اسراییل». این مربی الهامبخش نیز برای ترامپ در توییتی مینویسد: رییسجمهور ترامپ حق دارد. من یک دیوار در مرزهای جنوبی اسراییل ساختم که مانع مهاجرت غیرقانونی شد. موفقیتی عالی. ایدهای عالی.
انشل پففر، از نویسندگان هاآرتص و مولف کتابی درباره سرگذشت نتانیاهو مینویسد هر دو حول محور بغض و کینه میچرخند و مهارت خوبی در ضعیف نشان دادن رقبای خود و دست گذاشتن روی هراسهای درونی رایدهندگان دارند. نتانیاهو در ابتدا نگاه خوبی به ترامپ نداشت و فکر میکرد چهرهای تندرو وارد کاخ سفید شده اما وقتی فهمید که هر چه مطالبه کند ترامپ به او میدهد، دیگر در پوست خود نمیگنجید.
ترامپ در نخستین سفر خارجی خود پس از ریاض به تلآویو رفت. همسر نتانیاهو به او گفته بود که برخلاف رسانههای اسراییل، مردم ما را دوست دارند و ما به آنها میگوییم شما چقدر خوب و دوستداشتنی هستید. آنها هم شما را دوست خواهند داشت. ترامپ از توافق هستهای با ایران خارج شد، سفارت آمریکا را به بیتالمقدس منتقل کرد و در بحبوحه انتخابات اسراییل، مالکیت آن را بر بلندیهای جولان به رسمیت شناخت.
ترامپ برای دو سال از یک نقشه سری برای فیصله قضیه اعراب و اسراییل خبر میداد. ایده این است که جیرد کوشنر، داماد ترامپ میتواند در حوزهای که یک قرن دیپلماسی شکست خورده، به موفقیت برسد. این طرح احتمالا امتیازات زیادی از فلسطینیان مطالبه میکند که بیتردید آنها نخواهند پذیرفت. به این ترتیب دست نتانیاهو باز میماند که یا بدون محدودیت کار خود را پیش ببرد و شرایط فعلی را ادامه دهد یا با وعده دادن به الحاق شهرکهای کرانه باختری بر محبوبیت خود بیفزاید.
با آغاز رقابت انتخاباتی ۲۰۲۰ آمریکا و کمتر از ۱۰ ماهی که تا مناظره نامزدهای اصلی دو حزب مانده، ارزش دارد که میزان تأثیرگذاری یک رهبر بر تحول فضای سیاسی را مدنظر قرار دهیم. برای نتانیاهو سالها طول کشید تا بالاخره با فرصت روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، به توقعات پدرش واقعیت ببخشد اما اسراییل تحت زمامداری او به دولت متفاوتی تبدیل شده است.
ترامپ نیز با گذشت زمان، بیشتر به شخصیت اصلی خود بازگشته است. او شکیبایی کمتری در برابر مشاورانش که تلاش دارند رفتار زننده او را کنترل کنند، به خرج میدهد. انتصاباتش عملکرد بدتری نشان میدهند، آتش غضبش شعلهور تر میشود و سیاستهایش زیانبارتر. انتخاب مجدد او تاثیری فاجعهبار بر حاکمیت قانون، لیبرال دموکراسی، مدارا با جریانهای مخالف و احترام به ارزشهای انسانی خواهد داشت. این چیزی است که در سرتاسر جهان شاهد آن هستیم: سیاست هراسافکنی و تفرقهاندازی به بهایی محاسبهنشدنی.