پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند
به گزارش انتخاب، در خاطرات اعتماد السلطنه آمده است:
امروز شاه [به] طرف شهرستانک تشریف میبرند، از راه اوشان. دیشب بیرون شام میل فرمودند. من صبح خیلی کار داشتم. کسالت والده هم یک طرف. میرزا نصرالله شمسالاطبا پدرسوخته که به توسط من طبیب حضور شد، اضافه مواجب گرفت، صاحب لقب شد، حالا بیست تومان به او میدهم که چند روز خانه والده باشد اعتنا نکرد. لابد [به ناچار] بکمز [نام یک طبیب فرنگی] را التماس کردم، قبول نمود. بعد با میرزا مهدی حسابها را رسیدم. پولی به شیروان و مقنی و حمامی صاحبقرانیه و غیره دادم. ناهار خورده اندکی خوابیدم. چهار به غروب مانده خدمت والده رسیدم. از آنجا به راه افتادم. از گردنه تلهرز بالا رفته [به] طرف اوشان پایین آمده نیم ساعت از شب گذشته مستقیما وارد منزل امینالسلطان شدم. عیادت از ایشان کرده [به] منزل خود آمدم. در این وقت که محض تفریح [به] شهرستانک میرویم و خیال داریم تا سیاهبیشه کجور هم بتازیم حالت مملکت ایران از قرار تفصیل است که مینگارم؛ آذربایجان نظمی ندارد، مخالفت میان علما است و امیرنظام کرمانشاهان در نهایت اغتشاش است. تمام ایلات با هم متعهد شده و به حاکم شوریده بیستوپنج قریه کردستان را جافها قتل نموده و اسیر کردهاند. اهالی شوشتر به حاکم خود یاغی هستند. بنادر فارس مغشوش است. خراسان بینظم است. میگویند آصف بیحیا را محاصره نمودند، اگر هم اراجیف باشد نهایت اغتشاش را دارد. شهر تهران طوری بینظم است، روزی شام نمیشود که قتلی و دزدی روی ندهد. [در] بازار تهران صد تومان پول سفید به هم نمیرسد.