arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۹۸۴۹۵
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۲۳ - ۰۸ شهريور ۱۳۹۸

یادداشت‌های علم، شنبه ۸ شهریور ۱۳۵۴: هویدا چنان نانی برای رئیس حزب «مردم» پخت که نزدیک بود به حبس بیفتد

ولی روی هم رفته مسائلی که در این جلسه چه به وسیله اشخاص مختلف و چه وسیله حزب و حتی وسیله خود شاهنشاه گفته می‌شد اگر مثلا رئیس حزب سابق مردم یک هزارم آن را دو سال قبل می‌گفت قطعا به حبس می‌افتاد. چنان که بیچاره [ناصر] عامری، رئیس حزبی که کشته شد، فقط در یک جلسه گفته بود چرا حالا که عایدات نفت داریم تحصیلات را مجانی نمی‌کنید؟ هویدا چنان نانی جلوی شاهنشاه برای او پخت که اگر من به داد او نرسیده بودم که بالاخره این حرف که عیبی ندارد و عیب‌جویی نیست، قطعا به حبس می‌افتاد و تازه حسب‌الامر شاهنشاه دو سه ماه بعد از این جلسات (!) عامری، همین کار انجام شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

هویدا چنان نانی برای رئیس حزب «مردم» پخت که نزدیک بود به حبس بیفتد

پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:

امروز کنفرانس آموزشی رامسر افتتاح شد. علیاحضرت شهبانو هم برای اولین بار تشریف آوردند. گزارشات مفصل خوانده شد... گزارش دکتر [محمد] باهری، معاون امور اجتماعی دربار شاهنشاهی، بسیار عالی و مستدل بود و شاهنشاه را کاملا تحت تاثیر قرار داد.

چنان‌که پیش‌بینی می‌کردم گزارش حزب بر علیه دانشگاه‌ها بسیار تند بود و البته به تحریک هویدا، نخست‌وزیر، است؛ چون با نهاوندی، رئیس دانشگاه تهران، دشمنی شدید پیدا کرده، اما شاهنشاه با آن‌که خیلی عالی و با صراحت و شدید صحبت فرمودند مجموعا از دانشگاه‌ها دفاع کردند. علیاحضرت شهبانو هم فرمایشی فرمودند که البته در مقابل استحکام بیانات شاهنشاه جلوه چندانی ندارد ولی چنان‌که مکرر در سابق نوشته و گفته‌ام، علیاحضرت گاهی عامل تعدیل‌کننده هستند، یعنی مسائلی را می‌فرمایند که کسی دیگر جرئت اظهار آن را نمی‌کند. مثلا همین که فرمودند استادان از ترس تهمت سیاسی به خودشان جرئت گفت و شنود صریح با دانشجویان ندارند، بسیار فرمایش صحیحی است که کس دیگر جرئت اظهار آن را نداشت.

ولی روی هم رفته مسائلی که در این جلسه چه به وسیله اشخاص مختلف و چه وسیله حزب و حتی وسیله خود شاهنشاه گفته می‌شد اگر مثلا رئیس حزب سابق مردم یک هزارم آن را دو سال قبل می‌گفت قطعا به حبس می‌افتاد. چنان که بیچاره [ناصر] عامری، رئیس حزبی که کشته شد، فقط در یک جلسه گفته بود چرا حالا که عایدات نفت داریم تحصیلات را مجانی نمی‌کنید؟ هویدا چنان نانی جلوی شاهنشاه برای او پخت که اگر من به داد او نرسیده بودم که بالاخره این حرف که عیبی ندارد و عیب‌جویی نیست، قطعا به حبس می‌افتاد و تازه حسب‌الامر شاهنشاه دو سه ماه بعد از این جلسات (!) عامری، همین کار انجام شد.

جلسه سه ساعت و نیم طول کشید. بعد شاهنشاه به اتفاق علیاحضرت شهبانو به نوشهر تشریف بردند و من در رامسر ماندم، با یک دختر ایرانی که بسیار ساده است. و حالا من در رامسر باده را مفت نخواهم خورد، چون یک طرف با دانشگاهی‌ها سر و کار دارم (در حدود دویست و پنجاه نفر استاد)، و یک طرفی هم با این ساده رخ خندان. به قول خیام:

گر باده خوری، تو با خردمندان خور

یا با صنمی، ساده رخی، خندان خور

نظرات بینندگان