پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند
به گزارش انتخاب، در خاطرات اعتماد السلطنه آمده است:
امروز زنجان اطراق شد. صبح کاغذ زیاد به طهران نوشتم. بعد خدمت شاه رفتم. فخرالملوک، دختر بزرگ شاه، شالی از قم پیشکش فرستاده بود و قصیدهای به جهت عید مولود شاه و مراجعت از فرنگ عرض کرده بود. من تا امروز نمیدانستم که فخرالملوک شاعر است و «فخری» تخلص میکند. قصیده را هم بسیار خوب گفته بود. معلوم شد همه ساله در موقع عید شاه قصیدهای را انشا نموده و پارچه جواهری هم به او مرحمت میشود.
شاه به من فرمودند: «دیشب خواب دیدم که سواره وارد حیاطی شدم. در جلو سه ببر بسیار بزرگ به سمت من حمله برد و من فرار کردم. از کوهی بالا رفتم. پشت سر نگاه کردم ببرها نبودند.» و خودشان تعبیر فرمودند: که: «یکی از ببرها سفر فرنگ بود که به سلامت از شر او جستیم. ببر دوم ناخوشی من بود در باسمنج الحمدالله از آن هم گذشتیم. ببر سوم وبا است که انشاءالله از او هم خواهم جست.» خلاصه بعد از ناهار شاه، منزل آمدم.
شاه عصر تماشای عمارت شهر تشریف بردند که احتشامالسلطنه حاکم تعمیر کرده است.