arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۱۲۷۲۶
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۲۳ - ۲۴ آبان ۱۳۹۸

یادداشت‌های علم، چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۴۶ / شاه خطاب به جانسون: برای خرید اسلحه به ما اعتبار بدهید

نامه مفصلی برای [لیندون] جانسون، رئیس‌جمهور آمریکا، دیکته فرمودند. خلاصه‌اش این بود که «اولا به شرکت‌های نفتی توصیه کنید بهتر با ما کنار بیایند، اگر کمک مالی نمی‌کنند، لااقل استخراج ما را بالا ببرند... ثانیا برای خرید اسلحه که در ظرف پنج سال آینده هفتصد میلیون دلار خواهد بود، به ما اعتبار بدهید. اگر ندهید، ناچاریم با وضع خاورمیانه از جای دیگر اعتبار بگیریم.»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یادداشت‌های علم، چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۴۶ / شاه خطاب به جانسون: برای خرید اسلحه به ما اعتبار بدهیدپس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:

امروز تمام وقت به ناراحتی گذشت. اول صبح یک متقاضی سمج که تقاضای بی‌ربطی از شاه دارد، سر صبحانه زندگی را بر من تلخ کرد. بعد از آن کارها یکی بعد از دیگری خراب شد، من‌جمله گزارش رسید شوفاژ کاخ گلستان که به تازگی کار گذاشته‌ایم، هنوز به کار نیفتاده و به دردِ آمدنِ رئیس‌جمهور بلغارستان نمی‌خورد و از این قبیل خبرهای بد که گرچه کوچک است، ولی خسته‌کننده نیز هست.

بعد شرفیاب شدم. شرفیابی خوب بود، ارباب عزیزم سر حال بود، ولی باز هم نخواستم گله دو روز گذشته را بکنم. نامه مفصلی برای [لیندون] جانسون، رئیس‌جمهور آمریکا، دیکته فرمودند. خلاصه‌اش این بود که «اولا به شرکت‌های نفتی توصیه کنید بهتر با ما کنار بیایند، اگر کمک مالی نمی‌کنند، لااقل استخراج ما را بالا ببرند. البته از آن‌چه تعهد کرده بودند حالا هم بهتر است، یعنی گفته بودند ۱۱ درصد، حالا ۲۰ درصد است؛ ولی ما انتظار داشتیم حداقل [میزان صادرات نفت ایران] بعد از جنگ اعراب و اسرائیل به ۳۰ درصد برسد. اول هم این قول را داده بودند، بعد در کنفرانس خرطوم که اعراب تصمیم به باز کردن نفت برای غرب گرفتند، نفتی‌ها هم برای ما دبه کردند و به آن نسبتِ مورد نظر ما عمل ننمودند. ثانیا برای خرید اسلحه که در ظرف پنج سال آینده هفتصد میلیون دلار خواهد بود، به ما اعتبار بدهید. اگر ندهید، ناچاریم با وضع خاورمیانه از جای دیگر اعتبار بگیریم.» شاید این موضوعات را شاهنشاه با وزیر انگلیس مذاکره فرموده بودند، درست نمی‌دانم، چون چیزی نفرمودند. البته در این نامه وضع خاورمیانه را کاملا تشریح فرمودند و در آخر هم اظهار امیدواری فرمودند: «ای کاش هرگز کشور من و شما چنین احتیاجاتی نداشته باشد، ولی چاره نیست.» نسبت به گرفتن طیارات خوب، ولو کم باشد، نیز تقاضا فرمودند.

ناهار پیش والاحضرت شهناز صرف شد که نسبت به کار ایشان راجع به محصلین رسیدگی کنم. عصری هم در رکاب شاهنشاه به دانشگاه آریامهر رفتم. شب منزل ماندم و به کارها رسیدگی کردم. الان پنج ساعت است کار می‌کنم، هنوز تمام نشده است. با والاحضرت اشرف صحبت می‌کردم، با تلفن، گفتند: «به خدا سکته خواهی کرد، این‌قدر کار چیست!»

نظرات بینندگان