پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند
به گزارش انتخاب، در خاطرات اعتماد السلطنه آمده است:
صبح درخانه [دربار] رفتم. قبل از رفتن حضور شاه، به جهت کار سلطان ابراهیم میرزا خدمت نایبالسلطنه رفتم. شاهزاده توسطم را قبول فرمود: و اظهار التفادت زیاد به من کرد. از آنجا خدمت شاه رفتم. برف زیاد میآمد. در سر ناهار روزنامه عرض شد. خیلی معطل شدم. دو ساعت به غروب مانده شاه فرمودند: «برو خانه شب حاضر باش.» عرض کردم: «دیگر چه وقت خانه رفتن است، خواهم ماند.» شب الی ساعت چهار بودم. بعد خانه آمدم.
از اتفاقات امروز اینکه شاه حکم دادند چای بیاورند. من دمِ در بودم. قهوهچی باشی را از اطاق دیگر صدا کردم که چای بریزد. بنا به رسم معمول هرکه قهوچه باشی را صدا میکند که چای بدهد، باید چای را از دست او به شاه بدهد. علیالرسم من مجبورا چای را به دست شاه دادم. نگاه تند مرحمتآمیزی فرمودند: که: «تو چرا خدمت نمیکنی، قلیان نمیدهی!» معتمدالملک که حاضر بود عرض کرد: «پیشخدمت، کمرباریک است!» شاه فرمود: «یا کمرباریک یا کمرکلفت که باید خدمت کند به من.» اگرچه نهایت شأن و فخر من است این فرمایش، اما چه کنم که پسر سید ابوالقاسم بزاز و پسر فلان چوپان، خدمتگزار شاه شدهاند.