اندرو فرگوسن در آتلانتیک نوشت: من به عنوان یک محقق تاریخ شناس چند سال قبل یک عریضه سیاسی را امضا کردم و بالافاصله از این تصمیم خود پشیمان شدم. این قضیه به انتخابات ریاست جمهوری قبل باز می گردد. فردی که می دانست من از دونالد ترامپ نفرت دارم درخواست کرد که به جمع نویسندگان ضد ترامپ ملحق شوم.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: بدین ترتیب بیانیه ما علیه کاندیداتوری دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری به زودی در شبکه وب منتشر شد. آن طور که به من گفتند نسخه چاپی این عریضه نیز بعدا در بین مردم توزیع شده بود. با خواندن این نامه سطح تنفر و احساسات درونی این نویسندگان ضد ترامپ به شما القا می شود. ما قصد داشتیم از رآی دهندگان جمهوری خواهی که قصد حمایت از ترامپ داشتند ابراز برائت کنیم. اما بعدا پی بردیم که مردم انگلیسی زبان هیچ اهمیتی برای حرف های احساساتی و صادقانه ما قائل نشده اند. مدت زیادی طول نکشید که از این تصمیم خود پشیمان و خجالت زده شدم.
اما دلیل آزرده خاطر شدن من چه بود؟ به نظر می رسید که ما بیش از حد برای جایگاه و دیدگاه های خود اهمیت قائل بودیم. چندین دهه از دوره فعالیت من به عنوان یک نویسنده میگذرد. به یاد نمی آورم که در این مدت هیچ کس کمترین علاقه ای به شنیدن نظر من در مورد کاندیداهای ریاست جمهوری نشان داده باشد. من تردید نداریم که هیچ کس برای تصمیم گیری در مورد رآی دادن نیازی به مشورت با من نداشته است. باید پیش از امضا کردن این عریضه به این موضوع فکر می کردم که هیچ کس اهمیتی برای رآی من قائل نیست.
در طول چند سال گذشته به این واقعیت پی بردم که مردم معمولا دلایل محدودی برای امضا کردن چنین عریضه های مضحکی دارند. من از لحاظ ثروت و شهرت در رده های نسبتا متوسط جامعه قرار داشتم. به همین خاطر این موضوع برایم جذاب بود که نام من در کنار نویسندگان مشهور و پولدار کشور قرار گیرد. انگار که به یک پارتی تجملی دعوت شده بودم. از همه بدتر، دوست داشتم همه دنیا بدانند که من هم به اندازه همه متفکران دیگر از دونالد ترامپ نفرت دارم.
در هر صورت، امضا کردن این نامه اقدامی خودبینانه و بی فایده بود. البته تاکنون علاقه ای برای صحبت کردن در مورد این موضوع نداشتم، تا اینکه چند روز قبل عریضه ای با عنوان «بیانیه تاریخ دانان کشور در مورد استیضاح دونالد ترامپ» را در شبکه های اجتماعی مشاهده کردم. این نامه چند روز پیش از جلسه استیضاح رئیس جمهور در مجلس نمایندگان آمریکا منتشر شده بود. خانم نانسی پلوسی، سخنگوی مجلس حتی در سخنرانی خود به طور مختصر به این نامه اشاره کرده بود. اگرچه فرایند استیضاح رئیس جمهور پایان یافته است، این عریضه هنوز در فضای وب حضور دارد و تعداد امضا کنندگان آن در حال افزایش است. تاکنون بیش از 1500 نفر از کسانی که خود را تاریخ شناس می دانند این بیانیه را امضا کرده اند. بیشتر آن ها پروفسور یا محقق در دانشگاه های مختلف کشور هستند.
محتوای این بیانیه را به صورت زیر می توان خلاصه کرد : «رئیس جمهور چندین بار از قدرت خود برای پیشبرد اهداف شخصی سوء استفاده کرده است. بنیانگذاران قانون اساسی ما دقیقا چنین رفتاری را شایسته استیضاح می دانستند».
اما بعد از مطالعه این بیانیه واژه «دقیقا» بیشتر از همه چیز توجه من را به خود جلب کرد. هیچ کدام از ما دقیقا نمی دانیم که بنیانگذاران آمریکا دقیقا چه دیدگاه هایی در مورد قصور قابل استیضاح داشتند. به همین خاطر با اطمینان می توانیم بگوییم که اتهاماتی شامل تماس تلفنی تهدید آمیز با رهبران خارجی، ترویج تئوری توطئه در مورد رقبای سیاسی و سرورهای کامپیوتری در هیچ جای قانون اساسی به عنوان خطاهای قابل استیضاح اشاره نشده اند. البته شاید شباهت هایی بین سوء استفاده رئیس جمهور از قدر و تفکرات بنیان گذاران قانون اساسی وجود داشته باشد. اما ما همچون افراد امضا کننده این بیانیه نمی توانیم به طور قاطعانه در مورد این موضوع اظهار نظر کنیم.
افشا کردن سطح بی ملاحظگی این افراد اهمیت بالایی دارد. آن ها تلاش می کنند که اصطلاحا از مغلطه توسل به مرجع برای اثبات ادعای خود استفاده کنند. در چنین مواردی شما برای ثابت کردن یک ادعای جنجالی اشاره می کنید که برخی کارشناسان یا مقامات دیگر صحت آن را تایید کرده اند. ظاهرا این تاریخدان ها نیز از اعتبار و جایگاه خود برای اثبات ادعاهای مطرح شده استفاده می کنند.
ظاهرا این عریضه به ابتکار یک تاریخ شناس دانشگاه پرینستون با نام شون ویلنتز آماده شده است. جالب توجه است که او در سال 1998 پیش از استیضاح بیل کلینتون، رئیس جمهور سابق آمریکا نامه مشابهی را منتشر کرده بود که بیش از 400 تاریخدان آن را امضا کرده بودند. در این بیانیه از مجلس نمایندگان درخواست شده بود که از استیضاح بیل کلینتون پرهیز کنند. آقای ویلنتز حتی در یکی از جلسات شنود مجلس حضور پیدا کرده و به نمایندگان هشدار داده بود : « در صورتی که اکثریت شما نمایندگان محترم به طرح استیضاح رآی مثبت دهید، تاریخ شما را به خاطر این موضوع محکوم خواهد کرد».
آقای ویلنتز اخیرا در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز در مورد تهیه بیانیه جدید گفته است : « این نامه در واقع خطاب به مردم نوشته شده است. تاریخدانان نقش مهمی به عنوان حافظان میراث و تاریخچه کشور ایفا می کنند، زیرا ما بیشتر عمر خود را به مطالعه این کشور اختصاص داده ایم ». روزنامه نیویورک تایمز در گزارش خود سه نفر از افراد امضا کننده این عرضه را نام برده است : ران چرنو، کن برنز و رابرت کارو. جالب توجه است که هیچ کدام از این سه نفر در واقع استاد تاریخ در دانشگاه های کشور نیستند. کن برنز فیلم سازی است که بیشتر در زمینه موضوعات تاریخی فعالیت می کند. دو نفر دیگر نیز خبرنگارانی هستند که چندین بیوگرافی مشهور در گذشته منتشر کرده اند.
حال این سوال مطرح می شود که آیا مردم باید اهمیتی برای نظر این تاریخدان ها در مورد استیضاح دونالد ترامپ قائل شوند؟ به نظر می رسد که تاریخدانان همچون بسیاری افراد دیگر در محیط های آکادمیک به دنبال افزایش شهرت و تقویت جایگاه اجتماعی خود هستند. جامعه تاریخ شناس کشور ادعا می کنند که تخصص بالایی در مورد وقایع گذشته دارند. اما استیضاح دونالد ترامپ ارتباطی به گذشته ندارد. دانش ما در مورد تاریخ نمی تواند تضمین کند که قضاوت منصفانه و صحیحی در مورد مسائل امروزی داشته باشیم.