کریستین اولریچن در المانیتور نوشت: سلطان قابوس پس از 50 سال حکومت بر عمان در روز 10 ژانویه در حالی که 79 سال داشت، درگذشت. با مرگ او منطقه یکی از میانهرو ترین شخصیتهای خود را از دست داد، مردی که نقش عمدهای در میانجیگری بین ایران و آمریکا در مقاطع مختلف داشت.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: از زمان برکناری پدرش در کودتای تقریباً خونین ژوئیه سال 1970، سلطان قابوس علیرغم برقراری سیستم سیاسی بسته عمان را به سمت مدرنیزاسیون اقتصادی و اجتماعی برد. تمرکز بیش از حد قدرت بر شخص قابوس و امتناع وی از انتخاب جانشیناش در زمان حیات باعث گمانهزنیهای بسیاری در مورد حاکم جدید عمان پس از قابوس شده بود. درست همانطور که مقامات عمانی پیشبینی میکردند، روند جاشینی سلطان قابوس خیلی به سرعت و بدون حاشیه پیش رفت و در نهایت پسر عمو او سلطان هیثم بن طارق آل سعید حاکم جدید عمان شد.
هیثم یکی از سه برادری بود که برای مدت طولانیای نامش به عنوان یکی از نامزدهای جانشینی برده میشد. او در سال 1954 به دنیا آمده و با روی کار آمدن او میتوان ادعا کرد که تغییر نسلی رخ داده، هیثم بن طارق دارای 30 سال تجربه سیاست گذاری در نقشهای ارشد حکومتی هم هست. حاکم جدید عمان در اوایل کار خود، بین سالهای 1994 تا 2002 به مدت 16 سال در وزارت امور خارجه عمان خدمت کرد و پس از آن به سمت وزیر میراث و فرهنگ ملی منصوب شد. در سال 2013 قابوس او را به عنوان رئیس کمیتهای منصوب کرد که مسئول پیشبرد برنامه توسعه اقتصادی عمان موسوم به عمان ویژن 2040 بود، این برنامه جانشین برنامه اقتصادی ویژن 2020 شد که سلطان قابوس در سال 1995 به عنوان اولین چشمانداز اقتصادی کشور ترسیم کرده بود. برنامه عمان ویژن 2020 در زمان خودش بین 6 کشور عرب حاشیه خلیج فارس تک بود.
به عنوان یک عضو ارشد و باتجربه خانواده سلطنتی عمان و نوه تیمور بن فیصل، سلطان پیشین که از سال 1913 تا 1932 حکومت میکرد، هیثم کوشش میکند تاثیر خودش را بر کشور بگذارد، هرچند که با توجه به سالهای طولانی حاکمیت قابوس زمان میبرد او خودش را به عنوان نفر اول کشور در اذهان عمومی جا بیاندازد. قابوس پس از به دست گرفتن قدرت با چالشهای خطرناکی از جمله شورش 10 ساله کمونیستها در جنوب غربی عمان موسوم به ظفار رو به رو شد. پس از شکست شورش ظفار در سال 1975، او برنامهای را برای پروسه ملتسازی آغاز کرد. از جمله اقدامات او در این راستا برنامههای سالانه ملاقات با مردم بود، سلطان و مشاورانش هفتهها در سراسر عمان سفر میکردند و با طوایف مختلف گفتگو میکردند تا نارضایتیها آنها را برطرف کنند. یوسف بن علوی، از مخالفان پیشین حکومت و از اعضای فعال جبهه آزادسازی ظفار یکی از کسانی بود که بعد از پایان شورش نه تنها عفو که به کار هم گرفته شد. بن علوی از سال 1997 وزیر امور خارجه است. این برنامههای وحدت ملی که آغاز شد عمان از دهه تاریک سال 1970 وارد عصر رنسانس شد.
در حالی که انتخاب سریع و بدون حاشیه هیثم به جای قابوس نگرانیهای ناظران را برطرف کرد، اما شکی نیست سلطان جدید برای رسیدن به اقتدار کاریزماتیک سلطان فقید عمان که به عنوان پدر ملت شناخته میشد، چالشهای بسیاری پیش رو دارد. سلطان نامیدن او و اعطای القاب و عناوین مختلف بخشی از برنامه حاکمیت برای مشروعیت بخشیدن به هیثم نزد افکارعمومی است. انتظار میرود هیثم با بسیاری از همان چالشهای اقتصادی که حکومت قابوس در سالهای پایانی با آن رو به رو بود، دست و پنجه نرم کند. خشم عمومی از عملکرد ضعیف اقتصادی و فساد باعث اعتراضاتی در سال 2011، همزمان با تحولات بهار عربی شد و ممکن است باز هم اتفاق بیافتد. هیثم خودش یک تاجر فعال بود و در پروژه شهر آبی (Blue City) مشارکت داشت. شهر آبی یک پروژه بزرگ ناموفق بود که پس از آنکه در سال 2012 با شکست مواجه شد، دولت سهام آن را خرید. به هر حال بالا گرفتن دوباره تنشهای داخلی کار را برای او سختتر خواهد کرد.
در رابطه با امور منطقهای، هیثم بلافاصله پس از به قدرت رسیدن اعلام کرد که به سیاست خارجی دوران قابوس که مبتنی بر همزیستی مسالمتآمیز با همه همسایگان است، پایبند خواهد بود. امتناع دیرینه عمان از جانبداری یک کشور یا مشارکت در درگیریهای منطقهای از قابوس یک میانجی بینالمللی ساخته بود تا جایی که بسیاری از عمان به عنوان میانجی ایران و آمریکا در سال 2011 تا 2013 نام میبرند. عمان در سال 2019 نیز، بین مقامات سعودی و نمایندگان حوثی میانجیگری کرد. اقدامات میانجیگرانه عمان با تسهیل شرایط گفتگو بین ایران و کشورهای 1+5 در جریان توافق هستهای به اوج خود رسید. هر چند که خروج ترامپ از برجام و بالا گرفتن تنش ایران و آمریکا در روزهای پایانی عمر سلطان قابوس حداقل برای او غم انگیز بود.
بعد از حمله موشکی ایران به پایگاههای آمریکایی در عراق و پیامهایی که طرف اروپایی بین تهران و واشنگتن رد و بدل شد، همه به اهمیت وجود یک طرف ثالث بیش از پیش پی بردند. بدون شک حضور یک کشور سوم و بی طرف امکان اشتباهات تصادفی که میتواند باعث درگیری بیشتر در منطقه شود را به حداقل میرساند. هنوز دقیقا مشخص نیست که آیا عمان تحت حکومت سلطان هیثم همچنان این نقش را ایفا میکند، درست همانطور که قابوس عمل میکرد و آیا مسقط میتواند همسایگان سرسخت عرب خود را به آشتیجویی دعوت کند. مقامات عمانی از سال 2014 و دوباره از سال 2017 دو دور تنش در خلیج فارس بین سه کشور عربستان سعودی، بحرین و امارات متحده عربی از یک سو با قطر از سوی دیگر را از نزدیک دیدهاند و کاملاً آگاه هستند که فشارها بر قطر تنها ظرف چند هفته پس از به قدرت رسیدن امیر جدید این کشور آغاز شد. این عدم قطعیتهای منطقهای بدان معنی است که نخستین حرکت هیثم به عنوان سلطان جدیدی که با چالشهایی هم رو به رو است باید مورد پسند پایتختهای عربی دو سوی خلیج فارس باشد.