پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : پرویز فتاح ، وزیر سابق نیرو ، یکشنبه شب مهمان "پارک ملت" بود و در این
برنامه زنده تلویزیونی به سوالات صریح مجری آن - شهیدی فر - پاسخ داد.
به گزارش عصر ایران اهم سخنان فتاح - که به سیاستمدار اخلاق گرا معروف است - به شرح زیر است:
*دوستی
تعریف می کرد که یک بنده خدای بسیار فقیری که از دار دنیا فقط یک موتور و
مقداری خرت و پرت داشت ، روزی دچار حادثه و نقش بر زمین شد. وقتی رسیدم ،
دیدم برخاسته و دارد وسایلش را از زمین جمع می کند. هر تکه و قطعه ای که از
زمین بر می داشت می گفت: خدایا شکرت!
به او گفتم: تو که چیزی از مال دنیا نداری و همین ها هم که روی زمین ریخته اند و به این روز افتاده ای! پس شکر خدا گفتنت چیست؟
گفت: این شکر برای خداست اما اگر مسوولان بشنوند و بفهمند ، برای آنها از هر ناسزایی بدتر است.
حالا
حکایت حضور پرشور مردم ما در راهپیمایی 22 بهمن است که حضورشان شکرگذاری
به خداوند است و در پاسداشت اصل نظام اما در واقع تلنگری به مسوولان است
اگر مسوولان متوجه باشند. مسوولان نباید این حضور را به خود بگیرند و فکر
کنند که مردم برای تأیید آنها و عملکردهایشان به صحنه آمده اند و بدین
ترتیب از این حضور برای خود مهر تأییدی بسازند.
مردم آمدند و گفتند که ما می دانیم چه خبر است و شما مسوولان بروید خودتان را درست کنید.
*(
مجری برنامه پرسید: شما اولین وزیری بودید که بعد از وزارت ، نه تنها
پیشینیان خود را منکوب نکردید بلکه به آنها احترام گذاشتید و حتی دعوتشان
کردید و از ایشان مشاوره هو خواستید. چرا این کار را کردید ، مخصوصاً این
که آنها از افراد غیرهمسو با شما بودند.)
- آنها افراد با تجربه ای
بودند و فارغ از تعلقات سیاسی ، مدیران مجربی بودند و می خواستم از مشورت
شان استفاده کنم که در طول وزارتم ادامه داشت.
می خواستم این موضوع را
باب کنم که باید به پیشینیان احترام گذاشت و حرمت نگه داشت. ما نباید راه
های رفته را دوباره طی کنیم. وقتی آدم صادقی می تواند 8 سال تجربه اش را در
اختیار قرار دهد،چرا این کار را نکنیم؟ من این کار را کردم و از این روش
نتیجه گرفتم.
معتقد بودم که باید حرمت تمام کسانی که قبلاً در آن
سمت زحمت ها کشیده اند حفظ شود . واقعاً اجازه نمی دادم کسی پشت سر وزیر
قبلی پیش من حرف بزند و غیبت کند.
همان زمان اعتراض کردند که چرا با
وزیران قبلی که غیرهمسو هستند تعامل می کنی؟ اما من معتقد بودم که چون
مدیر قبلی با من همسو نبوده ، پس همه کارهایش غلط بوده ، باور نادرستی است.
باید به همدیگر و به کسانی که قبل از ما بوده اند و زحمت کشیده اند احترام
گذاشت. راهش این نیست که یک تیپا بزنیم به قبلی ها و از تجربیات آنها
استفاده نکنیم.
*در روز دوم یا سوم در وزارتخانه گفتم : من جای آبادی را تحویل گرفتم و باید آن را آبادتر کنیم.
*برخلاف
رویه غلط موجود ، همه معاونان و مدیران قبلی را کنار نگذاشتم و با آنها
همکاری کردم. با این روش و منش مدیریتی ، وزارت نیرو در دوران وزارت من ،
آرام و بی تنش بود. کارمند باید در چنین فضای آرام و بی استرسی کار کند.
*حرمت گذشتگان را حفظ نکنیم ، آیندگان هم درباره ما این گونه خواهند کرد.
من
حرمت وزرای قبلی را نگه داشتم و خداوند ، بعد از من کسی را وزیر کرد که با
من چنین رفتار محترمانه ای دارد. اگر اخلاق مدیریتی به این شکل نهادینه
شود خیلی از مسائل حل می شود.
* برغم پیشنهاد و اصرار برخی از
دوستان ، کاندیدای مجلس نشدم ، زیرا خودم را برای نمایندگی مجلس مناسب نمی
دیدم ، زیرا من آدم فنی و اجرایی هستم و نمی توانم روی صندلی مجلس بنشینم و
تکان نخورم و قانون بنویسم ؛ قانونگذاری مسوولیت خطیری است.
*متاسفانه
مجلس دچار آسیب هایی است که به کشور ضربه می زند. مثلاً نمایندگان در حوزه
آب ، آنقدر پروژه در حوزه های انتخابیه خود تعریف کرده اند که اگر بخواهیم
همه آنها را اجرا کنیم ، 60 هزار میلیارد تومان بودجه باید تزریق شود که
اگر سالانه 5 هزار میلیارد تومان تخصیص یابد و تورم هم صفر فرض شود که نمی
شود - و پروژه جدیدی هم تعریف نشود ، 12 سال زمان نیاز است. این روند به
صلاح کشور نیست.
* اگر بپرسند که مهم ترین لازمه یک مدیر چیست ای
بسا خواهند گفت ایمان و تقوا و ... اما من می گویم "سعه صدر" مهم ترین نیاز
مدیران کشور ماست. دردمندانه می گویم که سعه صدر و تحمل دیگران ، در میان
مسوولان ما کم شده است.
* اصلاً پیامبر اسلام هم برای درست کردن
اخلاق مردم مبعوث شده بودند ؛ سعه صدر ، صداقت و آمار دروغ به مردم نگفتن ،
مصداق های اخلاق هستند.
* مردم می فهمند و حتی از چهره مسوولان هم
متوجه می شوند که وقتی مثلاً آمار می دهند ، یا می گویند رشد اقتصادی مان
اینقدر شده ، یا تورم فلان اندازه شده ، راست می گویند یا دروغ؟
نباید
با روح مردم و با صداقت آنها بازی کرد؛ مردم و امام ، مسوولان را به اینجا
رساندند و الٌا مسوولان و دولتمردان کنونی از کجا به این قدرت و جایگاه می
توانستند برسند؟!
صداقت و سعه صدر نیاز بزرگ مسوولان ماست.