arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۲۵۵۱۸
تاریخ انتشار: ۰۱ : ۰۰ - ۰۳ بهمن ۱۳۹۸

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲ بهمن ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: شب میهمان رهبری بودم، در مورد فوت مهندس بازرگان صحبت کردیم، قرار شد بعد از مراسم هر دو تسلیت بگوییم / اخوی محمد آمد، راجع به انتخابات و ایده نامزدی خودش صحبت شد؛ هر دو صلاح ندانستیم/ جاسبی‌ از احتمال نامزد شدنش برای ریاست‌جمهوری گفت

اخوی محمد، [معاون اجرایی رئیس‌جمهور] آمد. گزارش سفر به فرانسه، برای بررسی وضع ماهواره‌ها را برای انتخاب یکی از آنها داد و نیز سفر به امارات و مذاکرات سه ساعته با شیخ زاید، [رئیس امارات متحده عربی] و قرار سفر وزیر امورخارجه آن‌ها به ایران و راجع به انتخابات [ریاست‌جمهوری] و ایده نامزدی خودش -که صلاح ندانستم؛ خودش هم صلاح نمی‌داند- و نیز مسأله خرید و ساخت گوشی‌های سیار، صحبت شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲ بهمن ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: شب میهمان رهبری بودم، در مورد فوت مهندس بازرگان صحبت کردیم، قرار شد بعد از مراسم هر دو تسلیت بگوییم / اخوی محمد آمد، راجع به انتخابات و ایده نامزدی خودش صحبت شد؛ هر دو صلاح ندانستیم/ جاسبی‌ از احتمال نامزد شدنش برای ریاست‌جمهوری گفتخاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر می‌کند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
 
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲ بهمن 1371 تا 1375 در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱

در منزل بودم. وقت با مطالعه و استراحت گذشت. عصر آقای [عبدالمجید] معادیخواه برای مسائل بنیاد تاریخ آمد. ظهر و شب بچه‌ها جمع بودند. با محسن دربارة مناقصه‌های مترو صحبت نمودم. اخیراً به جای خوبی رسیده‌اند و خیلی هزینه‌ها را کم کرده‌اند.

 

 

سال ۱۳۷۲

مدیران حوزه هنری [سازمان تبلیغات اسلامی] به مناسبت تأسیس مؤسسه آموزش حوزه هنری آمدند. آقای [محمدعلی] زم، [رییس حوزه هنری] گزارش داد و من سخنرانی کردم و تشویق‌شان نمودم. بیش از پنجاه درصد از دانشجویان قبول شده، خانم‌ها هستند.[۱]

آقای [مسعود روغنی] زنجانی، [رئیس سازمان برنامه و بودجه] و معاونان آمدند. گزارش وضع سازمان برنامه و معاونت‌ها و شوراها و مؤسسات وابسته را دادند. معاونت فنی و انفورماتیک و سازمان نقشه‌برداری توضیحات دادند.

جلسه شورای عالی امنیت ملی، به خاطر عدم حضور بعضی از اعضا تشکیل نشد؛ به‌جای آن اولین جلسه سران سه قوه، [با حضور آقایان علی‌اکبر ناطق‌نوری، رئیس مجلس شورای اسلامی و محمد یزدی، رئیس قوه‌قضاییه] در دفترم تشکیل شد. موضوعات زیادی در دستور مذاکرات قرار دادیم؛ از قبیل مسائل مرجعیت، گروه‌ها، رادیکال‌ها، افراط‌کاری در سیاست خارجی و داخلی که باعث سلب امنیت شغلی و برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری می‌شود و تندروی‌ها در دادگاه ویژه [روحانیت] و دادگاه‌های انقلاب و مسائل جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] و بی‌اطلاعی بعضی از علما از مسائل اساسی کشور. قرار شد ماهی یک جلسه داشته باشیم. به نظر رسید در همه مسائل توافق نظر داریم.

 

 

سال ۱۳۷۳

مسئولین ستاد برگزاری مراسم دهه فجر آمدند و برنامه‌هایشان را گفتند؛ من هم راهنمایی‌هایی کردم. برای بودجه بیشتر استمداد کردند. ستاد تنظیم بازار جلسه داشت. گزارش عملکرد تعزیرات و تعیین هیأت مدیره فروشگاه‌های رفاه و همچنین گزارش تکمیل فروش سهام تا سطح ۳۵ میلیارد تومان مطرح شد و بحث دربارة ترقی قیمت سکه و راه‌حل و پیشنهاد پیش‌فروش سکه و طرح لیست سه طبقه کالا برای قیمت‌گذاری که به جلسه بعد موکول شد.

عصر در جلسه هیأت دولت، در مورد چگونگی برخورد دولت با مراسم بزرگداشت مهندس بازرگان بحث شد. قرار شد نماینده‌ای در تشییع جنازه و مجلس ترحیم شرکت کند.

شب میهمان رهبری بودم. در مورد فوت مهندس بازرگان صحبت کردیم. قرار شد بعد از مراسم، هر دو تسلیت بگوییم.[۱] دربارة قرارداد خلع سلاح اتمی و معاهده انهدام سلاح شیمیایی مذاکره شد. قرار شد امضا کنیم؛ ولی با قیود و شروط برای جلوگیری از تبعیض. در مورد تصمیمات جدید برای ارز و سکه مذاکره شد؛ آیت‌الله خامنه‌ای هم قبول دارند. دربارة آینده مجلس و ریاست‌جمهوری هم مذاکرات ناتمام داشتیم.

 

 

سال ۱۳۷۴

[اول ماه رمضان است.] ساعت چهار بامداد، با زنگ ساعت، برای سحری خوردن از خواب بیدار شدم. ساعت پنج دیگران را بیدارکردم. ساعت شش‏و نیم، پس از سحری و نماز خوابیدم. ساعت هشت‏و نیم به دفترم رسیدم.

سفیرمان در ایرلند آمد. ضمن گزارش، خواستار عدم تغییر محل خدمت شد و از دینداری خوب مردم ایرلند و همچنین نفوذ در آمریکا، به خاطر حضور بیش از چهل میلیون ایرلندی در آن کشور گفت.  آقای [سیدمحمدنقی] شاهرخی، نماینده رهبری در بنگلادش آمد. از تأثیر مهم سفر من در آنجا گفت و برای بهتر کارکردن کمک‏خواست. صادق خرازی [سفیر و معاون نماینده‏دایم ایران در سازمان‏ملل] آمد. اظهار آمادگی برای شغل فعال‌تری کرد؛ اخیراً مرض سختی گرفته بود.

برای استقبال از [آقای صفرمراد نیازُف]، رییس‏جمهور ترکمنستان به فرودگاه [مهرآباد] رفتیم. مراسم استقبال و مصاحبه ما هر دو و معارفه همراهان و حرکت به سوی سعدآباد انجام شد. در راه بیشتر دربارة روسیه و [بوریس] یلتسین صحبت کرد و سلام یلتسین و پریماکف را رساند. گفت روس‌ها مصمم به تقویت همکاری با ایران‏اند و در اجتماع سران کشورهای مشترک‏المنافع، یلتسین از سیاست همکاری با ایران دفاع کرده و از سران آذربایجان و اُزبکستان و قزاقستان و اوکراین، به خاطر عدم صداقت با روسیه در مقابل آمریکا انتقاد کرده است. حال یلتسین بهتر از گذشته است و امید زیادی به پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری دارد. بنا شده، سران مشترک‏المنافع به نفع او بیانیه بدهند. گفت مجلس دومای روسیه که تحت تأثیر کمونیست‌ها است، دو وزیر مهم یلتسین را ساقط کرده و اکنون فشار برای حذف نخست‏وزیر روسیه دارد.

عصر هم قسمتی از وقت به مذاکره خصوصی گذشت. گفت روسیه در تاجیکستان، آقای [امامعلی] رحمانُ‏اف را عاجز می‌داند و با آقای [سیدعبدالله] نوری هم میانه خوبی  دارد، ولی آقای [اکبر] تورجان‏زاده را قبول ندارد. به زودی مشاورانی برای رحمانُ‏اف می‏گمارند و مهلت داده که تا شش ماه، صلح را به‎جایی برساند. سیاست روشنی دربارة افغانستان ندارند. یلتسین برای حل مشکل آبخازیا و قره‌باغ، قبل از انتخابات، تلاش می‌کند. گفت بیش از یک میلیارد دلار ذخیره ارزی دارند و به زودی بورس ارز دایر می‌کنند.

در مذاکرات رسمی، صحبت‌ها بر سر توسعه همکاری‌ها بود و مسأله نرخ بیمه صادراتی را  و شرکت [هواپیمایی] «اکو ایر» را حل کردیم. از تصویب بی‏طرفی کشورش، خیلی خوشحال است. بعد از ضیافت شام به خانه آمدم. جمعی از بستگان اینجا بودند. 

 

 

سال ۱۳۷۵

مدیران سازمان تأمین اجتماعی آمدند. نمایشگاهی از کارهای ساخت و ساز و سرمایه‌گذاری بر پا کرده بودند. بازدید کردیم. آقایان دکتر [علیرضا] مرندی، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] و [مهدی] کرباسیان، [رئیس سازمان تأمین اجتماعی] گزارش دادند. نشان درجه دو لیاقت را به آقای کرباسیان و لوح تقدیر، به سه نفر از مدیران دادم. صحبت دلگرم‌کننده‌ای دربارة سازمان تأمین اجتماعی کردم[۱]؛ یک سوم جامعه را تحت پوشش دارند و بخش قابل‌توجهی از بیمارستان‌ها و صنایع دارو و لوازم خانگی و کاشی و دیگر صنایع.

اخوی محمد، [معاون اجرایی رئیس‌جمهور] آمد. گزارش سفر به فرانسه، برای بررسی وضع ماهواره‌ها را برای انتخاب یکی از آنها داد و نیز سفر به امارات و مذاکرات سه ساعته با شیخ زاید، [رئیس امارات متحده عربی] و قرار سفر وزیر امورخارجه آن‌ها به ایران و راجع به انتخابات [ریاست‌جمهوری] و ایده نامزدی خودش -که صلاح ندانستم؛ خودش هم صلاح نمی‌داند- و نیز مسأله خرید و ساخت گوشی‌های سیار، صحبت شد.

آقای میرزاده، [رئیس سازمان برنامه و بودجه]، همراه آقای [احمد] شفاعت، [رئیس سازمان نقشه‌برداری کشور] آمد. از اذیت‌های ستادکل نیروهای‌مسلح در مورد نقشه‌برداری شکایت داشتند. مسائل برنامه و بودجه و نیازهای جاری و مدیریت مرکز آموزشی سازمان برنامه مطرح شد.

دکتر [عبدالله] جاسبی، [رئیس دانشگاه آزاد اسلامی] آمد. از وزیر و معاونان [وزارت فرهنگ و] آموزش عالی، به خاطر اقدامات در خصوص محدودکردن دانشگاه آزاد اسلامی شکایت داشت و احتمال نامزدشدنش برای ریاست‌جمهوری [را گفت] و نیز برای حل مشکل زمین‌های خارج از محدوده تهران [= حصارک در شمال غرب تهران]، برای ساخت، استمداد کرد که به [آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار، تلفنی گفتم کمک کند و نیز گفتم، مشکل مالی دکتر یزدی، داماد شهید مطهری را حل کندکه با تخریب مغازه‌اش متضرر شده است.

عصر در جلسه هیأت دولت، یک سال مهلت برای فارغ‌التحصیلان دبیرستان، جهت ادامه کار برای رفتن به دانشگاه و با تأخیر سربازی تصویب‌کردیم. شب، محافظان و اعضای خانواده، برای افطار میهمانم بودند. برایشان صحبت کوتاهی کردم.[۲] تا ساعت نُه شب کارها را انجام دادم.

نظرات بینندگان