خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۱۹ بهمن 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
ساعت هفت و نیم صبح به میهمانسرای سعدآباد رفتم. آقای موگابه هنوز آماده نبود؛ مقداری صبر کردیم تا آماده شد. با هم به فرودگاه رفتیم. در راه مذاکرات سودمندی داشتیم. به خاطر فوت همسر و مادرش در ماههای اخیر به او تسلیت گفتم. مصاحبه و بدرقه رسمی انجام شد.
بلافاصله برای شرکت در مراسم جشنواره خوارزمی به هتل استقلال رفتم. بعد از
استماع گزارش و اعطای جوایز، سخنرانی کوتاهی کردم[۱] و به دفتر مراجعت نمودم. اطلاع رسید که یک هواپیمای توپولف، حامل صدو سی و یک سرنشین، با هواپیمای جنگی سوخو در اطراف فرودگاه مهرآباد، تصادف کرده و هر دو سقوط کردهاند. همه سرنشینان هواپیمای مسافربری کشته شدهاند.[۲] حادثه خیلی تلخی است؛ آن هم در دهه فجر.
تا عصر گزارشهای این فاجعه دریافت شد. جسد اکثر کشتهشدهها قابل تشخیص نیست. گفته شد که برج کنترل فرودگاه مقصر است؛ قرار شد بررسی شود. از طرف دولت، بیانیه تسلیت دادیم.
آقای سید ساجد نقوی از پاکستان آمد. گفت بعد از سفر من، وضع شیعه بهتر شده و درگیری با سنیها کمتر شده است. برای تقویت اقتصادی شیعه کمک خواست و گفت وضع دولت پاکستان اخیراً محکمتر شده است.
عصر شورای اقتصاد جلسه داشت. خط مشی تجارت خارجی تقویت شد. شب آقای [رسول] زرگر معاون [عمرانی] وزیر کشور آمد و گزارش خسارات سیل را داد؛ خیلی زیاد است. امدادهای فوری خوب بوده و باید برای جبران خسارات فکری کرد. به ستاد کل [نیروهای مسلح] گفتم، کمکهای ترابری هوایی را زیاد کنند.
سال ۱۳۷۲
صبح برای شرکت در مراسم هفتمین جشنواره خوارزمی، از خانه به هتل استقلال رفتیم. [آقای سیدمحمدرضا هاشمی گلپایگانی]، وزیر فرهنگ و آموزش عالی و رئیس سازمان پژوهشی گزارش دادند. سپس جوایز مخترعان و مبتکران و محققان خارجی و داخلی اعطا شد و من در این موضوع سخنرانی کردم.[۱]
به دفتر رفتم. آقای مسیح مهاجری آمد. در مورد مسجد فیض مشهد و حوادث زاهدان تذکراتی داشت. آقای محمدخان، [وزیر امور اقتصادی و دارایی] آمد. گزارشی از کار داد و پیشنهادهایی برای امور اقتصادی داشت. شب شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. اساسنامه نمایندگان رهبری در دانشگاهها در دستور بود که ناتمام ماند. به خانه آمدم. عفت از مکه برگشت؛ راضی است.
سال ۱۳۷۳
در گزارشها ادامه جنگ در چچن و اکوادور و همچین بُرد و تحرکات زیادتر گروه طلبهها [= طالبان] در افغانستان مهم بود. برای مراسم جشنواره خوارزمی، از خانه به هتل استقلال رفتیم. ابتدا از نمایشگاه طرح برنده مسابقات بازدید کردیم. سپس در مراسم، گزارش [سید محمدرضا هاشمی گلپایگانی]، وزیر فرهنگ و آموزش عالی و همچنین رییس سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران را شنیدیم و جوایز برندگان را دادم. حدود سی و پنج نفر برنده شدند که چهار نفر از پاکستان، مالزی، قزاقستان و اُزبکستان بودند و سه نفرشان زن بودند. در موردکمیت تحقیقات و پیشرفتهایش در ایران، سخنرانی کردم[۱].
به دفترم رفتم. آقای کمال خرازی، [نماینده دائم ایران در سازمان ملل] آمد. دربارة سفرم به نیویورک صحبت شد. با تردید جواب دادم. گفت وزارت امورخارجه آمریکا فشار آورده محلی که در هتل هیلتون برای هیأت رزرو کرده بود، پس داده شود. از توفیق روزنامه اطلاعات بینالملل در آمریکا و سمپاشیهای کیهان بینالملل تعریف کرد.
دکتر [علیرضا] مرندی، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] و معاونان آمدند و از کمبود اعتبارات برای بیمه همگانی گفتند. قرار شد جلسهای برای بررسی موضوع با سازمان برنامه و بودجه تشکیل شود.
آقای [محمدرضا] نعمتزاده، [وزیر صنایع] آمد. از گزارش سازمان بازرسی کل کشور در مورد فروش کارخانهها و فشار دفتر رهبری شکایت کرد. عصر در جلسه دولت، عیدی کارمندان را تصویب کردیم؛ یک ماه حقوق و فوقالعاده شغل که بار سنگین مالی دارد.
افطار پاسداران و خانوادههایشان مهمانم بودند. بعد از افطار، برایشان صحبت کوتاهی کردم. کارها را انجام دادم و به خانه آمدم.
سال ۱۳۷۴
برای مراسم جشنواره خوارزمی، به هتل استقلال رفتیم. از نمایشگاه کوچک طرحهای برگزیده - با استماع توضیحات صاحبان طرح - بازدید کردیم. در مراسم، گزارش دکتر هاشمی [گلپایگانی] و دکتر [احمد] معتمدی را شنیدیم. سپس من دربارة دستاوردهای علمی و فنی برنامه اول توسعه، سخنرانی مبسوطی نمودم[۱] و جوایز برندگان را دادم. چند نفر از حوزه قم و چند نفر از کشورهای دیگر هم برنده بودند.
به دفترم رفتم. [آقای احمد خرم]، استاندار همدان آمد. گزارش پیشرفتهای استان در برنامه اول را داد و برای توسعه توریسم و تأسیس ذوبآهن استمداد کرد. آقای مسیح مهاجری، [مشاور اجتماعی رئیس جمهور] آمد. در مورد مسایلانتخابات و گروهخدمتگزاران [=کارگزاران]، سؤالاتی داشت و نظراتی ارایه کرد؛ از این حرکت خوشحال است و حمایت کرده. توضیحات کافی برای اطلاع او از علت بروز این وضع دادم. عصر دکتر حبیبی، [معاون اول رئیس جمهور] آمد. گزارش مذاکره با وزارت کشور، برای حل مشکل تبلیغات انتخابات داد.
افطار سفیران خارجی، به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب، در سعدآباد میهمانمان بودند. نماز و افطار مختصری با سُفرای کشورهای اسلامی داشتیم. سپس شام را با همه سُفرا صرف کردیم. تبریک مُقدّم السُفرا که از سوریه است و صحبت دکتر ولایتی و سپس صحبت مفصل من در توضیح سیاست خارجی و وضع مستحکم سیاسی و اقتصادی در کشور انجام شد.[۲] سرانجام با یک یک سفیران و کارداران، مصافحه و احوالپرسی داشتم که خسته شدم. مجموع مراسم، نزدیک چهار ساعت طول کشید.
سال ۱۳۷۵
[صبح برای افتتاح اولین جشنواره بینالمللی خوشنویسان جهان اسلام، به موزه هنرهای معاصر رفتیم. هنرمندان خوشنویس، تابلوهای خط را با عنوان پاداش خدمت به من اهدا کردند. برایشان درباره اهمیت هنر و ارزش خوشنویسی صحبت کردم.[۱]] آقای [علی] آقامحمدی، [رئیس کمیته عراق] آمد. پیشنهادهایی در مورد طرح ایران ۱۴۰۰ تمدن اسلامی و نیز فقرزدایی و مسائل دیگر داشت و از عملکرد سازمان برنامه و بودجه که با مدیریت [محمدعلی] نجفی، عملی برای تمدن اسلامی انجام داده، انتقاد داشت. [آقای محمد کشاورز]، سفیر جدیدمان در ونزوئلا، برای مشورت و خداحافظی آمد. آقای [محسن] نوربخش، [رئیسکل بانک مرکزی] آمد. گزارش سفر به سوییس برای کنفرانس [مجمع جهانی اقتصاد، در شهر] داووس را داد و جواب خوب آقای [سیروس] ناصری به کنگره و هم رییس مجلس آمریکا و راجع به تأمین ارز طرحهای بزرگ بخش نفت و گاز و نیز ریال مترو و انتخابات [ریاستجمهوری] صحبت شد.
عصر و شب، شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. درباره تهدید آمریکا و مسائل افغانستان و مشکل سفارتمان در ترکیه و مسأله [فرج] سرکوهی، تصمیمگیری شد. آیتالله خامنهای، به دلیل عدم رؤیت هلال، امروز را آخر رمضان اعلان نکردهاند، ولی آقایان [محمد] فاضل لنکرانی و [حسین] نوری همدانی در قم و بعضی از علمای اهل سنت در غرب کشور، عید فطر اعلان کردهاندکه نشان از بینظمی است. به آقای میرزاده، درباره اصلاح روند مطالعه طرح تمدن اسلامی، تذکر دادم.