arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۲۹۵۲۹
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۲۳ - ۲۳ بهمن ۱۳۹۸

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۳ بهمن ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: با ناطق نوری و روحانی در مورد تغییرات احتمالی در مدیریت‌ها صحبت کردیم / اخوی محمد، گزارش ملاقات با آیت ‌الله خامنه‌ای و تصمیم بر تعویض مدیریت صداوسیما را داد؛ قرار شد به وزارت خارجه برود / آمریکا به ترکمنستان گفته می‌داند که ایران در حادثه انفجار عربستان دست ندارد و آماده مذاکره است

آقایان [حبیب‏الله] عسکراولادی، [اکبر] پرورش، [علی] عباس‏پور، [اسدالله] بادامچیان و [ابوالفضل] توکلی [بینا] آمدند. از وضع پیش‌‏آمده در اثر اعلان حضور کارگزاران در عرصه انتخابات، اظهارنگرانی ‏کردند. گفتم تقصیر خودتان است‏که ترجیح دادید که لیست بدهند . خبر دادند که آقایان [محمد محمدی] ری‏شهری و [محسن] قرائتی و [سیدابراهیم] رییسی و ... هم می‌خواهند لیست بدهند؛ آن هم جبهه جامعه روحانیت مبارز را ضعیف‌تر می‌کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۳ بهمن ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: با ناطق نوری و روحانی در مورد تغییرات احتمالی در مدیریت‌ها صحبت کردیم / اخوی محمد، گزارش ملاقات با آیت ‌الله خامنه‌ای و تصمیم بر تعویض مدیریت صداوسیما را داد؛ قرار شد به وزارت خارجه برود / آمریکا به ترکمنستان گفته می‌داند که ایران در حادثه انفجار عربستان دست ندارد و آماده مذاکره استخاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر می‌کند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
 
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲۳ بهمن 1371 تا 1375 در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱

استماع اخبار و صبحانه و پیاده‌روی در ساحل انجام شد. سوار قایق عاشورا شدیم. رانندگی را به عهده گرفتم و یک دور اطراف جزیره کیش زدیم. آقای [محسن] مهرعلیزاده، [مدیرعامل منطقه آزاد کیش] توضیحات می‌داد. با آقای [حمید] میرزاده، [معاون اجرایی رییس‌جمهور] اختلاف نظر دارند. ظهر به پاویون برگشتیم.

تا شب استراحت و مطالعه و پیاده‌روی کردم و از محل ساخت پلاژ محفوظ برای خانم‌ها، جهت استفاده از دریا در کنار پاویون بازدید نمودم؛ به خاطر اشراف ساختمان اداری اشکال دارد.

 

سال ۱۳۷۲

ساعت پنج صبح، با صدای زنگ ساعت برای سحری بیدار شدیم. با عفت و یاسر سحری خوردیم. ساعت هشت و نیم صبح به کارخانه تلویزیون و رادیو سازی شهاب رسیدیم. برف هم می‌بارید. مدیران، سابقه کارخانه را و خط اتوماتیک مونتاژ را که اخیراً ساخته‌اند و برای افتتاح آن رفته بودیم، توضیح دادند. این کارخانه، یک‌چهارم از نیاز تلویزیون رنگی کشور را تأمین می‌کند. بازدید از همه کارها و مذاکره با کارکنان انجام شد. مصاحبه‌ای کردم، سپس برای مدیران سخنرانی نمودم و بر اولویت صنایع الکترونیک که فعلاً ۸۰ درصد وارداتی است، تأکید کردم.[۱]

به دفترم رفتم. آقای میرسلیم آمد. دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی را تصویب کردم. راجع به تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ایشان صحبت شد؛ استقبال کرد. دکتر حبیبی آمد. گزارش سفر به استان‌های فارس و کهکیلویه و بویراحمد را داد و از فراوانی کارهای انجام شده و رضایت مردم گفت. راجع به تغییرات احتمالی مذاکره شد. آقای [حسن] غفوری‌فرد، [رئیس سازمان تربیت بدنی] آمد. راجع به استعفای ایشان از ورزش و کار بعدی‌اش و فرد جایگزین ایشان صحبت شد.

عصر دکتر ولایتی، [وزیر امورخارجه] آمد. گزارش کنفرانس وزرای امورخارجه کشورهای جنبش عدم‌تعهد در جاکارتا و مصوبات خوب برای بوسنی را داد. قرار شد، اخوی محمد را به عنوان جانشین خود در وزارت امورخارجه دعوت کند.

شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. آقای [علی] فلاحیان، [وزیر اطلاعات]، گزارش بازجویی از تروریست‌ها را داد. مسأله بدهی‌های معوقه ارز در دستور بود. آقای دکتر روحانی، [دبیر شورای عالی امنیت ملی]، گزارش بررسی‌های دبیرخانه شورا را داد. آقایان دکتر نوربخش و عادلی دفاع کردند؛ ناتمام ماند. به افطار رسیدیم. به نظر می‌رسد اظهارات دکتر عادلی، قوی‌تر از ادعاهای دکتر روحانی است. افطار میهمان بودند. بعد از افطار با آقایان ناطق [نوری، رئیس مجلس] و [حسن] روحانی، [نایب رئیس مجلس]، در مورد تغییرات احتمالی در مدیریت‌ها صحبت کردیم.

اخوی محمد، تلفنی گزارش ملاقات با آیت ‌الله خامنه‌ای و تصمیم بر تعویض مدیریت صداوسیما را داد؛ قرار شد به وزارت امور خارجه برود. با آقای [سیدمحمد] میرمحمدی، [رئیس دفتر رئیس ‌جمهور] هم در مورد شغل احتمالی جدیدش [= دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی کشور]، صحبت کردم.

 

سال ۱۳۷۳

 [آقای احمد عبدالرحمان]، وزیر امورخارجه چاد، به عنوان عذرخواهی از تأخیر سفر رییس‌جمهورشان و شرکت در مراسم سالگرد انقلاب و درخواست کمک برای رفع مشکلاتشان آمد. توضیح داد که با وجود پنجاه حزب و مخالفت خیلی از آنها با حزب اکثریت که مسلمان است و با وابستگی آنها به خارج و به خصوص فرانسه، مشکلاتی دارند.

جمعی از همسران جانبازان آمدند. در بررسی‌ها امتیازات زیادی آورده‌اند که داوطلب ازدواج با جانبازان شده و با آنها به خوبی ساخته‌اند و مشکلات زندگی با جانبازان را تحمل می‌کنند. آقای [محسن] رفیق‌دوست، [رییس بنیاد مستضعفان و جانبازان] و خانم [شهلا] حبیبی، [رییس دفتر امور زنان] توضیحات دادند. جوایزشان را دادم و با صحبت‌های دلگرم‌کننده تشویقشان کردم[۱].

ستاد تنظیم بازار جلسه داشت. دربارة سیاست فروشگاه‌های زنجیره‌ای رفاه و
شهروند و توزیع سکه‌های پیش‌فروش شده و توزیع روغن‌نباتی و فلزات مذاکره شد.

عصر در جلسه هیأت دولت، آقای میرسلیم، دربارة لغو امتیار روزنامه جهان‌اسلام[۲] توضیح داد. قرار شد علت را اعلان کنند که جوسازی نشود. مقررات حقوق مدیران دنبال شد و تحلیل‌هایی از حضور وسیع مردم در مراسم سالگرد انقلاب ارائه شد.

شب با رهبری جلسه داشتیم. از تعطیل روزنامه جهان اسلام ابراز رضایت کردند و نسبت به روزنامه سلام هم اظهار نارضایتی نمودند. دربارة سفرم به آمریکا و کنفرانس آینده سران کشورهای اسلامی در ایران و جریان تضعیف مدیران از طرف

مطبوعات و سازمان‌های ناظر مثل دیوان محاسبات و بازرسی کل کشور در مجلس و مدیریت حوزه علمیه قم، اظهارات اخیر رییس مجلس نمایندگان آمریکا و وزارت امورخارجه آمریکا و صدراعظم آلمان و احتمال مزاحمت اسراییل و آمریکا و متوقف شدن انتقال اسناد معامله‌ای با کره شمالی در اتاق پایاپای نیویورک، مذاکره کردیم.

ایشان از راهپیمایی دیروز و سخنان من ابراز خوشحالی زیاد داشتند و موافق شرکت در برنامه دینی مراکش که از ما هم دعوت شده، برای اعزام نماینده هستند. دربارة مسائل افغانستان و پیشروی مرموز طلاب یا طالبان و وضع حزب وحدت صحبت شد.

 

سال ۱۳۷۴

[آقای هنک هارنین]، سفیر هلند برای خداحافظی آمد؛ حرف مهمی نداشتیم. امام‏جمعه و [آقای محمدباقر بهرامی]، نماینده اسدآباد همدان آمدند. از رونق انقلاب و توجه مردم به دین گفتند و برای مسجد و مصلی و سفرم استمداد کردند. [آقای کامل عابدین‏زاده]، نماینده خوی آمد و برای تکمیل فرودگاه و تأسیس دانشکده فنی استمداد کرد.

 آقایان [حبیب‏الله] عسکراولادی، [اکبر] پرورش، [علی] عباس‏پور، [اسدالله] بادامچیان و [ابوالفضل] توکلی [بینا] آمدند. از وضع پیش‏آمده در اثر اعلان حضور کارگزاران در عرصه انتخابات، اظهارنگرانی‏کردند. گفتم تقصیر خودتان است‏که ترجیح دادید که لیست بدهند و آقای ناطق هم نظر آیت‏الله خامنه‌ای را مبنی بر ترجیح لیست‏دادن آنها به دیگران گفت و حتی بعد از اظهارات رهبری، در منع امضای وزرا، اینها پیشنهادکردند که اعلان انصراف نمایند، رهبری قبول نکردند و برخورد مجلس هم درست نبود و به نفع آنها شد. حرف حسابی نداشتند و منفعل شدند. از من خواستند، راه علاج پیدا کنم. خبر دادند که آقایان [محمد محمدی] ری‏شهری و [محسن] قرائتی و [سیدابراهیم] رییسی و ... هم می‌خواهند لیست بدهند؛ آن هم جبهه جامعه روحانیت مبارز را ضعیف‌تر می‌کند.

عصر شورای اقتصاد، جلسه با چندین مصوبه داشت. پس از افطار و انجام کارهای دفتر به خانه آمدم.

 

سال ۱۳۷۵

[آقای هنک هارنین]، سفیر هلند برای خداحافظی آمد؛ حرف مهمی نداشتیم. امام‏جمعه و [آقای محمدباقر بهرامی]، نماینده اسدآباد همدان آمدند. از رونق انقلاب و توجه مردم به دین گفتند و برای مسجد و مصلی و سفرم استمداد کردند. [آقای کامل عابدین‏زاده]، نماینده خوی آمد و برای تکمیل فرودگاه و تأسیس دانشکده فنی استمداد کرد.

 آقایان [حبیب‏الله] عسکراولادی، [اکبر] پرورش، [علی] عباس‏پور، [اسدالله] بادامچیان و [ابوالفضل] توکلی [بینا] آمدند. از وضع پیش‏آمده در اثر اعلان حضور کارگزاران در عرصه انتخابات، اظهارنگرانی‏کردند. گفتم تقصیر خودتان است‏که ترجیح دادید که لیست بدهند و آقای ناطق هم نظر آیت‏الله خامنه‌ای را مبنی بر ترجیح لیست‏دادن آنها به دیگران گفت و حتی بعد از اظهارات رهبری، در منع امضای وزرا، اینها پیشنهادکردند که اعلان انصراف نمایند، رهبری قبول نکردند و برخورد مجلس هم درست نبود و به نفع آنها شد. حرف حسابی نداشتند و منفعل شدند. از من خواستند، راه علاج پیدا کنم. خبر دادند که آقایان [محمد محمدی] ری‏شهری و [محسن] قرائتی و [سیدابراهیم] رییسی و ... هم می‌خواهند لیست بدهند؛ آن هم جبهه جامعه روحانیت مبارز را ضعیف‌تر می‌کند.

عصر شورای اقتصاد، جلسه با چندین مصوبه داشت. پس از افطار و انجام کارهای دفتر به خانه آمدم.

نظرات بینندگان