پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲ اسفند 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
ساعت هفت و نیم صبح در دفترم بودم. دیروز و دیشب باران فراوانی بارید و هنوز ادامه دارد و در اکثر خاک کشور میبارد. جمعی از روحانیون به مناسبت آغاز رمضان آمدند؛ برای آنها صحبت مفصلی کردم و اوضاع را توضیح و تذکراتی دادم.[۱]
مجمع عمومی شرکت ملی پتروشیمی جلسه داشت. دربارة قیمت کود و تأمین اعتبارات طرحهای دردست اجرا تصمیمگیری شد. عصر هیأت دولت جلسه داشت. شب میهمان رهبری بودم. دربارة مسائل آذربایجان، افغانستان، مرزهایمان با عراق، قلمرو اختیارات سازمان قضایی [نیروهای مسلح]، نامههای آقای [سیدمحمدرضا] گلپایگانی که از ورزش بانوان شکایت داشته و مسائل قم که در مورد آقای منتظری، بدون اطلاع من و رهبری انجام شده و آیتالله خامنهای از بخشی کارهایشان ناراضیاند و مسائل جاری کشور مذاکره کردیم. سرماخوردگی دارم و با مُسکن به کار میپردازم.
سال ۱۳۷۲
مدیران شهرک مهدیه قم آمدند. گزارش پیشرفت کار را دادند و برای سال ۱۳۷۳ مبلغ ۱۲۶ میلیون تومان کمک گرفتند. نماینده اهر و هریس آمد. ضمن قدردانی از اقدامات عمرانی دولت در منطقه، خواستار کمکهای بیشتر شد و گفت آذریهای منطقه، حساسیتی در مورد تجارت با ارمنستان ندارند و مبادلات تجاری زیادی با آذربایجان و ارمنستان دارند. نماینده فسا هم آمد. برای منطقه کمک خواست و از ریخت و پاش در وزارت پُست و تلگراف و تلفن و وزارت معادن و فلزات، انتقاد بیدلیل کرد؛ قبلاً مدیر عامل بوده.
آقای [عباس] شیبانی، [نماینده تهران] آمد. از شهرداری تهران به خاطر سختگیری در صدور اسناد ساختمانهای واگذار شده، مربوط به طرح ناصرخسرو، شکایت داشت. نماینده فومن آمد. برای دانشگاه آزاد شهرستان استمداد کرد و گفت برای منبر رفتن در رشت، هر شب میرود و برمیگردد؛ تعجب کردم. آقای [عباسعلی] زالی، [نماینده کرج] آمد و برای عمران کرج کمک خواست.
عصر شورای اقتصاد جلسه داشت؛ مصوباتی داشتیم. شب میهمان آقای [محمد] یزدی، [رییس قوه قضاییه] بودیم. با آقای [علیاکبر] ناطق [نوری، رییس مجلس] در موارد حج و امور قضایی و گرفتن بهانه از [کمیسیون] حقوق بشر و محدود کردن تندیهای اطلاعات و دادگاههای انقلابی مذاکره کردیم. خبر دادند یک هلیکوپتر ما از کردستان به عراق رفته است.
سال ۱۳۷۳
در منزل بودم و بیشتر وقت به مطالعه گزارشها گذشت. ظهر جمعی از اعضای شورای مرکزی هیأتهای مؤتلفه آمدند. آقایان [حبیبالله] عسکراولادی، برادرش [اسدالله]، [علیرضا] یارمحمدی، [علی] عباسپور و [ابولفضل] توکلی، گزارشی از مؤتلفه دادند. دربارة مسائل اقتصادی و فرهنگی صحبت شد. از شایعات اختلافنظر من و آیتالله خامنهای در پارهای از سیاستها، اظهار ناراحتی کردند که با توضیحاتی که راجع به هماهنگی خودمان دادم، خیالشان راحت شد.
افطار جمعی از بچهها جمع شدند. بعد از افطار، عفت و بعضی دیگر به مسجد جمکران قم رفتند.
سال ۱۳۷۴
اخوی محمد برای امور تنظیم بازار و وضع بازسازی و مسایل انتخابات آمد و نمونههایی از اجناس غیرضروری را که وزارت نفت وارد کرده است، آورد. به آقای آقازاده، [وزیر نفت]، تذکر دادم پیگیریکنند.
آقای ناطقنوری، [رییس مجلس] آمد. نگران وضع انتخابات است. از تبلیغات سنگین کارگزاران و از اینکه آنها از نام من زیادی استفاده میکنند و اینکه فائزه هم با آنها است، انتقاد داشت. گفتم این وضع را خودتان و با نظر رهبری پیش آوردید که به پیشنهاد من توجه نشد. به ایشان گفتم که بنا دارند، اسم شما را در لیست بگذارند. سپس آقایان کرباسچی ، اخوی محمد، مرعشی و نوربخش آمدند. مسأله گنجاندن نام آقای ناطق در لیست، دچار مشکلشان کرده و با توضیحات و توجیهات من، وضعیت مساعد شد.
ساعت چهار بعد از ظهر به فرودگاه [مهرآباد] رفتیم و با بخشی از اعضای خانواده، بهسوی رامسر پرواز کردیم. همه جا ابر بود. در رامسر هم هوا ابری و بارانی و سرد بود. قبل از غروب و شب، مقداری در ساحل قدم زدم. چند ماهی است که پیشروی آب دریا متوقف شده است. گفتند، سطح آب دریا از مهرماه تاکنون، حدود هفت سانتیمتر هم پایینتر رفته که عملاً حدود ده متر از ساحل عقب نشسته است.
سال ۱۳۷۵
در منزل بودم. وقت به استراحت و مطالعه گذشت. دکتر [حسن] روحانی، [دبیر شورای عالی امنیت ملی و نایب رئیس مجلس] آمد. دربارة پیام آمریکا که توسط آقای نیازاُف ارسال شده بود، و نیز دربارة طرحی که در مجلس، برای تضعیف دانشگاه آزاد اسلامی
مطرح است و مسأله انتخاب رییس دیوانمحاسبات، صحبت شد. هدف اصلی او از ملاقات، مشورت دربارة نامزدی برای ریاستجمهوری بود. فردا با رهبری قرار ملاقات دارد و مطلع شده که ایشان مایل است، دکتر حبیبی و یا دکتر روحانی هم نامزد شوند. مشکلاش این است که با مطرح شدن آقای [سیدمحمد] خاتمی، احتمال پیروزی کمتر شده است.
عصر دکتر ولایتی، [وزیر امورخارجه] و آقای [امامعلی] رحماناُف، [رئیسجمهور تاجیکستان]، از مشهد تلفن کردند و گفتند که کار مذاکرات به خوبی به نتیجه رسیده و امضا شده و به خاطر اینکه تا امروز سفر طول کشیده، فرصت سفر به تهران را ندارد و خداحافظی کرد. [آقای رحماناُف]، درخواست کرده که من به تاجیکستان سفر کنم.