arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۳۱۵۸۴
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۰۴ اسفند ۱۳۹۸

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۴ اسفند ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: افطار طلاب سابق مدرسه حقانی میهمانم بودند، حدود چهل نفر بیشترشان در امور قضایی و اطلاعاتی و فرهنگی مشغول هستند / در جلسه هیأت دولت، راجع به تاریخ انتخابات بحث شد، جناح روحانیت، طالب دوم خرداد است و جناح مقابل، ۱۶ خرداد را می‌خواهد

عصر در جلسه هیأت دولت، راجع به تاریخ انتخابات و نحوه رأی‌گیری و شمارش بحث شد که ناتمام ماند. جناح روحانیت، طالب دوم خرداد است که در روزهای بعد از عاشورا و در محرم است و جناح مقابل، ۱۶ خرداد را می‌خواهد که بعد از ایام رحلت امام است و شورای نگهبان که حق قانونی دارد، با دوم خرداد موافق است و رهبری هم گرچه به فرض ۱۶ خرداد مایلند، اما نمی‌خواهند دستوری بدهند. در جلسه شب قبل، این نظر را گفتند. امشب هم تکرار کردند و نظراتشان را به آقایان [احمد] جنتی، [دبیر شورای نگهبان] و [علی‌محمد] بشارتی [وزیر کشور] گفته‌اند؛ ولی چون دستور نداده‌اند، شورای نگهبان به نظر خودش عمل می‌کند. چند مصوبه هم در جلسه داشتیم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۴ اسفند ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: افطار طلاب سابق مدرسه حقانی میهمانم بودند، حدود چهل نفر بیشترشان در امور قضایی و اطلاعاتی و فرهنگی مشغول هستند / در جلسه هیأت دولت، راجع به تاریخ انتخابات بحث شد، جناح روحانیت، طالب دوم خرداد است و جناح مقابل، ۱۶ خرداد را می‌خواهدخاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر می‌کند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
 
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۳ اسفند 1371 تا 1375 در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱

ساعت چهار بامداد، با زنگ ساعت، برای سحری‌خوردن بیدار شدم. نتوانستم مفاتیح را برای دعا خواندن پیدا کنم. مقداری قرآن قرائت کردم. سحری را که عفت آماده کرده، با کاظم [مرعشی، برادر همسرم] خوردم. بعد از نماز صبح تا ساعت هشت دراز کشیدم، ولی خواب درستی نرفتم. ساعت هشت و نیم به دفترم رفتم.

آقای [علی] نیازی از دادگاه نظامی آمد. در مورد پرونده‌های شرکت سینا و کلالی و علت اینکه در دادگاه نظامی رسیدگی می‌شود، توضیح داد. نصیحت‌اش کردم که با مردم مدارا کنند.

دکتر [مصطفی] معین، [وزیر فرهنگ و آموزش عالی] آمد. دربارة پیشنهاد دکتر جوان برای کمک به تأسیس مراکز لیزری در ایران گزارش داد و نظر خواست. موافقت کردم که با کمک دکتر بهرام‌پور اقدام کنند. دربارة سازمان میراث فرهنگی و انرژی هسته‌ای هم صحبت شد. معتقد است که مدیریت انرژی هسته‌ای قوی نیست.

آقای [بیژن نامدار] زنگنه، وزیر نیرو آمد. گزارشی از پیشرفت مذاکرات دربارة سدکارون سه داد و اجازه خواست که مذاکرات با برزیل را به‌هم بزند، برای اینکه خودمان سد را بسازیم. گفت صرفه‌جویی زیادی در هزینه خواهد شد؛ قبول کردم.

آقای [سیدمجید] هدایت‌زاده، سفیرمان در ایتالیا آمد. دربارة نحوه استفاده از اعتبارات آنها کسب نظر کرد و دربارة استفاده بهتر از اهرم قدرت خرید و بازارمان در ارتباط با کشورهای صنعتی، نظراتی داد. عصر شورای انقلاب فرهنگی جلسه داشت. بخشی از خط مشی‌های آموزش عالی تصویب شد. افطار میهمان من بودند.

 

سال ۱۳۷۲

از خانه برای بازدید از کتابخانه ملی در نیاوران رفتیم. از مخزن کتاب‏های خطی و کتاب‌های اسلام و ایران‌شناسی غیرفارسی بازدید شد. هیأت امناء دربارة ساختمان اصلی کتابخانه جلسه داشت. به نظرم کارکنان بیش از نیاز آمدند. مصاحبه‌ای انجام شد.

به کاخ نیاوران رفتیم. از کتابخانه کاخ بازدید کردم. کتابخانه خوبی دارد. از قسمت‌های مختلف کاخ‌های نیاروان و صاحبقرانیه و از وسایل زندگی و تزیینات کاخ و خانواده سلطنتی شاه و فرح و بچه‌ها بازدید شد. خوب نگهداری شده است؛ نکات جالبی هم دارد.

به دفترم رفتم. آقایان [مصطفی] مؤذن‏زاده و هاشم‏زایی آمدند. گزارش کار مس سرچشمه، میدوک و سنگون و برنامه‌های توسعه و تعمیرات و صادرات و مصارف داخلی را دادند.

آقای [علی] لاریجانی، [رییس جدید سازمان صداوسیما] آمد. وضع صداوسیما را گفت و از نیروهای حذف شده در زمان محمد [هاشمی] و نحوه اداره آن اظهار رضایت کرد و گفت تغییرات زیادی لازم نیست. از لغو برنامه تودیع توسط محمد گله داشت. گفت در
 

 

برنامه‌ها، در جهت جذاب‌تر کردن و حذف برنامه‌های سنگین و خسته‏کننده مثل بعضی سخنرانی‌ها و گزارش‌های سنگین و تکراری در اخبار تغییراتی خواهد داد؛ خواستار کمک بیشتر شد.

آقایان [محمدحسن] رحیمیان، کلانتری و کریمیان از بنیاد شهید آمدند. گزارش وضع صنایع و شرکت‌های تجاری و خدماتی و فنی و همچنین املاک و مستغلات بنیاد را دادند. حدود صد و شصت شرکت و بیش از سه هزار رقبه املاک مصادره‌ای یا تحت سرپرستی دارند. عجیب است که این همه دارایی، فقط بخش ناچیزی از هزینه‌ها را تأمین می‌کند؛ در حالی که بنیاد شهید، مبلغ چهل میلیارد تومان از دولت بودجه می‌گیرد، همه این دارایی‌ها کمتر از یک میلیارد تومان می‌دهد.

عصر هیأت دولت جلسه داشت. استاندار گیلان گزارش بازسازی مناطق زلزله‏زده را داد؛ افتخارآمیز است. مصوباتی داشتیم. افطار به خانه آمدم. امروز زلزله‌ای با شش ریشتر روستاهای آب سفید شمال زابل را لرزاند و تلفاتی داشت.

 

سال ۱۳۷۳

آقایان [مصطفی] میرسلیم، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی]، [فریدون وردی‌نژاد=] مهدی‌نژاد، [مدیرعامل سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی] و [مجید] رضاییان، [معاون مدیرمسئول روزنامه ایران] آمدند. گزارش انتشار روزنامه ایران را دادند. خیلی مشتری دارد و یکصدهزار نسخه تیراژ آن در دقایق اول انتشار تمام می‌شود. مشکل کار در سوبسید [=یارانه] فراوان است که هر مقدار تیراژ بالا رود، سوبسید بیشتری می‌طلبد. گفتند که تا هفتصدهزار نسخه هم زمینه دارد و از سراسر کشور متقاضی بی‌جواب دارند؛ گفتم به طرف بالابردن تیراژ حرکت نمایند و سعی کنند با بالا بردن مقدار آگهی، کسب درآمدکنند. وعده کمک هم دادم. روزنامه خوبی شده است.

آقای [عباسعلی] وکیلی، [رییس ستاد رسیدگی به امور آزادگان] آمد. گزارش کار ستاد آزادگان را داد و از سازمان برنامه و بودجه، به خاطر عدم همکاری گلایه داشت؛ مطابق معمول. آقای [حسن] شفتی، [مدیرعامل شرکت هواپیمایی هما] آمد.
در خصوص اختلافاتش با آقای ترکان، [وزیر راه و ترابری]، توضیحات داد که بیشتر بر سر سطح مراعات امنیت پرواز است و برای ماندن سر کار اظهار تمایل کرد؛ برخلاف گذشته‌ها که بیشتر تمایل به کناره‌گیری نشان می‌داد.

[آقای سید محمد صفی‌زاده، مدیرمسئول و] مدیران جدید روزنامه ابرار آمدند. گزارش کار و برنامه و سیاست‌ها را دادند. از کادر گذشته عاقل‌ترند. وعده کمک دادم و چند سئوال را جواب دادم.

عصر دکتر ولایتی و همکارانش در [سازمان همکاری‌های اقتصادی] اکو آمدند. برنامه کار در اجلاس اسلام‌آباد و پیشنهادهای جدید برای کار اکو در جهت تأسیس مناطق آزاد و نمایشگاه‌های مشترک را آوردند.

افطار طلاب سابق مدرسه حقانی میهمانم بودند. حدود چهل نفر بیشترشان در امور قضایی و اطلاعاتی و فرهنگی مشغول هستند. بعد از افطار، سئوالاتی دربارة مسائل اقتصادی و فرهنگی و سیاسی مطرح کردند و برای تأسیس حزب رسمی مشورت نمودند و درخواست‌هایی هم داشتند. به خانه آمدم. باران خوبی می‌بارید.

 

سال ۱۳۷۴

امروز برخلاف پیش‏بینی هواشناسی، هوا خوب و آفتابی بود. با ماشین‌ها به نوشهر، در روستای نیرنگ، برای دیدن باغ گل اُرکیده رفتیم. صاحب باغ،آقای مهندس [احمد] شیخی و همسرش خیرمقدم گفتند و توضیح دادند.[۱] [آقای عیسی کلانتری]، وزیر کشاورزی هم آمده بود. از گلخانه‌های متعدد و جالبش بازدید کردیم؛ عمدتاً گل‌های متنوع اُرکیده و میوه‌های گرمسیری و گل‌های نادر دیگر بود؛ با حدود چهل سال سابقه و تجربه که مجموعه بسیار ارزشمندی است. بعضی از مردم روستا هم آمدند و برای احداث مسجد  استمداد کردند.

از آنجا به مجتمع کشاورزی کندلوس در کلارآباد رفتیم که از بخش خصوصی است. مهندس [علی‏اصغر] جهانگیری و برادرانش توضیحات دادند. هدف‏شان پرورش گیاهان دارویی برای تولید داروهای گیاهی است. کلکسیون جالبی از گیاهان باارزش دارویی به وجودآورده‌اند و یک واحد صنعتی در حد پایلوت، برای اسانس‏گیری است و فروشگاه و نمایشگاه جالب برای جذب مشتری و ایرانگردان، با دکورهای جالب و ابتکاری دارند.

به ویلای سازمان چای در ساحل دریا رفتیم. نماز و ناهار و استراحت آنجا بودیم. توضیحات مدیر سازمان چای و پیشرفت‌های کشت و صعنت چای را شنیدیم. نوعی از محصولات صنعت چای را که با زعفران آمیخته‌اند، برای نمونه مصرف کردیم؛ جالب است. به رامسر برگشتیم. بچه‌ها به تهران مراجعت کردند و من، کاظم [مرعشی] و حمید لاهوتی ماندیم. با قدم زدن در ساحل و مطالعه گذشت.

 

سال ۱۳۷۵

آقایان [محمدرضا] توسلی و [مهدی] کروبی، وقت ملاقات فوری می‌خواستند که امروز میسر نشد؛ لابد برای انتخابات است. [آقای اکبر ترکان]، وزیر راه [و ترابری]، همراه مدیران [شرکت هواپیمایی] هما و سایر بخش‌های [سازمان] هواپیمایی آمدند. وزیر و آقای [سیدحسن] شفتی، [مدیرعامل شرکت هما]، گزارش طولانی از عملکرد دادند. من هم براساس گزارش آنها، دربارة پیشرفت‌ها و موفقیت‌ها، در مدیریت و ساخت و خودکفایی صحبت کردم[۱] و نشان لیاقت [و مدیریت] به آقای شفتی دادم.

آقای آشیخ حسن صانعی، [رئیس بنیاد ۱۵ خرداد] آمد. گزارش عملکرد بنیاد ۱۵ خرداد را داد؛ در خصوص ساخت مدرسه و خانه بهداشت در روستاها و کمک به خانواده‌های شهدا، با بیش از دویست فروشگاه که کالاهای با سوبسید [= یارانه] به آنها می‌دهند. از مدیریت بعد از من، با اعلان‌خطر، اظهارنگرانی‌کرد. یاد دوران حیات امام کردیم. مخصوصاً از ابتدای شروع مبارزه تا امروز که معمولاً همراه و همفکر بودیم؛ مشکلات زمان بنی‌صدر و تلاش‌ها برای خروج امام از حالت انزوای قبل از مبارزه نیز مطرح شد.

آقای [حسین] محلوجی، [وزیر معادن و فلزات] آمد. گزارش پیشرفت طرح‌های فولاد و مس و سنگ آهن و آلومینیوم و فولاد آلیاژی و سرب و روی و فسفات را داد و برای مصرف بعضی از هدایای مصرفی، اجازه گرفت. اخوی محمد، [معاون اجرایی رئیس‌جمهور] آمد. راجع به انتخابات صحبت شد.

عصر در جلسه هیأت دولت، راجع به تاریخ انتخابات و نحوه رأی‌گیری و شمارش بحث شد که ناتمام ماند. جناح روحانیت، طالب دوم خرداد است که در روزهای بعد از عاشورا و در محرم است و جناح مقابل، ۱۶ خرداد را می‌خواهد که بعد از ایام رحلت امام است و شورای نگهبان که حق قانونی دارد، با دوم خرداد موافق است و رهبری هم گرچه به فرض ۱۶ خرداد مایلند، اما نمی‌خواهند دستوری بدهند. در جلسه شب قبل، این نظر را گفتند. امشب هم تکرار کردند و نظراتشان را به آقایان [احمد] جنتی، [دبیر شورای نگهبان] و [علی‌محمد] بشارتی [وزیر کشور] گفته‌اند؛ ولی چون دستور نداده‌اند، شورای نگهبان به نظر خودش عمل می‌کند. چند مصوبه هم در جلسه داشتیم.

شب میهمان آیت‌الله خامنه‌ای بودم. دربارة مسأله [اخراج] سفیرمان در ترکیه صحبت کردیم؛ قرار شد مقابله به مثل کنیم. دربارة زمان انتخابات هم قرار شد دخالتی نکنیم. دربارة دعوت از سران کشورهای اسلامی، برای [سازمان] کنفرانس اسلامی، قرار شد ابتدا از چند دولت مهم‌تر دعوت کنیم. دربارة سفر ایشان به خوزستان و حضور من در بوشهر و طرح‌ها و کارها و دربارة خشکسالی و احتمال کمبود آب در تهران و راه‌های پیشگیری و نیز شرح مذاکره با آقای روحانی، صحبت‌کردیم.

سرشب آقای [علی] فلاحیان، [وزیر اطلاعات] آمد و گزارش سفر به روسیه و ارمنستان را داد. آقای [حسن] روحانی، گزارش مذاکره با رهبری در مورد انتخابات را تلفنی داد که پیشرفتی نداشته؛ با اظهار تمایل به شور و هیجان بیشتر در انتخابات، برای حضور مردم.

نظرات بینندگان