arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۳۷۹۷۴
تاریخ انتشار: ۵۸ : ۲۳ - ۰۴ فروردين ۱۳۹۹

یادداشت‌های محمدعلی فروغی سه‌شنبه ۴ فرودین ۱۲۹۸: امروز همه افسرده و بی‌دماغ بودیم

امروز به واسطه تلگرافی که دیروز از طهران رسیده همه افسرده و بی‌دماغ بودیم. میرزا حسین خان [علاء وزیر سابق فواید عامه و تجارت] بعدازظهر به مجلس شورای ملی رفت. من و علیقلی خان [مشاورالممالک وزیر خارجه وقت] بیرون رفته گردش کردیم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یادداشت‌های محمدعلی فروغی سه‌شنبه ۴ فرودین ۱۲۹۸: امروز همه افسرده و بی‌دماغ بودیم

سرویس تاریخ «انتخاب»: ‌در نوامبر ۱۹۱۸ قرارداد متارکه جنگ بین متفقین و آلمان و اندکی بعد متحدانش امضا می‌شود. متفقینِ پیروزشده، طبعا شرایط خود را به متحدین تحمیل می‌کردند. کنفرانس ورسای که برای جامعه بین‌الملل از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است، در ژانویه ۱۹۱۹ آغاز می‌شود و با این‌که قرار نیست دول بی‌طرف در کنفرانس صلح نقشی داشته باشند. ایران به واسطه خسارات بسیاری که در جنگ دیده خود را با سایر دول بی‌طرف یکسان نمی‌پندارد... از همین رو در دسامبر ۱۹۱۸، هنگامی که دومین کابینه وثوق‌الدوله بر سر کار است، هیاتی به سرپرستی علیقلی‌خان انصاری (مشاورالممالک)، وزیر خارجه وقت، عازم پاریس می‌شود تا خواسته‌های ملی ایرانیان را در جامعه بین‌الملل مطرح سازد. اعضای دیگر این هیات عبارت‌اند از: محمدعلی فروغی (ذکاءالملک) رئیس دیوان عالی تمیز، سید ابوالقاسم‌خان انتظام‌الملک (عمید) رئیس کابینه وزارت خارجه، میرزا حسین خان معین‌الوزرا (علاء) وزیر سابق فواید عامه و تجارت، آدولف پرنی مستشار وزارت عدلیه و عبدالحسین مسعود انصاری پسر مشاورالممالک (به سمت منشی مخصوص هیات).

آن‌چه در پی می‌خوانید خاطرات روزنوشت محمدعلی فروغی، سه‌شنبه ۴ فرودین ۱۲۹۸ است:

 

امروز به واسطه تلگرافی که دیروز از طهران رسیده همه افسرده و بی‌دماغ بودیم. میرزا حسین خان [علاء وزیر سابق فواید عامه و تجارت] بعدازظهر به مجلس شورای ملی رفت. من و علیقلی خان [مشاورالممالک وزیر خارجه وقت] بیرون رفته گردش کردیم. بعد از علیقلی‌خان جدا شدم و به کنار رودخانه رفته در کتاب‌فروشی‌های کنار رودخانه یک دوره کتب ویکتور هوگو خریدم [...].

بعد از شام مشاور و میرزا حسین خان و انتظام‌الملک [رئیس کابینه وزارت خارجه] به منزل من آمدند و در باب کارها و مخصوصا تلگرافی که باید به طهران کرد بعد از تلگرافی که از طهران آمده گفتگو کردیم و توافق حاصل شد. شب حمام گرفته خوابیدم. قدری «الف لیله» خواندم، بعد خوابم حرام شد و کتاب داماد مسیو پواریه را خواندم و خیلی دیر خوابیدم و به این واسطه صبح خیلی دیر برخاستم.

نظرات بینندگان