arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۴۳۵۵
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۹

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۴ اردیبهشت ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: حسن روحانی راجع به مدیریت مجلس آینده صحبت کرد، قرار شد با رهبری هم در این مورد مذاکره کنند/ حسن حبیبی راجع به انتخابات و دخالت‌های بی‌خود قوه قضاییه و شورای نگهبان صحبت کرد/ احمد جنتی از مکه پیغام داده که تعدادی از پرونده‌ها، بعد از مراجعت او بررسی شود / امام جمعه همدان گفت به ستادهاى انتخاباتى ناطق كمك مى‌كند

برنامه‌هاى سازندگى، اظهار رضايت كرد. آقاى [ابوالحسن] موسوى، امام جمعه همدان آمد. از برخوردهاى استاندارى آقاى [احمد] خرم انتقاد داشت؛ انتظار داشت او را بركنار كنم، ولى فعلاً به خاطر نزديكى پايان كار اصرارى ندارد. گفت به ستادهاى انتخاباتى آقاى ناطق [نوری] كمك مى‌كند. مسئولان مركز جهانى علوم اسلامى آمدند و از برنامه‌هاى آموزشي طلاب خارجى در قم گزارش دادند و نظر من را دربارة وضع تحصيل و موضوعات تحصيلى، اهداف تربيتى و شكل سياسى كار پرسيدند؛ مايلند كه مركزشان، وضعى مثل [دانشگاه] الازهر [مصر] و... را پيدا كند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۴ اردیبهشت ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: حسن روحانی راجع به مدیریت مجلس آینده صحبت کرد، قرار شد با رهبری هم در این مورد مذاکره کنند/ حسن حبیبی راجع به انتخابات و دخالت‌های بی‌خود قوه قضاییه و شورای نگهبان صحبت کرد/ احمد جنتی از مکه پیغام داده که تعدادی از پرونده‌ها، بعد از مراجعت او بررسی شود / امام جمعه همدان گفت به ستادهاى انتخاباتى ناطق  كمك مى‌كندخاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.

متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۴ اردیبهشت  ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱
در خبرها مسأله افغانستان و نگرانى از شروع جنگ داخلى بين گروه‌هاى مجاهدين و احتمالاً نيروهاى رژيم قبل با بعضى از گروه‌ها در صدر است؛ به نظر مى‌رسد گروه [گلبدين]حكمتيار، ناسازگارترين است.
اول وقت آقاى [محمدرضا] نورى[شاهرودي]، سفيرمان در ليبى آمد. گزارش وضع آنها و ناراحتى‌شان و پيشرفت همكارى‌هاى اقتصادى را داد. خانواده نقّاش و هاشمى‌حايرى از رانده‌شدگان عراقى آمدند. عقد ازدواج دختر و پسرشان را بستم. هديه‌اى دادم و احوالپرسى و دلجويى كردم؛ هر دو از خانواده‌هاى مُرفه شيعه در عراق بوده‌اند كه به اين روز افتاده‌اند.
اخوى احمد و همسر و فرزندانش آمدند. احوال‌پرسى نموديم و مقدارى مذاكره كرديم. براى ناهار، محسن، فاطى، فائزه و بچه‌هايشان هم آمدند.
عصر آقاى [علاءالدين] بروجردى اطلاع داد كه در پاكستان گروه‌هاي هفتگانه و پاكستان، براى حكومت موقت افغانستان توافق كرده‌اند و شيعه در آنجا غايب است و سهمى ندارد؛ گفتم پيگيرى كنند و خبر رسانه‌اي را به صورت مبهم بدهند و خبر مخالفت گروه‌ها را نيز عمده كنند. شب بستگان آمدند.

 

سال ۱۳۷۲
ساعت هشت و نیم صبح دردفترم بودم. آقايان [سيدمحمد] غرضى، ]وزير پست و تلگراف و تلفن]، [محسن] نوربخش، [وزير امور اقتصادي و دارايي] و [مسعود روغني] زنجانى، [رييس سازمان برنامه و بودجه] و اخوى محمد، [رييس سازمان صداو سيما] و كارشناسان براى بررسى موضوع ساخت ماهواره مستقل آمدند.
وزارت پست و تلگراف و تلفن، طرفدار ماهواره مستقل است وطرح ماهواره زهره را آماده كرده است. ديگران مخالف‌اند و مدعى هستند كه اجاره كانال از ماهواره موجود، مقرون به صرفه است. به توضيحات دو طرف گوش دادم و بحث ناتمام ماند؛ قرار شد تا جلسه بعد در مورد تعداد ترانسپوندر مورد نياز كارشناسى بشود. مجموعاً آقاى غرضى و دوستانش ناراحت شدند؛ خيال مى‌كردند نتيجه همين جلسه هدف‌شان را تأمين مى‌كند. دكتر نوربخش ماند و براى سفر آينده‌اش به آمريكا براى شركت در اجلاس بانك جهانى و صندوق بين‌المللى پول كسب نظر كرد.
دكتر [حسن] حبيبى، [معاون اول رييس‌جمهور] آمد. در مورد محل اقامت سران سازمان كنفرانس اسلامى و محتواى مصاحبه‌اش و مسایل ارز و... مذاكره كرديم. دكتر ولايتى آمد. گزارش سفر به تركيه براى تدفين آقاي [تورگوت] اوزال، [رييس‌جمهور فقيد تركيه] را داد و گفت مراسم را مردم تركيه به شكل مذهبى درآوردند. براى سفر به پاكستان جهت شركت در اجلاس وزيران امور خارجه سازمان كنفرانس اسلامى كسب نظر كرد. در مورد كمك به ریيس‌جمهور سنگال و مسأله آقاى سيداحمد موسوى هم صحبت شد.
[آقایان علی محمد غریبانی، نورالدین نوعی اقدم و میرنقی قاضی پور]، نمايندگان اردبيل در رابطه با انتخاب استاندار استان جديدالتأسيس اردبيل آمدند. [آقاي عبدالله نوري] وزير كشور و معاونان آمدند براى گزارش پيشرفت كار كامپيوترى كردن انتخابات و دربارة آوارگان افغانى هم صحبت شد.
عصر براى سياست ارزى جلسه داشتيم. مصوبات زياد داشتيم. پيشرفت دخالت در بازار ارز خوب است و دلار رو به تنزل قيمت گذاشته است. ساعت ده شب به خانه رسيدم. ياسر كه از سفر اروميه و اردبيل برگشته بود، گزارشى از پيشرفت پروژه ساخت راه داخل درياچه اروميه (=بزرگراه شهيد كلانتري] و همچنين منطقه سرعين اردبيل و شكايت كشاورزان از گرانى كود و سم داد.

 

سال ۱۳۷۳

در گزارش‌ها، پایان مهلت اولتیماتوم ناتو علیه صرب‌ها در گوراژده و تحقق آتش‌بس قابل توجه است؛ اگر چه بوسنیایی‌ها قانع نیستند. آقای [محسن] عراقی، امام جمعه دزفول آمد. گزارش پیشرفت مقدمات کار برگزاری کنگره شیخ انصاری را داد و برای کنگره و کارهای فرهنگی دزفول استمداد کرد. همچنین در مورد مأموریت به لندن خواست که مسئولان ایرانی آنجا همکاری کنند.

دکتر [غلامعلی] افروز، [رییس دانشگاه تهران] آمد. از سوابق و افکار و خدمات خود تعریف کرد و از مزاحمت‌های رادیکال‌ها در دانشگاه تهران شکایت نمود و از سوءاستفاده‌های آنها گفت. برای انتقال یاسر صحبت شد؛ مایل است در دانشگاه تهران بماند.

آقای [علیرضا] مرندی، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] و [محمدرضا] محمدی، [رییس سازمان بهزیستی] آمدند. دربارة مسائل بهزیستی و کارهای تکراری امدادی صحبت شد. سپس جلسه‌ای با حضور آقایان [محسن] نوربخش، [معاون اقتصادی رییس‌جمهور]، [مسعود روغنی] زنجانی، [رییس سازمان برنامه و بودجه]، [غلامحسین] کرباسچی، [شهردار تهران] و [علیرضا] مرندی داشتیم. دربارة پیش‌نویس لایحه تأمین اجتماعی مذاکره کردیم؛ قرار شد بحث در هیأت دولت ادامه یابد.

عصر در جلسه هیأت دولت، دربارة فروش ماشین‌های دولتی و مخالفت با ادغام وزارت جهادسازندگی با وزارت کشاورزی و آیین‌نامه‌های بودجه سال ۱۳۷۳ کل کشور تصمیم‌گیری شد.

شب میهمان رهبری بودم. دربارة گوراژده دستگاه قضایی، مجلس، تأمین اجتماعی، ادغام وزارت‌خانه‌ها - که رهبری موافق نیست- و نهضت آزادی -که می‌خواهند دسته‌جمعی به دفتر سازمان ملل برای بوسنی بروند- و سازمان تبلیغات اسلامی و تغییرات اخیر مذاکره داشتیم. دیر وقت به خانه رسیدم.

 

سال ۱۳۷۴

پسر آقای قذافی آمد. میهمان مهدی است. با احوال‏پرسی از خانواده و وضع تحصیل و کار و اوضاع لیبی و نظرش راجع به ایران، با او گرم گرفتم؛ تحت تأثیر پیشرفت ایران قرار گرفته است. بیش از هر چیز از ساخت متروی تهران، مطالبی یادداشت کرده بود و دربارة آن گفت. بد حرف نزد. جوان است و لیسانسه. سپس رفت و با عفت نیز ملاقات کرد.

نماینده و امام جمعه چناران آمدند، از زورگویی آستان‏قدس شکایت داشتند و  استمداد کردند. نماینده و فرماندار و بخشدار آبادان آمدند و ضمن تشکر از سفرم، کلی نامه و تقاضا آوردند. خواستار کم کردن محدودیت‌های سپاه برای مردم اروندکنار شدند.

[آقای مسعودکریم‏پور]، نماینده نطنز آمد. برای عمران و توسعه استمداد کرد و از آثار تاریخی ابیانه گفت و در مورد کیفیت اظهارنظر تحقیق و تفحص در مورد بنیاد جانبازان مشورت کرد. [آقای رسول صدیقی]، نماینده بناب و ملکان آمد. از نقاط ضعف مدیریتی آقای امراللهی، [رییس سازمان انرژی اتمی] گفت و برای عمران بناب استمداد کرد و خبر سیل اخیر را داد. آقای [عباس] شیبانی آمد و برای بیمارستان‌ها کمک خواست.

آقای [قاسم] شعله‏سعدی، نماینده شیراز آمد. از جناح اکثریت مجلس و فشارهای سیاسی علیه خودش شکایت داشت و خواستار تشویق تشکیل احزاب سیاسی رسمی شد. از سفرهای آقای ناطق[نوری، رییس مجلس] انتقاد داشت. آقای [محمدرضا] باهنر آمد. ضمن ابراز وفاداری جناح‏شان به من، از نتایج احتمالی انتخابات آینده مجلس اظهار نگرانی کرد و از من استمداد نمود. گفتم جناح‏شان باید موضع مشخصی برای خود انتخاب کنند و بخش‌های مختلف آرای جامعه را برایش توضیح دادم.

عصر شورای اقتصاد و شورای عالی مناطق آزاد، با چند مصوبه، داشتیم. به خانه آمدم. عفت به جلسه جامعه زینب رفته بود و برخلاف گذشته از برنامه آنها اظهار رضایت می‌کرد.

 

 

سال ۱۳۷۵
عقد ازدواج فرزند شهیدی را بستم. دکتر [حسن] روحانی، [نایب رئیس مجلس و دبیر شورای عالی امنیت ملی] آمد. راجع به مدیریت مجلس آینده صحبت کردیم. قرار شد با رهبری هم در این مورد مذاکره کنند. انتقاد زیادی از دخالت سپاه در انتخابات دارد. آقای دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رئیس‌جمهور و عضو شورای نگهبان] آمد. راجع به انتخابات و دخالت‌های بی‌خود نیروهای مسلح و قوه قضاییه و شورای نگهبان صحبت کردیم و بر سرعت بررسی پرونده‌های مرحله دوم تأکید شد. آقای [احمد] جنتی، [دبیر شورای نگهبان]، از مکه پیغام داده که تعدادی از پرونده‌ها، بعد از مراجعت او بررسی شود. قبول کردم که برای کلنگ‌زنی [ساختمان] فرهنگستان‌ها بروم. اخوی محمد، [معاون اجرایی رئیس‌جمهور] آمد. راجع به مسائل تنظیم بازار و انتخابات و مجلس صحبت شد. آقای [جلیل] بشارتی، [رئیس دفتر رسیدگی به امر مناطق محروم نهاد ریاست جمهوری]، برای کارهای دفتر مناطق محروم آمد.

عصر آقای [محمود] واعظی، [معاون وزیر امور خارجه] آمد. گزارش سفر به آلمان، به‌عنوان نماینده ویژه من، برای مذاکره با نماینده ویژه آقای [هلموت] کهل، [صدراعظم آلمان] را داد. دربارة دادگاه برلین و حضور ضدانقلاب ایران در آلمان و فعالیت‌های مُضر آن‌ها و مفقودان ایرانی در لبنان و نیز مسئله رون آراد، [خلبان اسراییلی] و تروریسم، شروع به مذاکره کرده‌اند. به آقای حبیبی گفتم، تلفنی با آقای [رفیق] حریری، نخست‌وزیر لبنان مذاکره کند، ولی وزارت امور خارجه، به خاطر اظهارات منفی اخیر او موافق نیست. قرار شد، بررسی بیشتر شود.

آقای حق‌طلب آمد. فیلمی از وضع راه‌آهن سرخس و مشهد و فرودگاه سرخس آورد که عقب است و ممکن است به مراسم دست ندهد. به آقای [اکبر] تُرکان، [وزیر راه و ترابری] تذکر دادم؛ اطمینان داد که می‌رسد. آقای [علی‌محمد] بشارتی، [وزیر کشور]، تلفنی از آقای [حبیب‌الله] عسگراولادی، [کاندیدای نمایندگی مجلس از حوزه انتخابیه تهران، ری و شمیرانات]، شکایت کرد که به وزارت کشور معترض است که چرا رأی نیاورده و نسبت به نتایج آرا اظهار تردید می‌کند؟!

 

سال ۱۳۷۶
در گزارش‏ها، آزادشدن گروگان‌ها در ليما، پايتخت پرو، بعد از 127 روز اسارت با حمله كماندوهاى ارتش و كشته‏شدن 14 نفر از چريك‌ها و يك نفر از گروگان‌ها مورد توجه است و نيز انتقاد از فوجي‏موری، ریيس‏ جمهور پرو كه دستور داده تمام گروگان‌گيرها كشته شوند.
به دفترم رفتم. تا ساعت ده و نیم صبح، كارها را انجام دادم. آقاى [حیدرعلی] جلالى‏ خمينى آمد و براى عمران شهر خمين استمداد كرد. آقايان [مصطفی] مؤذن‌زاده، [مدیرعامل شرکت ملی صنایع مس] و [اکبر] صفريان آمدند و گزارش وضع صنايع مس در سرچشمه، سونگون، ميدوك و خاتون‏آباد را دادند كه بناست با طرح‌هاى جديد، توليد را به 500 هزار تُن برسانيم؛ فعلاً 100 هزار تُن است.
آقاى [احمد] شفيعى از [وزارت] اطلاعات آمد. چند گزارش از كيس‌هاى مربوط به تخلفات ارزى داد و از وضع عمومى كشور به خاطر ظهور آثار برنامه‌هاى سازندگى، اظهار رضايت كرد.
آقاى [ابوالحسن] موسوى، امام جمعه همدان آمد. از برخوردهاى استاندارى آقاى [احمد] خرم انتقاد داشت؛ انتظار داشت او را بركنار كنم، ولى فعلاً به خاطر نزديكى پايان كار اصرارى ندارد. گفت به ستادهاى انتخاباتى آقاى ناطق [نوری] كمك مى‌كند.
مسئولان مركز جهانى علوم اسلامى آمدند و از برنامه‌هاى آموزشي طلاب خارجى در قم گزارش دادند و نظر من را دربارة وضع تحصيل و موضوعات تحصيلى، اهداف تربيتى و شكل سياسى كار پرسيدند؛ مايلند كه مركزشان، وضعى مثل [دانشگاه] الازهر [مصر] و... را پيدا كند.
عصر به سد لتيان رفتيم. شب بچه‌ها هم آمدند. فاطى از وضع حج و پذيرایى سعودى‌ها تعريف كرد.

 

 

نظرات بینندگان