آنتون مارداسوف در المانیتور نوشت: بخشی از استراتژی کنونی ارتش روسیه در سوریه همزمان با ایجاد کمربند نفوذ دلخواه خودش، خلق و پشتیبانی واحدهای شبه نظامی وفادار به خود است. این در حالی است که مسکو پیشتر تلاش میکرد تا ساختارهای مسلح سوریه را در هم ادغام و آنها را متحد کند. حالا اما به نظر میرسد که رویکرد فعلی روسها به جای ایجاد اتحاد بیشتر باعث انشقاق در بین گروههای مختلف مسلح شده باشد. در سوی دیگر نیز ایران به نوبه خود تلاش میکند تا شبه نظامیان را در ساختارهای نظامی دائمی ارتش سوریه ادغام کند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: آژانس خبری آنادولو که وابسته به دولت ترکیه است پیشتر گزارش داد که آمریکا برنامههای روسیه را برای ایجاد یک گروه شبه نظامی کرد در حسکه را بر هم زده است. این گزارش حاکی از آن است که آمریکا محلیها را ترغیب کرده تا از پیوستن به یک ساختار نظامی طرفدار روسیه خودداری کنند. واشنگتن همچنین به آنها هشدار داده که مسکو قصد دارد از اعضای این نیروها به عنوان مزدور در لیبی استفاده کند.
در حالی که برخی از کارشناسان برجسته این گزارش خبری رسانه ترک را رد کردند، اما گمانه زنیهایی نیز وجود دارد که دولت کرد برای جلوگیری از گسترش نفوذ ترکیه، با آمریکا هماهنگ است. در هر صورت، تلاشهای روسها در زمینه جذب نیرو تاکنون تکذیب نشده است.
بنا بر گزارشها، روسیه برای اجرای طرح خود در مرحله اول به چند صد جوان نیاز دارد تا آنها را توسط مربیان کرد یگانهای مدافع خلق البته تحت نظارت خودش آموزش دهد. سپس آنها یا باید به یگانهایی که در مراکز نظامی روسیه در آمودا و تل تمر هستند، بپیوندند یا گشتهای نظامی روسیه را اسکورت کنند. هدف بلند مدت این کارزار نیز جذب و گسترش نفوذ روسیه در شمال شرقی سوریه و ادغام گروههای کرد نه با نیروهای دموکراتیک کرد سوریه بلکه با شبه نظامیان طرفدار روسیه بوده است. تلاشهایی از اواخر سال 2019 آغاز شده تا با تجهیز یگانهای شبه نظامی امنیت تجهیزات نظامی روسیه در شمال سوریه تامین شود، البته این تلاشها تاکنون نتیجهای نداشته است.
این تنها یک نمونه از برنامه روسیه در به کارگیری نیروهای سوری و تشکیل کمربند نفوذ مورد نظر خود است.
روسیه از ابتدای آغاز به کار خود در سوریه با یک چالش بزرگ روبرو بوده است. مسکو از همان ابتدا وظیفه داشت نیروهای مسلح حرفهای و تکه تکه شده جمهوری عرب سوریه را ارتقا داده و در عین حال تعداد بسیاری از واحدهای شبه نظامی محلی که توسط ایران و حزب الله ایجاد شده بودند، منظم کند.
تلاش برای متمرکز کردن واحدها در ابتدا منجر به تشکیل نیروهایی تحت عنوان ارتش چهارم شد، نیرویی که به عنوان یک گروه محلی در اطراف سواحل سوریه عملیات هایی را برای محدود کردن نفوذ ایران اجرا میکرد. با این حال، روسها نتوانستند یک کمربند مراقبتی کاملاً کارا پیرامون پایگاه حمیمیم ایجاد کنند. امنیت این تأسیسات به طور عمده توسط سیستم بازرسی و ایستهای بازرسی روسی تأمین میشود. نیروهای طرفدار دولت سوریه در تامین امنیت این پایگاه نقش ناچیزی دارند. در همین زمان، این یگانها مظنون به تلاش برای سرپوش گذاشتن بر حملات به پایگاه حمیمیم بودند، بر اساس برخی گمانه زنیها این اقدام توسط گروههای طرفدار ایران انجام شده است.
مرحله بعدی شامل ایجاد سپاه پنجم به عنوان یک تشکیلات تمام سوری و ادغام آن با جوخههای مختلف شبه نظامی است. در حال حاضر، سپاه پنجم همچنان به گسترش نفوذ خود ادامه میدهد. در روسیه، این ساختار نمونه موفقیت آمیز در ساختن یک نیروی مسلح مناسب و نمونه اولیه ارتش جدید و پیشرفته سوریه است که قادر به ادغام هر دو گروه طرفدار اسد و شورشیان سابق در خود بوده است. در عین حال، این ادغام پس از سال 2018 و در نتیجه توافقهای بین روسیه، آمریکا، اردن و اسرائیل امکان پذیر شد، گفته میشود امارات نیز به عنوان ضلع دیگر این توافق حضور داشته است.
تلاش روسها در منطقه سویدا یک سال قبل از آشتی بین رژیم و گروهی از مخالفان با بی اعتمادی محلیها ناکام ماند.
علاوه بر این، هر دو سپاه چهارم و پنجم که اساساً گروههایی شبه نظامی بودند کاملا هم به روسیه وفادار نماندند. همانطور که فاتح حسون، رهبر حرکات تحریر وطن، در مصاحبه خود با روزنامه روسی کومرسانت خاطرنشان کرد، در واقع سپاه چهارم بیشتر توسط ایران کنترل میشود. همچنین جنبش حزب الله نیز در ایجاد سپاه پنجم به عنوان حافظ منافع ایران نقش داشته است.
در اوایل سال 2019، تلاش برای حذف نیروهای طرفدار ایران از لشگر دفاع ملی و سپاه چهارم تحت فرمان برادر رئیس جمهوری، ماهر اسد از خط مقدم نبرد ادلب عملی نشد. سرانجام، به این نیروها اجازه داده شد كه نه تنها مواضع خود را حفظ كنند، بلكه حوزه نفوذشان را گسترش هم بدهند.
تلاشهای روسیه برای متمرکز کردن شبه نظامیان بیشمار زیر پرچم سپاه پنجم این روایت را ایجاد کرد که ایران در تلاش است ساختارهای مسلح را از گروههای شبه نظامی خود جدا کند، در حالی که برعکس، روسیه در حال متحد کردن آنها در زیر پرچم یک مرکز فرماندهی واحد است.
این برداشت البته نادرست به نظر میرسد. مشاوران نظامی روس با توجه به شکستهای سپاه چهارم از سیستمی غیراستانداردی برای نامگذاری و تقسیمبندی تیپهای مختلف در این گردان استفاده کردند. نکته قابل توجه این است که گردانهای مختلف مختلف مانند تیپ قدس و شکارچیان داعش توسط مستشاران نظامی روس آموزش میبینند و تحت فرمان سپاه پنجم فعالیت میکنند، البته بدون اینکه در آن ادغام شده باشند.
نگاه عمیق به گروههای مسلح سوریه نشان میدهد كه روسیه علاقه مند به ایجاد تشكیلاتی متمرکز بود. در همین زمان، همانطور که کریل سمنوف، کارشناس المانیتور اظهار داشت، ایران تنها بازیگری است که قادر است به طور مؤثر شبه نظامیان را با ساختارهای ارتش سوریه متحد کند و موانع موجود برای جلوگیری از اتحاد ساختارهای شبه نظامی با ارتش را بر طرف سازد.
با توجه به همه این نکات جای تعجب دارد که آخرین گزارشها نشان میدهد که روسها علاقه دارند بر خلاف رویه سابق دست به ایجاد شبه نظامیان وفادار به خود در شرق حلب بزنند. علاوه بر این، آنها نیروهای محلی را در شرق غوطه و قنیطره به کار میگیرند تا آنها را برای اعزام به لیبی به عنوان سرباز خلیفه حفتر آماده کنند. همه اینها حاکی از آن است که مطرح ساختن این ادعا که تأثیر مسکو بر سیستم نظامی و امنیتی سوریه بسیار قدرتمند است و این کشور تلاش میکند تا فرماندهان طرفدار روسیه را جایگزین فرماندهان ایرانی کند، اغراقی بیش نیست.
در مجموع، بسیاری از تحولات و جا به جاییها بین نیروها از جمله سازماندهی مجددشان را میتوان با تکیه بر برنامههای مسکو برای تقسیم مناسب نفوذ در سوریه بین خودش و ایران بررسی کرد.
بلال ستوف، یک محقق علوم سیاسی از حومه حلب، به المانیتور گفت، روابط روسیه و ایران در سوریه بر اساس رقابت است نه درگیری و این رقابت بر روی جذب نیروها متمرکز است زیرا دو طرف دارای مناطق مشترک نفوذ هستند. هر دو طرف از چندین ابزار برای مدیریت این رقابت استفاده میکنند و روسیه ممکن است از حملات اسرائیل به شبه نظامیان ایرانی در شرق سوریه برای جلب شبه نظامیان به سوی خودش سو استفاده کند. مسکو در حقیقت بدون اینکه نشان دهد متمایل به حذف کامل نفوذ ایران از شرق سوریه است از حملات هوایی استفاده میکند.