arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۵۵۲۴
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۹

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۹ اردیبهشت ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: محسن نوربخش از فشارهایی که برای ریاست مجلس هست اظهار نگرانی کرد، خواست حسن روحانی را تقویت کنیم

شب میهمان رهبری بودم. دربارة تأسیس احزاب صحبت کردیم. معلوم شد شرایط برای به وجود آمدن احزاب نیرومند در ایران هست. قرار شد نه منع کنیم و نه تشویق و کمک؛ اگر کسانی با همین شرایط، خواستند حزب داشته باشند، بتوانند اقدام کنند. دربارة ایجاد نیروگاه هسته‌ای در جازموریان با همکاری چین، با توجه به کمی امکان زلزله و وجود آب و منطقه وسیع خالی از سکنه، بحث و موافقت شد؛ قبلاً قرار بود در بوشهر باشد. دربارة اقدامات موذیانه‌ای که برای ایجاد تفرقه بین من و ایشان می‌شود، به‌خصوص در جریان انتخابات اخیر و عملکرد بعضی از افراد سپاه و بسیج، صحبت کردیم. قرار شد با آن‌ها برخورد شود و جلوی بعضی از مطبوعات شرور هم گرفته شود که شرارت نکنند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۹ اردیبهشت ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶:خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.

متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۹ اردیبهشت ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است

 

 

سال ۱۳۷۱
ساعت چهار بامداد بيدار شدم. مهدى آمده بود. فرشته به خانه مادرش رفته بود. حال مهدى را پرسيدم و خوابيدم.
ساعت پنج و نيم صبح به دفترم رسيدم. سفير جديد كُره جنوبى براى تقديم استوارنامه آمد. آقاى [حميد] ميرزاده، [معاون اجرايي رييس‌جمهور] براى به تصويب رساندن پيشنهادهاى كمك به هرمزگان آمد؛ در جواب تقاضاهايى كه در جريان سفر رسيده بود، مبلغ شش ميليون دلار و 120 ميليون تومان تصويب كردم. شوراى عالى ادارى جلسه داشت. آمايش سرزمينى از وزارت مسكن و شهرسازي منتزع و به سازمان برنامه و بودجه منتقل شد.
عصر در جلسه هيأت دولت شركت كردم. قرار شد دولت جديد اسلامى افغانستان را به رسميت بشناسيم. مطالعات راه آهن غرب كشور هم مصوب شد. تا ساعت نُه در دفترم كار كردم و به خانه آمدم. بستگان به مناسبت آمدن مهدى و فرشته ميهمان‌مان بودند.
مهدى از استراليا براى مطالعه مراكز صنعتى مربوطه به كانادا رفته بود و چون تحت حفاظت پليس قرار داشت، براى اجتناب از احتمال خطر منافقين، كار را ناتمام گذاشته و به ايران آمده است كه بعداً مطالعه را تكميل كند.

 

 

سال ۱۳۷۲
فرماندار قم آمد. ازشيوه عمل دادگاه ويژه [روحانيت] و [وزارت] اطلاعات در مورد آیت الله منتظرى انتقاد داشت و مقدارى از سياست خودش گفت. استاندار مازندران آمد و گزارش وضع استان، نيازها و استعدادها را گفت و خواست كه زودتر سفري داشته باشم. مشكل بيكارى در منطقه و كوچك و خُرد شدن املاك زراعى را گفت.
آقاى [سيدمحمود] دعايى آمد. شكايت يكى از آشنايانش از ماليات و بيمه را آورد. آقاى [محمد] امامى كاشانى، [تؤليت مدرسه عالي شهيد مطهري] آمد و براى ارز كارخانه‌ براى مدرسه عالى شهيد مطهرى و همچنين برنامه فارغ‌التحصيلى آن مدرسه استمداد كرد.
شكايت زيادي از گران شدن شير پاستوريزه سوبسيدى مى‌رسيد. آقاى [مصطفي] پورمحمدى از [وزارت] اطلاعات آمد و دربارة عراق، تركيه، امارات و آذربايجان گزارش داد.
عصر براى استراحت به سد لتيان رفتم. بچه‌ها هم كم‌كم آمدند. باران مى‌باريد.

 

سال ۱۳۷۳

در گزارش‌ها، انتخابات همه‌نژادی در آفریقای جنوبی، پس از صدها سال سلطه سفیدپوست‌ها و آپارتاید، مورد توجه است. ساعت هشت‌ونیم صبح، برای ملاقات با میهمانان کشور مالی، به میهمانسرای سعدآباد رفتیم. در اقدسیه مسکن‌شان داده‌اند؛ تشریفات را توبیخ کردم که چرا بدون اطلاع آنجا برده‌اند.

[آقای عمرکوناره]، رییس‌جمهور مالی در مذاکرات، بدون مقدمه وارد مطلب اصلی‌شان شد: مشکلات اقتصادیشان و انتظار کمک از ایران. سئوالاتی از وضع درآمدها، هزینه‌ها و صادرات و واردات‌شان کردم؛ اطلاع کمی دارند. از روی کتاب، بعضی ارقام را پیدا می‌کردند. وعده دادم، هیأتی اعزام کنیم که امکانات و نیازهایشان را جمع‌بندی کنند. برای زیارت مرقد امام و شهر قم رفتند.

به خانه برگشتم. حسین [مرعشی] از دفتر آمد. در مورد بولتن وزارت اطلاعات و مسائل دیگر صحبت شد. مهدی هم آمد. در مورد اقساط طرح‌های عمرانی، نکته تازه‌ای داشت که باید به گونه‌ای تنظیم شود تا پس از بهره‌برداری پرداخت شود؛ مثل طرح انتقال آب به قطر.

ظهر ناهار در خانه تنها بودم و تا عصر به استراحت و تنظیم کتابخانه و مطالعه پرداختم. شب برای مراسم ضیافت شام میهمانان مالی، به سعدآباد رفتیم. از سفرشان به قم، زیارت حرم [حضرت معصومه (س)]، نمازجمعه و دیدن طلاب مالی و استقبال مسئولان قم، خوشحال بودند. قبل و ضمن شام، اطلاعات زیادی از وضع کشورشان گرفتم؛ زندگی سطح پایینی دارند. تعداد دانش‌آموز و دانشجو، اندک است. در بخش عمرانی، عقب‌افتادگی زیادی دارند. از منابع طبیعی آب و خاک و معدن، خوب استفاده نمی‌کنند. قرار شد در اعزام هیأت، سرعت به خرج بدهیم. وزیر امورخارجه‌شان، خانم است.

 

 

سال‌۱۳۷۴

آقایان [مسعود روغنی] زنجانی، [رییس سازمان برنامه و بودجه] و خلیلی، معاون نظام فنی آمدند. پیشنهادهایی دربارة اصلاح مقررات نظام فنی طرح‌های عمرانی، در رابطه با مشاور و پیمانکار و مجری داشتند. آقای زنجانی در مورد شغلش سئوال داشت. آقای دکتر حبیبی برای امور جاری آمد و استفسار راجع به موضوعاتی که بناست در سفر نخست‏وزیر ارمنستان مورد بحث باشد. دکتر [علیرضا] مرندی، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] و اساتید دانشگاه‌های علوم پزشکی، به مناسبت معرفی اساتید نمونه آمدند. پس از گزارش ایشان، به آقای دکتر [فریدون] عزیزی، نشان پژوهش درجه سه دادم و دربارة اهمیت و پیشرفت تحقیقات سخنرانی کردم.

عصر [آقایان کاربوس پاپولیاس و عرفان لوبلیانوویچ]، نخست‏وزیران یونان و بوسنی هرزگوین آمدند. دکتر ولایتی، [وزیر امور خارجه]، گزارش مذاکرات سه جانبه دربارة جنگ بوسنی را داد و طرح‏شان برای آتش‏بس که فردا انجام  می‌شود.  من هم برای حفظ آتش‏بس و پرهیز از ادامه جنگ که آن را بدون غالب و مغلوب خواندم، تأکید و نصیحت کردم. هر دو طرف هم مایل‌اند، ولی تفاهم ندارند.

شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. دربارة مسأله اسلام‏شهر مذاکره شد. نقاط ضعف و قوت کار بررسی شد؛ با تصمیماتی برای اصلاح وضع. بحث دربارة شنود اطلاعات نیز بود. محدودیت‌ها و حدودی برای استفاده از شنود تلفن وضع کردیم که ناتمام ماند.

شب آقایان [محمد] یزدی، [رییس قوه قضاییه] و ناطق[نوری، رییس مجلس]، میهمانم
 بودند. دربارة انتخابات آینده و ضررهای انتقاد بی‏حساب و دلسردکننده، منجمله برخوردهای سطحی آقای [احمد] جنتی  صحبت شد. آقای یزدی از صحبت‌های خطبه جمعه گذشته ایشان، خیلی ناراحت بود.دیروقت به خانه آمدم. همسر و دختران اخوی احمد اینجا بودند. احوال‏پرسی کردم و عیدی‌شان را دادم؛ از کم‏توجهی احمد، ناراحت بودند.

 

 

سال ۱۳۷۵
ارباب رسانه‌ها به مناسبت جشنواره مطبوعات آمدند. آقایان [مصطفی] میرسلیم، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی] و [علی‌اکبر] اشعری، [معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد]، گزارش دادند و من هم صحبت کردم؛ تذکراتی دربارة ضعف‌های رسانه‌ها و یادآوری نقاط قوت آن‌ها و سپس به سؤالات فراوانشان جواب دادم.

آقایان [بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نیرو] و [علی] کریمی [قدوسی، قائم‌مقام تولیت] از آستان قدس [رضوی] آمدند. دربارة سد مشترکمان با ترکمنستان بر روی همی‌رود که بناست در مراسم اتصال خط راه‌آهن کلنگ زنی شود، صحبت شد. آستان قدس پیشنهاد داد، با هزینه خودش سد را بسازد و از آب آن در اراضی سرخس که کلاً موقوفه است، استفاده کند. از جهت هزینه‌ها به صرف دولت است، زیرا حتی اگر به هزینه دولت هم ساخته شود، مصرف آن در همین اراضی است و مقداری هم که باید برای آب شرب مشهد اختصاص یابد، به‌هرحال داده می‌شود. مسئله بر سر این بود که چون سد مرزی و مشترک است، رجحان دارد که دولت طرف قرارداد باشد و معلوم نیست که ترکمن‌ها حاضر باشند با آستان قدس، طرف باشند.

عصر دکتر ولایتی، [وزیر امور خارجه] آمد. گزارش مسائل لبنان را داد. نقش ایران، علی‌رغم اینکه آمریکا می‌خواست مانع حضور ما در مسائل جنگ و صلح لبنان شود، خیلی برجسته است و به‌ناچار پذیرفته شد و حتی ایران باعث شد که فرانسه و روسیه هم حضورشان جدی‌تر بشود و آن‌ها هم ممنون باشند؛ ضمن آنکه سوریه و حزب‌الله را هم تقویت کردیم.

در جلسه هیئت دولت، چند مصوبه داشتیم. قبل از پایان جلسه به دفترم برگشتم. آقای [شیخ عبدالله] نظری از علمای مازندران و دامادشان آقای [شیخ مفید] روحانی [زاده]، امام‌جمعه قائم‌شهر آمدند و شکایت کردند از اینکه می‌خواهند امام‌جمعه را عزل کنند. تقاضا کردند به استاندار [مازندران] و [وزارت] اطلاعات بگویم که در مسائل استان، به نظر او هم توجه کنند. شب به رهبری گفتم؛ قرار شد مهلتی بدهیم.

آقای [محسن] نوربخش، [رئیس‌کل بانک مرکزی] آمد. گزارش وضع ارز و سفر به آمریکا را داد و از اعاده اعتبار ایران با پرداخت اقساط بدهی‌ها، اظهار رضایت کرد و از فشارهایی که برای ریاست مجلس هست، اظهار نگرانی کرد و خواست که آقای [حسن] روحانی را تقویت کنیم.

شب میهمان رهبری بودم. دربارة تأسیس احزاب صحبت کردیم. معلوم شد شرایط برای به وجود آمدن احزاب نیرومند در ایران هست. قرار شد نه منع کنیم و نه تشویق و کمک؛ اگر کسانی با همین شرایط، خواستند حزب داشته باشند، بتوانند اقدام کنند. دربارة ایجاد نیروگاه هسته‌ای در جازموریان با همکاری چین، با توجه به کمی امکان زلزله و وجود آب و منطقه وسیع خالی از سکنه، بحث و موافقت شد؛ قبلاً قرار بود در بوشهر باشد. دربارة اقدامات موذیانه‌ای که برای ایجاد تفرقه بین من و ایشان می‌شود، به‌خصوص در جریان انتخابات اخیر و عملکرد بعضی از افراد سپاه و بسیج، صحبت کردیم. قرار شد با آن‌ها برخورد شود و جلوی بعضی از مطبوعات شرور هم گرفته شود که شرارت نکنند.

 

 

سال ۱۳۷۶
به دفترم رفتيم. پس از انجام كارها، براى اجلاس وزراى امورخارجه [سازمان همکاری اقتصادی] اكو، به وزارت امورخارجه رفتم. آقاى [بوریس] شيخ مُرادف از تركمنستان خيرمقدم گفت و آقاى دكتر ولايتى نيز. سپس من صحبت كوتاهى از اهميت اكو و ضرورت اجراى مصوبات سابق ايرادكردم. به تقاضاى آنها عكس دسته‏‌جمعى در حياط برداشتيم. وزراى امورخارجه پاكستان و تركيه و تركمنستان و قرقيزستان، نايب فرستاده بودند؛ پاكستان به عنوان اعتراض به شركت وزير امورخارجه افغانستان.
به دفترم برگشتم. مجمع تشخيص مصلحت نظام جلسه داشت. بخشى از آیين‌نامه [داخلی] را تصويب كرديم. عصر [فیصل بن‏‌علی آل‏‌سعید]، وزير ميراث فرهنگى عمان آمد؛ مذاكرات تشريفاتى بود. عكس يكى از نامه‌هاى پيغمبر(ص) به حاكم عمان را با ترجمه فارسى، به عنوان هديه آورد.
شوراى عالى انقلاب فرهنگى، جلسه با چند مصوبه داشت. در گزارش‌ها، تصميم وزراى امورخارجه اتحاديه اروپا، در مورد بازگشت سفیرانشان به ايران و نپذيرفتن تحريم ايران مورد توجه است كه به عنوان شكست آمريكا و واداركردن اروپا به اتخاذ مشي همراه خودش تعبير شده است.
آقاى [سیدمحمد] موسوى خویينى‌ها، [رییس مرکز تحقیقات استراتژیک و مدیرمسئول روزنامه سلام] آمد. از احتمال موضع‌گيرى رهبرى در انتخابات به نفع يك جريان و نيز از احتمال رد مصوبه مجلس در مورد حضور نماينده يا نامزدهاى انتخابات سر صندوق‌ها از سوى شوراى نگهبان اظهار نگرانى كرد و نظر من را در مورد نحوه تبليغات‏شان خواست.

نظرات بینندگان