خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.
متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۱۱ اردیبهشت ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
تمام روز در لتيان بودم. پيادهروى و استراحت و مطالعه وقتم را پر كرد. بعد از شام و نماز مغرب و عشا به خانه برگشتم. گردنه قوچك را مه گرفته بود. بيشتر ديشب و امروز باران مىباريد. در گزارشها، شورش سياهان در آمريكا و بخصوص لسآنجلس در صدر اخبار است.
سال ۱۳۷۲
آقاي [غلامرضا]آقازاده، [وزير نفت]، تلفنى اطلاع داد كه قرارداد سه ميليارد دلارى با ژاپنىها، براي پرداخت معوقهها را امضاءكرده است. دكتر [محمدرضا] هاشمى [گلپايگاني]، براى دستور شوراى عالى انقلاب فرهنگى آمد. دكتر حبيبى براى امور جارى آمد.
ساعت یازده و نیم صبح براى مراسم اعطاي جوايز استادان نمونه به دانشگاه تربيت مدرس رفتيم. [آقاي مصطفي معين]، وزير علوم و معاونش و ریيس دانشگاه، گزارش دادند. بعد از معرفى اساتيد و اعطاى پنج سكه [بهارآزادي] به هر يك و لوح تقدير و كتابها، من مفصل سخنرانى كردم.
به دفتر برگشتيم. آقاى [غلامرضا] فروزش، [وزير جهاد سازندگي]، تلفنى اطلاع داد كه قيمت شير را كه در تهران اخيراً گران شده است، مىتوانند از بيست تومان به هجده تومان برگردانند.
عصر آقاى [محمد] يزدى، [رييس قوه قضاييه] و آقاى [علياكبر] ناطقنورى، [رييس مجلس شوراي اسلامي] آمدند. آقاى يزدى، شرح مفصلى از علل تغييرات عمده در مديريتهاى قوه قضاييه داد؛ براى توجيه من در مقابل شكايتهاى احتمالى گروه مدرسه حقانى كه از اين تعويضها ناراضياند.
دكتر ولايتى آمد و گزارش سفر پاكستان را داد؛ راضى است. شوراى عالى انقلاب فرهنگى جلسه داشت. در مورد ادامه مذاكره با امارات بر سر جزاير، موضوع برخورد با منافقين، گزارش سفر دكتر ولايتى و دكتر روحانى و كنگره فلسطين، مذاكره و تصميمگيرى شد.
سرشب دكتر [حسن] روحانى، [دبير شوراي عالي امنيت ملي] آمد و گزارش سفر به آلمان و مذاكرات خصوصى با سران اين كشور را داد. معتقد است كه آلمانها مصمم به توسعه روابط با ايراناند و توصيههايى در جهت تعديل مواضع ما داشتهاند.
سال ۱۳۷۳
به میهمانسرای اقدسیه رفتیم. سپس برای مراسم بدرقه، همراه با رییسجمهور مالی، به فرودگاه مهرآباد آمدیم. در راه صحبتهای زیادی داشتیم. آنها امید خیلیزیادی به همکاری ما دوختهاند. تحتتأثیر عظمت کارخانه ایرانخودرو قرار گرفته بود. در فرودگاه، بعد از انجام مصاحبه و بدرقه رسمی، میهمانان با هواپیمای شرکت ایرانایر به سوی پاریس عزیمت کردند.
به دفترم رفتم. کارها را انجام دادم. [آقای ادیب بگوویچ]، معاون نخستوزیر بوسنی و هرزگوین آمد. گزارشی از وضع بوسنی داد و خواست با کرواسی بیشتر همکاری کنیم تا بتوانند از طریق خاک آنها، سلاح و نیازهای دیگر را عبور دهند. گفت، طرح فدراسیون با کرواتها را پذیرفتهاند و با آنها در آتشبس کامل به سر میبرند. محموله دیگر نفت خواست. همچنین درخواست کرد که با دولت اسلوونی هم مثل کرواسی عمل کنیم که از آنها هم استفاده کنند. [آقای والنتیج]، نخستوزیر کرواسی آمد. تأکید بر تصمیم همکاری با بوسنی در مقابل صربها داشت؛ خواستار نفت و سلاح از ما در مقابل فروش کشتی هستند. از سوی رییسجمهورشان، مرا به کرواسی دعوت کرد.
رییسجمهور ویتنام و همراهان آمدند. مذاکرات رسمی را انجام دادیم. حرفهای معمولی و تشریفاتی بود با توضیح موفقیتهای خودشان و موارد ممکن همکاری. اصرار دارند که ما در ویتنام سرمایهگذاری کنیم. گفت هفتونیم میلیارد دلار پروژه برای جذب سرمایه خارجی تصویب کردهاند، اما تاکنون فقط دو میلیارد دلار قرارداد امضا کردهاند که آنها هم هنوز عملیاتی نشده است.
عصر در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. سلمانی برای اصلاح آمد. در استخر، شنا کردم. شب میهمان آیتالله خامنهای بودم. دربارة تصرف ورزشگاه انقلاب، بودجه سال ۱۳۷۳ که از مجلس ناقص بیرون آمده، طلبمان از مصر، تبصره ۵۵، نیروگاههای بخاری و برقآبی جدید، تبلیغات اخیر انگلیس در مورد ایران و ایرلند شمالی، مسأله مبادله سلاح و کشتی با کرواسی، برنامه پنجساله دوم و مسائل جاری دیگر مذاکره کردیم.
سال ۱۳۷۴
دیشب [بیل کلینتون]، رییسجمهور آمریکا، در اجلاس کنگره صهیونیسم، تصمیم بر امضای حکم تحریم ایران را اعلان نموده، ولی در توضیحات بعدی تردیدهایی در جدی و وسیع بودن به چشم میخورد.
علیرضا، پسر کوچک شهید بهشتی آمد. در انگلستان تحصیل میکند و تا یک سال دیگر
دکترا میگیرد. تقاضا داشت، برای ادامه تحصیل همسرش در ایران کمک کنم. با هزینه بنیاد مستضعفان تحصیل کرده است. [آقای اسحاق جهانگیری]، استاندار اصفهان آمد. گزارش طرحهای کوهرنگ، اتوبان کاشان- اصفهان و انتقال آب از زایندهرود به کاشان را داد که از محل عوارض مصوب اخیر اجرا میشود. خواست که برای افتتاح چند طرح مهم به اصفهان بروم و از انتخابات مجلس و محکومیت شهردار اصفهان اظهار نگرانی کرد.
[آقای راتنا نایکه]، رییس مجلس سریلانکا آمد. توضیحاتی دربارة قیام مسلحانه تامیلها علیه دولت و تجزیه طلبی آنها داد؛ مثل اینکه به بنبست رسیدهاند. [آقای مسعود کریمپور]، نماینده نطنز آمد. برای تکمیل خط انتقال آب از زاینده رود و ساخت خانه روحانی و لولهکشی گاز استمداد کرد. [آقای سیدمعروف صمدی]، نماینده سنندج آمد. او هم تقاضاهای عمرانی و فرهنگی و تأکید به سفرم داشت.
عصر جلسهای برای تعیین چگونگی استفاده از ارز صادراتی داشتیم. قرار شد چهار میلیارد ریال، برای قطعات و مواد اولیه صنعت و نیازهای عمومی باشد.
سال ۱۳۷۵
ساعت هفت و نیم صبح به سوی شیراز پرواز کردیم. محسن و یاسر و حسین [مرعشی] و [آقایان علیرضا مرندی، محمدرضا نعمتزاده، مصطفی میرسلیم، عیسی کلانتری، حسین محلوجی، غلامرضا آقازاده، حسین کمالی، محمد غرضی، بیژن نامدار زنگنه و علیمحمد بشارتی]، وزرای بهداشت، صنایع، ارشاد، کشاورزی، معادن، نفت، کار، مخابرات، نیرو و کشور همراه بودند. مراسم استقبال رسمی انجام شد، سپس به سوی شهر حرکت کردیم. استقبال مردم شیراز، خیلی عظیم و بیش از انتظار همه و بیسابقه در تاریخ شیراز بود. مسافت ۲۲ کیلومتری دو طرف خیابانها، مملو از جمعیت با شعارهای پُرشور و قربانی و شعار و نثار گُل و نُقل شده بود.
ابتدا در جمع خانوادههای ایثارگران، با شعارها و سرود و خیرمقدم گرم، شرکت کردیم. استقبال گرمی کردند و من هم صحبت دلگرمکننده در عظمت ایثار و فداکاری نمودم. به ورزشگاه بزرگ شهر، برای شرکت در اجتماع مردم رفتیم. اجتماع عظیم و فوقالعاده شکوهمند بود. [آقایان محیالدین حایریشیرازی]، امام جمعه و [محمد جهرمی]، استاندار، خیرمقدم گفتند و سرودی دلانگیز که شاعر معروف شیرازی برای من گفته بود، اجرا شد. من هم سخنرانی مفصلی در سوابق و افتخارات و استعدادها و عمران و آینده استان کردم.
به مرکز مخابرات [امیرکبیر شیراز] رفتیم. همزمان ۱۶۶ پروژه افتتاح شد. آقای [محمد] غرضی، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن] و [محمدرضا ولوی]، مدیرکل [مخابرات استان فارس]، گزارش دادند. ۲۴ میلیارد تومان خرج پروژهها شده و امروز ۴۵ هزار شماره جدید تلفن در استان راه افتاده است. من هم صحبت تشویقآمیزی در مزایای توسعه مخابرات و به خصوص تلفن سیار نمودم. تلفن سیار شیراز هم امروز شروع به کار کرد. برای نماز و ناهار و استراحت، به باغ جنت رفتیم. این باغ از یکی از ثروتمندان زمان طاغوت به نام ابیخان [=ابوالحسن خان مشیرالملک] بوده که مصادره شده و در اختیار بنیاد جانبازان است.
ساعت سه و نیم به محل کارخانه پارسکمپرسور، [واقع در جاده شیراز - کازرون] رفتیم. کارخانه عظیمی است که با ۶۲ میلیون دلار با ظرفیت یک میلیون کمپرسور در سال ساخته شده است. از خطوط تولید بازدید کردیم. مواد اولیه همگی داخلی است. پس از استماع توضیحات مدیرکارخانه و وزیر صنایع، برای حضار صحبت کردم. همانجا مراسم اعطای جوایز کارگران نمونه هم برگزار شد؛ با صحبت [آقای حسین کمالی]، وزیر کار و اموراجتماعی و آقای [علیرضا] محجوب، دبیرکل خانهکارگر که به نمایندگی تهران در مجلس هم انتخاب شده است.
به محل سد [میرزای شیرازی] کوار پرواز کردیم. در راه [آقای محمد جهرمی]، استاندار توضیح میداد؛ بعضی چیزها را خوب نمیداند. مردم روستاهای اطراف جمع شده بودند. برایشان صحبت کردم و گزارش [آقای بیژن نامدار زنگنه]، وزیر نیرو و مهندس [خلیل] رضاییان، مدیرکل آب منطقه [فارس] را شنیدیم. سدی خاکی و مخزنی با ظرفیت ۲۴۰ میلیون مترمکعب، روی رودخانه قرهآغاج برای آبادی دشت کوار است. وضع آب منطقه فارس را گفتند؛ در صورت صرفجویی در مصرف با آبیاری تحت فشار در داراب و دشت جهرم، با ۳۰ میلیارد مترمکعب نزولات آسمانی در سال و امکان مهار ۵/۷ میلیارد مترمکعب آب در استان و به اضافه آبهای زیرزمینی، میتوان آب کافی برای کل استان داشت. من هم صحبت کوتاهی کردم و با پرده برداشتن از لوح و ایجاد انفجاری، کار ساخت بدنه سد شروع شد. تونل انحراف قبلاً ایجاد شده است. در زیر محل همین سد در زمان ساسانیان، بندی انحرافی ایجاد شده که هنوز هم مردم کوار از آن استفاده میکنند.
به محل نیروگاه سیکل ترکیبی فارس پرواز کردیم. مهندس [اسدالله] صبوری، [مدیرعامل نیروگاه]، توضیح داد. با شش واحد گازی و سه واحد بخاری سیکل ترکیبی است. گازیها ساخته شده، بخاریها کلنگزنی شد. ۹۰۰ مگاوات - به اندازه مصرف فعلی کل استان- برق تولید میکنیم. در مراسم به مهندس [محمدتقی] سلیمانی، [قائممقام وزیر نیرو]، نشان لیاقت درجه سه سازندگی دادم و بازدید کردیم.
مغرب شده بود. با ماشینها به سوی شیراز رفتیم. ساعت هشت و نیم به حرم [حضرت احمدبن موسی (س)] شاهچراغ رسیدیم. مردم زیادی اطراف حرم جمع بودند. آقای [سیدعلیاصغر] دستغیب استقبال کرد. زیارت و نماز جماعت با حضور جمع زیادی از نوجوانان که به سن تکلیف رسیده بودند. عهدنامهای خواندند که در راه خدا باشند؛ خوب بود. من هم صحبت و نصیحت کردم. آقای دستغیب، تقاضا داشت که به شهرداری شیراز بگویم، مزاحم نشوند. از استاندار ناراضی است.
به محل اجتماع روحانیت در دفتر آقای حایری شیرازی رفتیم. با استقبال گرم آنها و صحبت آقای حایری شیرازی، به عنوان خیرمقدم و صحبت مفصل من دربارة روحانیت و نقش روحانیت و اهمیت نفود در دلها، با روحیه اقناع و پرهیز از تکفیر و تفسیق و خطر حاکمیت تملق بر جامعه و تقدیر از استقبال با شکوه مردم شیراز، انجام شد. شام خوردیم و به میهمانسرای استانداری برای استراحت آمدیم. ساعت دوازده شب با خستگی کامل خوابیدم.
سال ۱۳۷۶
ساعت هفت و نیم صبح به سوى مازندران پروازكرديم. محسن و مهدى و [آقایان بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نیرو] و [حمید] ميرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه] و [مرتضی] محمدخان، [وزیر امور اقتصادی و دارایی] و [محسن] رضایى، [فرمانده کل سپاه پاسداران] و [علی] شمخانى، [فرمانده نیروی دریایی] و... هم بودند. در فرودگاه سارى استقبال رسمى بود. چهار نفر، آقايان [محسن] رضایى، [آقای اصغر گرانمایهپور] استاندار، [آقایان نورالله طبرسی و هادی روحانی]، دو امام جمعه، با من روى سكو ايستاده بودند كه بد نما است.
بنا بود با هلىكوپترها به محل سد شهید رجایى برويم؛ ابر بود، ناچار با اتومبيل رفتيم. در مسير از استاندار راجع به مسایل استان سئوالاتى داشتم. از بخشهاى مختلف سد و نمايشگاه طرحهاى آبى خاكى استان بازديدكردم. مهمترين طرح كانال سراسري آب استان است كه دو ميليارد مترمكعب آب را از بخشهاى غربى و مركزى استان، به قسمت شرقى منتقل مىكند و حدود 280 هزار هكتار زمين جديد را زير كشت مىبرد و با هزينهاى حدود 150 ميليارد تومان و طرح ساخت شهرك سياحتى در ساحل درياچه سد با كوهها و جنگلها و درياچه كه بسيار باصفاست.
در مراسم، توضيحات آقايان زنگنه و وكيلى را شنيديم. سد و كانالهاي آبيارى، حدود 33 ميليارد تومان هزينه برده است. من هم سخنرانى مفصلى دربارة طرحهاى آبى خاكى استان كردم كه حدود 9 ميليارد مترمكعب آب را مهار خواهيم كرد. سپس با فشار دکمهها دريچههاى تخليه آب سد راه باز كردم؛ منظره پرش آب در حوضچه آرامش، بسيار باشكوه است. فيلمبردارى شد. از لوح جالب آن هم پرده برگرفتم و از مهندسان و متخصصان قدردانى كردم.
هلىكوپترها آمدند. به سوى نوشهر پرواز كرديم. در مجمتع آموزشى نيروى دريايى فرود آمد. پس از استقبال نظامى و ناهار و نماز و استراحت، آقاى شمخانى، [فرمانده نیروی دریایی] آمد و گفت بعضى از عناصر سپاه تلاش مىكنند كه از رهبرى اجازه دخالت در انتخابات را بگيرند، ولى هنوز موفق نشدهاند. آقاى رضايى، [فرمانده کل سپاه پاسداران] موافق نيست و خودش مىخواسته نامزد [انتخابات ریاستجمهوری] شود كه رهبرى اجازه نداده است. انجام سان رژه، براى مراسم گرفتن سردوشى و فارغ التحصيلى نيروهاى دريايى سپاه و ارتش و اعطای جوايز بود. سرودي هم در وصف من اجرا كردند. آقاى شمخانى دربارة خدمات من، از ايجاد قدرت تسلط بر دريا كه در تاريخ ايران بىسابقه است، سخنرانى كرد. لوح سپاس جالبى، براى تشكر از من تقديم كردند. من هم سخنرانى دلگرم كنندهاى داشتم. به سوى تهران پرواز كرديم. هوا طوفاني بود و هواپيما تكان داشت.